به گزارش شهرآرانیوز، پدر و مادر به عنوان کسانی که زمینه را برای سفر آموزشی فرزندان خود فراهم میکنند، مسئولیت خطیری بر عهده دارند تا بتوانند در این سفر در کنار فراهم کردن اسباب تحصیل، آرامش فرزندان خود را نیز فراهم کنند. در این بین برخی از دانشآموزان رفتار وسواس گونهای نسبت به آموزش، تکلیف و درسخواندن پیدا میکنند و تمام موفقیت خود را در گرو موفقیت تحصیلی میبینند. در این خصوص با پریسا وثوقی مشاور آموزشی و روان درمانگر به گفتگو نشستیم تا علت بروز چنین رفتارهایی را بررسی کرده و راه حل آن را جویا شویم.
پریسا وثوقی با بیان تعریفی از وسواس به بیان نقش والدین در درس خواندن بیش از حد دانش آموزان پرداخت و گفت: وسواس به طور کل به عملی گفته میشود که فرد نسبت به انجام آن در خود اجباری احساس کند.
یعنی برای اینکه بخواهد، اضطراب و دلهرهای که در او شکل گرفته را کم کند، به انجام کاری به شکل تکرار شونده رو میآورد و از طریق انجام آن احساس آرامش میکند. حال اگر دانش آموز شما مرتب نوشته هایش را چک میکند و ترس آن را دارد که نکتهای را جا انداخته و یا اشتباه نوشته است یا اینکه دست خط و یا مدل نوشتنش را مدام بررسی میکند که مبادا بدخط نوشته باشد، پاک میکند و از نو مینویسد ما به این رفتارها، رفتارهای وسواس گونه میگوییم و نیاز به درمان دارد و حتما باید از یک مشاور کمک گرفته شود و بدون کمک مشاور به راحتی قابل درمان نیست.
این مشاور آموزشی علل زیر را عامل بروز برخی رفتارهای وسواس گونه در دانش آموزان و زیاد درس خواندن دانست:
اگر دانش آموز زیاد نمونه سوال حل میکند و یا تکلیف بسیاری مینویسد الزاما وسواس ندارد، ریشه رفتار او باید مورد بررسی قرار گیرد که او به چه نیتی این کار را انجام میدهد. گاهی این ترس را دارد که به درستی درس را یاد نگرفته و مدام نمونه سوال حل میکند. این کار میتواند به علت نداشتن مهارت درس خواندن و نداشتن توان خود ارزیابی باشد و لزوما وسواس در مطالعه ندارد.
گاهی بچهها برای جلب رضایت والدین یا معلمشان خیلی تکلیف و مطالعه انجام میدهند. در این شرایط نیز به رفتار آنها نام وسواس نمیگویند. این مسئله بستگی به خانواده یا مدرسه دارد که چه نظام ارزشی را به فرزند و دانش آموز ارائه دادهاند که او فکر میکند موفقیت در گرو تکلیف زیاد نوشتن و زیاد درس خواندن است. در نتیجه روی میآورد به اینکه مدام تکلیف بنویسد و تایید دیگران را از این طریق بدست آورد. پس لزوما زیاد درس خواندن دلیل بر وسواس نیست.
اگر بچه مرتبا دچار اضطراب و حالت نامطمئن است و پس از بررسی مطمئن شدید که این حالات به خاطر نداشتن مهارتهای مورد نیاز و یا رفتار والدین و مدرسه نیست است، میتوان رفتار او را به وسواس نسبت داد.
وثوقی سبک تربیتی والدین و مدرسه را عامل زیاد درس خواندن برخی دانش آموزان دانست و گفت: خیلی وقتها دانش آموزان بخصوص دانش آموزان هشتم و نهم درگیر قبولی تیزهوشان میشوند. از خورد و خوراکشان میزنند، شبانه روز درس میخوانند، که ما خیلی وقتها شاهد این حالت در دوران کنکور نیز میباشیم.
این دانش آموزان به این شیوه درس خواندن ادامه میدهند تا بلکه بتوانند به هدف مدنظر تحصیلیشان برسند. این مورد به شکل زیادی وابسته به سبک تربیتی والدین و جو مدرسه است. اینکه ما فرزندمان را در چه مدرسهای ثبت نام میکنیم و مدرسه چه انتظاراتی از یک دانش آموز خوب دارد میتواند در شکل گیری رفتار دانش آموز موثر باشد. باید دید در خانه به این دانش آموز چه ارزشی منتقل شده که درس خواندن برای او ارزش است و موفقیت خود را در گرو درس خواندن میبیند و در نتیجه رفتن به مدرسه تیزهوشان و مدارس این چنینی برایش هدفی پر رنگ میشود.
وقتی دانش آموز مدام درس میخواند، اضطراب و ترس از عدم موفقیت و نرسیدن به هدف در او پر رنگ میشود؛ بنابراین برای درس خواندن بیشتر اضطراب میگیرد، اضطراب درس خواندن باعث میشود کیفیت مطالعه او پایین آمده و با وجود تلاش زیاد بازده پایینی داشته باشد و اعتماد به نفس خود را در تحصیل از دست داده و این ناکامیها منجر به بروز خشم و پرخاشگری در این بچهها میشود، چون احساس میکنند خوب نیست، بدرد نمیخورد و از این قبیل احساسات در او شکل میگیرد. پس به یاد داشته باشیم که به علاقه فرزندتان به مطالعه و تحصیل دقت کرده و او را در مدرسهای متناسب با توانش ثبت نام کنید.
پریسا وثوقی به والدین توصیه کرد برای کمک به فرزندان خود جهت داشتن سال تحصیلی موفق موارد زیر را رعایت کنند:
زندگی فقط یک بعد ندارد و اگر بخواهیم فرزند موفقی داشته باشیم، موفقیت فقط از طریق تحصیل بدست نمیآید. هرچند که تحصیل میتواند یکی از راههای رسیدن به موفقیت باشد.
پس اگر در ابعاد مختلف رشد فرزندتان کار کنید میتوانید به او کمک کرده تا انرژی روانیش را در زمینههای مختلف هدایت کند و در نتیجه فقط در یک بعد خلاصه نشود.
همین امر به فرزند شما کمک میکند که اضطرابش کمتر و آرامش بیشتری داشته باشد. نمونه خیلی بزرگ آن در بچههایی است که ورزش را دنبال میکنند و یا موسیقی تمرین میکنند و خیلی وقت میگذارند، اما در درس هم موفق هستند برای اینکه آنها تمام هم و غمشان درس خواندن نیست. چون زندگی آنها ابعاد مختلف دارد میتوانند یک تایم معقول برای درس خواندن بگذارند و از آن تایم نهایت استفاده را انجام دهند.
حواس والدین باشد که نتیجه گرا نباشند. زوم کردن بر روی نمره خاص، هدف ویژه موجب میشود که آن هدف دست نیافتنیتر شود. پس اگر از نتیجه گرایی دست برداریم و به پروسه تلاش بچه اهمیت دهیم که بچه تلاش خود را میکند و به میزان متعادل درس میخواند و از خود پشتکار نشان میدهد، این بیشتر به بچه کمک میکند که بچه اعتماد به نفسش را از دست ندهد و به آرامی به مسیر خود ادامه دهد و به هدف خود با آرامش نزدیک شود.
رویاهایتان را به عنوان پدر و مادر در بچه هایتان نبینید. فرزندانتان یک آدم جدا هستند، برای خودشان زندگی میکنند و حق دارند به نحوی که دوست دارند زندگی کنند و حق دارند علاقه مندیهای خودشان را دنبال کنند.
اگر به بچهها اجازه دهیم که علاقه مندیهای خودشان را پیگیری کنند، هم به آنها کمک کرده ایم که مسئولیت پذیرتر باشند و هم هدفگذاری بهتر را به آنها آموزش داده ایم. چون آنها به خاطر علاقه بیشتر، تمرکز بیشتر و پیگیری بیشتری میکنند. علاقه مندیها صرفا یک موضوع نیست و میتواند ابعاد مختلف زندگی انها را رشد دهد. در کنار این علاقه مندیها میتوانند درس را با یک تایم معقول وارد زندگیشان کنند، به شکلی که حالت افراطی نداشته باشد.
خیلی وقتها شما به عنوان والدین تعریفی که از والد خوب و فرزند خوب در ذهنتان دارید اشتباه است. پس به عنوان والد این جمله را در ذهن خودتان اصلاح کنید؛ والد خوب یا فرزند خوب کسی است که. وقتی این جمله را تکمیل کردید در مورد آن فکر کنید.
این نوشتهها در واقع خط قرمزهایتان در زندگی اصلی است و به این معنی است که اگر فرزند من این کارها را نکند فرزند مطلوب یا والد مطلوب نیست. شما باید بررسی کنید؛ بر روی چه چیزهایی تمرکز دارید که موجب شده باری بر روی دوش فرزندتان شود و باعث شود به لحاظ روحی آسیب ببیند، اعتماد به نفسش پایین بیاید و به همان تناسب اضطرابهاش اضافه شود. افزایش اضطراب در هر کس یک نمودی دارد، ممکن است به سمت وسواس، تیکهای عصبی، افسردگی و... پیش ببرد.
منبع: ایرنا