به گزارش شهرآرانیوز، در مسیر تحولات اجتماعی و فرهنگی معاصر، همواره این چالش مطرح بوده است که چگونه میتوان نقش محوری و تأثیرگذار زن در عرصه عمومی و اجتماعی را با اصالتترین نقشهای او، یعنی مادری و همسری، همسو و از تعارض میان این دو حوزه جلوگیری کرد. این موضوع نه تنها یک مسئله صرفاً زنانه نیست، بلکه کلید اصلی سلامت بنیان خانواده و پویایی جامعه اسلامی به شمار میرود. بسیاری از دیدگاههای غربی و مدرن، زن را مجبور به انتخاب میان «موفقیت حرفهای» و «تعهد خانوادگی» میکنند، که این خود موجب ایجاد تنشهای روانی و اجتماعی فراوانی شده است. پاسخ به این چالش، در درک صحیح از جایگاه وجودی زن در نظام اسلامی نهفته است.
اسلام، زن را موجودی با ظرفیتهای نامحدود میداند که خلقت او دارای غایات و اهداف متعالی است. زن به تعبیر قرآن باید تا حد امکان در خانه بماند، از نگاه نامحرمان دور بماند تا به این ترتیب بتواند به نقش محوری خود در تحکیم بنیاد خانواده بپردازد که عبارتند از ایفای صحیح نقش همسری و مادری. منتها در عصر حاضر، نقشهای زن نهتنها محدود به حریم خانه نیست، بلکه بهاجبارِ شرایط اجتماعی و نیازهای نوپدید، گستره تأثیرگذاری او تا عمیقترین لایههای ساختار جامعه امتداد یافته است. حضور زنان در عرصههایی، چون پزشکی، آموزش، روانشناسی، مدیریت فرهنگی و حتی پژوهشهای راهبردی، دیگر امری است انکارناپذیر. با اینحال، اصل تمایز در نگاه اسلامی آن است که این حضور، در چارچوب کرامت، عفاف و رسالت الهی زن معنا مییابد. در مکتب اهل بیت این گستردگی نقش، هرگز نباید به قیمت تخریب پایه و اساس جامعه، یعنی خانواده، تمام شود. توازن، کلید حل این معادله پیچیده است.
رهبر معظم انقلاب درباره ویژگی حضرت زهرا سلام الله علیها میفرماید «فاطمهی زهرا سلاماللهعلیها یک زن اسلامی است، زنِ در بالاترین طراز زن اسلامی، یعنی در حدّ یک رهبر، امّا همین زنی که از لحاظ فضایل و مناقب و حدّ وجودی میتوانست پیغمبر باشد، همین زن مادری میکند، همسری میکند، خانهداری میکند؛ ببینید اینها را باید فهمید.»
نکته محوری در سخنان رهبری این است که زنی با بالاترین طراز فضایل، همچنان در مقام مادر، همسر و خانهدار حاضر است. این حضور، نه به عنوان یک وظیفه تحمیلی و تحقیرآمیز، بلکه به عنوان انتخابی آگاهانه و تجلی دهنده کمال انسانی اوست. کمال زن اسلامی در گروی ایفای موفقیتآمیز تمام نقشهایش است. فاطمه سلام الله علیها نه تنها برترین بانوی جهان در مقام دختر پیامبر و همسر علی علیهالسلام بود، بلکه در عین حال، مادرانی، چون حسن و حسین علیهما السلام را تربیت کرد که خود، محور حرکت تاریخ اسلام شدند. این ترکیب، یعنی دستیابی به کمالات مطلق در کنار ایفای بینقص نقشهای خانوادگی، نخستین درس بزرگ در باب توازن است؛ بنابراین نقش اجتماعی زن اسلامی، هرگز نباید به گونهای تعریف شود که خدشهای به محوریت و اهمیت کانون خانواده وارد آورد. در اسلام، خانواده کوچکترین نهاد اجتماعی است که اگر سالم باشد، جامعه نیز سالم خواهد بود.
اسلام، نقش مادر را به عنوان سنگر اول جامعهسازی معرفی میکند. اگر مادر بتواند نسلی صالح، متعهد و برخوردار از بصیرت را تربیت کند، در حقیقت بزرگترین خدمت سیاسی و اجتماعی را انجام داده است. این تربیت، از طریق انتقال مستقیم ارزشها، ایجاد محیط امن عاطفی و الگوبرداری عملی فرزندان از مادر صورت میگیرد. اگرچه بزرگی فاطمه زهرا سلامالله علیها فراتر از درک ماست، اما آنچه در زندگی ظاهری ایشان تجلی یافت، نشان میدهد که انجام مسئولیتهای سنگین خانوادگی (مانند مدیریت خانه، نگهداری از فرزندان، و خدمترسانی به پدر بزرگوارشان) نه تنها مانع رشد معنوی ایشان نشد، بلکه خود زمینهای برای ارتقاء و ظهور این کمالات بود.
یکی از القائات فکری در جوامع مدرن، تلاش برای ایجاد یک تقابل ساختگی میان نقشهای زن در خانه و بیرون از آن است. این دیدگاه که اغلب ریشه در نظامهای اقتصادی سرمایهداری و فردگرایی دارد، به طور ضمنی، پیشرفت یا موفقیت در عرصه اجتماعی را منوط به نادیده گرفتن یا کمرنگ ساختن نقش مادر و همسر میداند. در این چارچوب، خانه به عنوان یک زندان و نقش مادری به عنوان یک مانع در برابر «آزادی» زن تعریف میشود.
اما نگاه اسلامی که مبتنی بر واقعیت خلقت و کارکردهای وجودی است، این دو عرصه را مکمل یکدیگر میداند و هیچیک را فدای دیگری نمیکند. این دو حوزه، دو سوی یک سکه واحد هستند که هدف نهاییاش تربیت انسان متعادل است. اگر زن در خانه به درستی تربیت نشود، جامعهای که خروجی آن خانواده است، دچار فروپاشی خواهد شد. از سوی دیگر، اگر زن از تمامی ظرفیتهای فکری و عملی خود در جامعه محروم شود، جامعه از پویایی و تأثیرگذاری نیمی از نیروی انسانی خود محروم خواهد ماند. پس با چارچوبهایی که شریعت برای بانوی تراز الهی در نظر دارد، میتوان از این ظرفیت بهره گرفت.
منبع: تسنیم