از قدیم که یادم میآید و طفلی بودم که هنوز دست چپ و راستم را نمیشناختم تا همین حالا که بیشتر از ۳۰ سال میگذرد، محرم و روضه امام حسین (ع) همه را از زن و مرد و پیر و جوان گرد هم آورده؛ از روضههای خانگی ۱۰، ۱۲ نفره بگیر تا هیئتهای بیشتر از حتی هزار نفر. هر شهر و هر کوی و برزنی را که بگردی محال است محلهای را پیدا نکنی که بوی چای روضه سیدالشهدا از آن به مشام نرسد و صدای روضه از آن به گوش نرسد.
زندگیها خیلی زود به تکرار میرسند. از یک جایی به بعد همه چیز پشت سر هم تکرار میشوند. صبح به شب میرسد و شب به صبح و دور کارهای تکراری و آدمهای همیشگی همچنان میچرخد و میچرخد.
چند روز گذشته، پخش قسمت جدید یکی از سریالهای نمایش خانگی که در آن رقص مشترک مرد و زنی را به نمایش گذاشت، جنجالبرانگیز شد؛ اتفاقی که در تاریخ سینما و تلویزیون ایران پس از انقلاب مسبوق به سابقه نبوده است.
از روزگاری دور، شاید دورتر، شاید زمانی پای درس امام صادق (علیهالسلام)، شاید، کنار سفیر امام کاظم (علیهالسلام)، شاید همراه قافله امام رضا (علیهالسلام) در نیشابور و حدیث سلسلةالذهب، شاید بسان فضلبنشاذان، شاید شبیه زراره، شاید به همتِ مفضّل... شاید همینقدر نزدیک، شبیه به طلبه پای درس و پای کار...