به گزارش شهرآرانیوز، بوی گچ و سیمان به مشام میرسد؛ اما اینجا نه کارگاه عمرانی است و نه ساختمانی در حال ساخت. در این خانه، گچ و سیمان و رزین با چاشنی سلیقه و خلاقیت درهم میآمیزند و تبدیل میشوند به یک ظرف، قاب یا تابلوی هنری.
سمیه پهلوانی و اعضای خانوادهاش در این کارگاه کوچک خانگی، با هنرهایی که دارند هم دلمشغولی ساختهاند و هم منبع درآمدی پایدار. میان هنرهای مختلف، تولید وسایل با سنگهای مصنوعی بیشتر از همه به چشم میآید؛ هنری که حالا فضای خانهشان را در اختیار گرفته است.
خانواده پهلوانی در سالهای اخیر مسیرهای مختلفی را تجربه کردهاند، اما بالاخره راه خود را پیدا کردهاند. امروز همه اعضای خانواده ساخت وسایل با سنگهای مصنوعی را بلدند. آغاز این مسیر از روزی بود که هادی خمر، همسر سمیه، دنبال کاری میگشت تا بتواند در مدت کوتاهی به درآمد مناسب برسد. سختیهای زندگی دههشصتیها هم دلیل دیگری بود که خانواده را به تلاش بیشتر وادار کند.
سمیه میگوید:«دنبال کاری بودیم که سریع به درآمد برسیم. در فضای مجازی با ساخت وسایل سنگهای مصنوعی آشنا شدیم. همسرم دورههای آنلاین را گذراند و شروع کرد. هزینه دورهها ۱۰ میلیون بود که در همان چند ماه اول جبران شد. بعد هم خودش به ما یاد داد و همه با هم وارد کار شدیم.»
به گفته او، هنر تولید سنگهای مصنوعی حدود ده سال قدمت دارد و همچنان پرطرفدار است؛ هنری ساده، اما پردرآمد، اگر بازار فروش همراهی کند.
ترکیب گچ، پودر سنگ، سیمان سفید، رزین و آب با همزن صنعتی، خالی کردن مواد در قالب و قرار دادن آن روی میز ویبره، تنها آغاز کار است.
سمیه میگوید:«کار اصلی از مرحله ظریفکاری شروع میشود. سمبادهزدن، پرداخت نقشها، و کار با رنگها زمان زیادی میگیرد. مواد اولیه هزینه بالایی ندارد، اما قالبها گران هستند و باید با دقت از آنها استفاده کرد.»
تولیداتشان شامل اردوخوری، ظروف پذیرایی، سرویس پاسماوری، جاشمعی، آکواریوم و دهها وسیله دیگر است؛ وسایلی کاربردی و زیبا که دوام و تنوع بالایی دارند.
سمیه و آقا هادی روزهای اول درآمد خوبی داشتند. هرچه تولید میکردند به سرعت فروخته میشد؛ در بازارچهها حاضر میشدند و دست خالی برنمیگشتند.
اما مدتی است که با وجود ثابت ماندن کیفیت کار، فروش کاهش یافته است.
سمیه معتقد است:«اگر بازارچههای مناسب یا پاتوق دائمی صنایعدستی داشته باشیم، فروش بهتر میشود. ما در کوهسنگی و جاهای دیگر فروش خوبی داشتیم. الان هم اگر فضای عرضه فراهم شود، هم ما و هم خیلی از خانوادهها میتوانند از این هنر ارتزاق کنند.»
خواسته خانواده از دولت و شهرداری و نهادهای فرهنگی این است که صنایعدستی و تولیدات هنری حمایت شوند؛ حمایتی که میتواند چراغ کارگاههای کوچک خانگی را روشن نگه دارد.
آمنه، خواهر کوچکتر سمیه، همراه با او کار میکند. او و خواهرش به اندازهای حرفهای شدهاند که مراحل تولید را در زمان کوتاهی انجام میدهند.
میگوید:«کار تیمی باعث میشود تولید سرعت خوبی بگیرد. امیدواریم سفارشها بیشتر شود تا وقت و انرژیمان نتیجه بدهد.»
در کنار کار سنگ مصنوعی، مکرومهبافیها هم روی دیوار خودنمایی میکنند؛ هنر دست زینب، دختر بزرگ آمنه، که مدتی به دلیل کمبود بودجه متوقف شده است. این خانه گاهی محل خیاطی، دوخت مانتو و لباس هم هست؛ جایی که هنر و کارآفرینی کنار هم جریان دارد.
هادی خمر میگوید علاقهاش به هنر—از خطاطی گرفته تا ساخت—او را به سمت سنگهای مصنوعی کشانده است.
«این هنر دست آدم را باز میگذارد. طیف گسترده رنگ و جلادهنده باعث میشود بتوانی برای هر سلیقهای تولید کنی.»
او معتقد است ظرفیتهای این هنر بسیار بیشتر از قاب و ظرف است.«طرحهایی دارم که برای فضاآرایی داخلی یا نمای ساختمان کاربرد دارد. حتی میتوان سنگ مزار ساخت؛ با مقاومت بالا و یکپنجم قیمت سنگهای طبیعی.»
به باور او، اگر بازار ایجاد شود، تولید سنگ مصنوعی میتواند شغلی نانوآور برای بسیاری از خانوادهها باشد.
خانه خانواده پهلوانی شبیه یک نمایشگاه کوچک است؛ پر از کارهای دستساز، از مکرومه و سوزندوزی گرفته تا خیاطی و سنگهای مصنوعی.
آمنه که در تزئینات لباس تخصص دارد، حالا ظروف پاسماوری، لیوان و قندان هم میسازد. او میگوید:«این کار هم درآمد دارد، هم آدم از توانایی هنری خودش استفاده میکند. با هزینه کم میشود وسایل زیبا و کاربردی ساخت.»
این خانه نشانی است از اینکه هنر، اگر حمایت شود و اگر بازارش فراهم باشد، میتواند هم زیبا باشد و هم اقتصادی؛ هم دل را گرم کند و هم سفره را.