به گزارش شهرآرانیوز، تربیت فرزند، تهیه غذا، مرتبنگهداشتن خانه، خریدهای روزمره، مدیریت هزینهها، برنامهریزی برای مهمانی و سفر و دهها مسئولیت ریز و درشت دیگر، بخشی از وظایف همیشگی زنان خانهدار است؛ وظایفی که نقش آنها را در ثبات و پیشرفت خانواده و در مقیاسی بزرگتر، در رشد جامعه پررنگ میکند.
با این حال، پرسش مهم این است: زنان خانهدار تا چه اندازه برای رشد فردی و توسعه توانمندیهای خود وقت میگذارند؟ رشدی که اگر اتفاق بیفتد، اثرات مثبت آن مستقیم به خانواده و اطرافیان بازمیگردد.
بیشتر زنان خانهدار، در گوشه ذهن خود علاقهای به یادگیری یک مهارت دارند؛ از هنر و زبان گرفته تا مهارتهای دیجیتال یا آموزشی. اما اغلب این علاقه را به دلیل «کارهای مهمتر» به تعویق میاندازند. شاید وقت آن رسیده یکی از این کارهای مهم، خودِ ما باشیم.
یادگیری یک مهارت تازه، احساس ارزشمندی و مفید بودن را تقویت میکند و اگر منجر به درآمد هم نشود، رضایت درونی و انگیزهای ایجاد میکند که تجربهاش با هیچ چیز قابل مقایسه نیست. وقتی دقیقتر نگاه کنیم، زمانی که برای این یادگیری صرف میشود، در میان ساعات پرشمار کارهای روزمره چندان هم زیاد نیست.
کتاب، افق دید را گستردهتر میکند و نگاه ما به زندگی را تغییر میدهد. رشد فردی زمانی معنا پیدا میکند که همزمان به رشد خانواده هم کمک کند و کتابخوانی دقیقاً یکی از همین مسیرهاست.
عضویت در کتابخانههای عمومی فرصتی کمهزینه و در دسترس است که هم انگیزه مطالعه را حفظ میکند و هم نگرانی خرید کتاب را کاهش میدهد. کتابها ما را با تجربههای زیسته انسانها در نقاط مختلف دنیا آشنا میکنند و در مواجهه با مسائل زندگی، راهنما هستند.
بخش قابل توجهی از زنان خانهدار، تحصیلکردهاند، اما از تخصص و مهارت خود در بیرون از فضای خانه استفاده نمیکنند. در حالی که بسیاری از انجمنهای خیریه به حضور این زنان، حتی برای مدتزمانی محدود، نیاز دارند.
این فعالیتها علاوه بر حس مفید بودن، شبکهای از ارتباطات سالم اجتماعی ایجاد میکند که اثرات مثبت آن در روحیه و کیفیت زندگی قابل انکار نیست.
انسان موجودی اجتماعی است و پژوهشها نشان میدهد ارتباطات سالم، نقش مهمی در سلامت روان دارند. محدود کردن تمام وقت و انرژی به کارهای خانه، نهتنها ضروری نیست، بلکه میتواند به فرسودگی جسمی و روانی منجر شود.
دیدار با خانواده، حفظ دوستیها یا ایجاد ارتباطهای تازه و قابل اعتماد، حالوهوای روانی را بهبود میبخشد و نشاط بیشتری به زندگی میآورد.
ورزش، سرمایهگذاری بلندمدت برای سلامت جسم و روان است؛ بهویژه برای سالهای میانسالی و سالمندی. لازم نیست ورزش حرفهای یا سنگین باشد؛ حتی تحرک منظم و کوتاهمدت هم تأثیرات چشمگیری دارد.
هدف قهرمان شدن نیست؛ هدف، مراقبت از بدن و حال خوب است. همین نگاه ساده، ورزش را به بخشی ماندگار از زندگی تبدیل میکند.
پرسهزدن بیهدف در شبکههای اجتماعی، نهتنها حال خوب ایجاد نمیکند، بلکه طبق یافتههای روانشناسی، استرس و فشار روانی را افزایش میدهد.
تعیین زمان مشخص و دنبال کردن صفحات الهامبخش و همسو با اهداف فردی، میتواند فضای مجازی را از تهدید به فرصت تبدیل کند.
پارکهای ویژه بانوان، فضایی امن و آزاد برای حضور اجتماعی و ارتباط با طبیعت فراهم کردهاند. گذراندن ساعتی در این فضاها، چه بهتنهایی و چه با دوستان و خانواده، حالوهوایی متفاوت از زندگی آپارتمانی ایجاد میکند و فرصتی برای تجدید انرژی است.
در برخی خانوادهها هنوز این نگاه نادرست وجود دارد که وظیفه زن خانهدار فقط رسیدگی بیوقفه به خانه و خانواده است؛ بیآنکه نیازی به رشد فردی احساس شود. اما زمان میگذرد، فرزندان بزرگ میشوند و خانه خلوتتر میشود. آنجاست که بسیاری با حسرت به عقب نگاه میکنند.
امروز، بهترین زمان برای فکر کردن به فردای خودمان است؛ برای یادگیری مهارتهای تازه، ساختن علایق شخصی و داشتن زندگیای که در هر مرحله، معنا و شور خودش را داشته باشد.