به گزارش شهرآرانیوز، قصه کتابها و آدمهای کتابخوان، قصهای پر از سکوت است اما هیاهوی خاص خود را هم دارد. سکوتش مربوط به دقایق خلوت با کتاب و جهان کلمات است در فرصتهای مغتنم مطالعه، و هیاهویش دعوت کتابخوانهای حرفهای از دیگران است برای خواندن و بیشتر دانستن. معصومه موسویان سالهاست در میان همین سکوت و هیاهو که ذکر شد، قدم میزند و فعالیت میکند.
خودش میگوید: مطابق شناسنامه متولد ۳۰ شهریور ۱۳۵۸ هستم اما مادرم میگوید اوایل تابستان به دنیا آمدم من ولی عاشق شهریوری بودنم. پدرم خیلی دوست داشت ما بچهها در کار فرهنگ و کتابخوانی فعال باشیم. مادرم سواد قرآنی داشت اما حافظ و سعدی زیاد میخواند. عاشق روزنامه خواندن بود.
از پنجم دبستان داستان نوشتن را شروع کردم و با کمک خواهرم، عضو آفرینشهای ادبی کانون پرورش فکری شدم. چندین بار در مسابقات استانی داستانهایم رتبه آوردند. بزرگتر که شدم اطرافیان میگفتند صدایم خوب است و میتوانم مجری تلویزیونی بشوم اما نشدم چون وقتی برای تست یک برنامه تلویزیونی رفتم، از دیدن آن همه مرد و زن با نگاههای سنگین که منتظر بودند صدای من را بررسی کنند، چنان حجمی از شرم را تجربه کردم که رفتم و پشت سرم را هم نگاه نکردم.
موسویان لیسانس علوم اجتماعی از دانشگاه فردوسی مشهد دارد و کارشناس ارشد ادبیات کودک و نوجوان است. میگوید: چند کتاب به تشویق و حمایت دوستان کتابخوانم چاپ کردم که تقریبا بیشترشان در حوزه شاهنامهاند. از جمله «قصه پرندهای که زبان انسانها را بلد بود»، «عاشقانههای شاهنامه»، «داستانهای مهر و دلبستگی شاهنامه» و کتاب «شکرخانه» که مجموعه داستانهای طنزی است برگرفته از مثنوی مولانا و آن را به اتفاق جمعی از دوستان نویسندهام نوشتهایم. کتابی هم با همراهی هنرمند خوشفکر مشهدی، خانم آفرین میرشاهی، چاپ کردم به نام «چشمروشنی» که دفتر خاطرات و مشاعرهای است تقدیمشده به دختران نوجوان سرزمینم.
معصومه موسویان همچنین به پژوهش و نگارش مقالههای مختلف در حوزه شاهنامه علاقهمند است و تاکنون از او چندین مقاله در کنفرانسهای ادبی و دانشگاهی ارائه و منتشر شده از جمله مقاله «بررسی تطبیقی شاهنامه و ارباب حلقهها» که در دانشگاه دهلی هند در سومین کنفرانس بینالمللی شرقشناسی به عنوان سخنرانی ارائه کرده است.