به گزارش شهرآرانیوز، برخلاف باور عامه مردم، در نظام قضایی کشور ما منصب قضاوت منصب اختصاصی مردان نیست. امروزه تعداد زیادی از زنان در مناصب مختلفی، چون دادیار، معاون دادستان، شورای حل اختلاف و ... مشغول به کار هستند. قاضی زن اجازه صدور حکم را ندارد، به همین دلیل مقام ریاست دادگاه اختصاص به قضات مرد دارد. قانون آیین دادرسی کیفری نیز به زنان اجازه داده است تا به عنوان مشاور در دادگاههای اطفال و خانواده مشغول به کار شوند.
در خصوص قضاوت بانوان یا اشتغال آنان در مناصب مختلف در مراجع قضائی با نیره عابدینزاده سرپرست مجتمع شوق زندگی مشهد، به گفتوگو پرداختیم که در ادامه میخوانید.
برخی بر این باورند که بانوان به علت روحیه لطیفی که دارند نمیتوانند در منصب قضا به خوبی نقشآفرینی کنند، آیا این موضوع در قضاوت بانوان مشاهده میشود؟
ابتدا باید این موضوع را بررسی کرد که فارغ از جنسیت، یک قاضی چه ویژگیهایی باید داشته باشد چرا که برخی موازین علمی و خصوصیات شخصی را قضات باید داشته باشند که به این ویژگیها در دورههایی که انتخاب میشوند توجه میشود و زمانی که گزینش انجام میشود بین زن و مرد تفات ندارد چرا که باید دارای عدالت باشند، امکان استنباط از احکام، دانش علمی کافی، قوه تحلیل و امکان تصمیمگیری داشته باشند در واقع برخی مهارتهای قضاوتی است که در این مهارتهای قضاوتی، تصمیمگیری و استقلال در آن بسیار مشهود است، ممکن است حتی بسیاری از این ویژگیها را آقایان نداشته باشند.
در دوره اشتغال موضوع احساس و عاطفه به ما بسیار منتقل میشود، زمانی که با طی کردن روند قضاوت، به منصب قضاوت مینشینی در موضوعی که دو طرف عنوان میکنند احساس و عاطفه جایی برای جولان دادن، ندارد، چون قاضی محصور به قوانین است. قاضی موضوع را براساس گفته دو طرف کشف میکند و از چارچوب قوانین نمیتواند فراتر برود، میتواند تحلیل کند و به اقناع وجدان برسد، اما باز در محدوده قانون محقق میشود.
مگر کسی میتواند در مقام قضاوت نقش بازی کند؟ مگر قاضی میتواند عواطف و احساسات خود را کاملا کنار بگذارد؟ اتفاقا زمانی که شما نگران هستید تلاش میکنید با دقت بیشتری به امور رسیدگی کنید و این یک احساس است، زمانی که میخواهید از مظلوم دفاع کنید احساس است که در موازین قانونی راجع به آن فکر میکنیم، اما اینکه احساسات باعث شود که حق و قانون را کنار بگذریم از آقایان و بانوان پذیرفته نیست و غلبه احساس بر منطق هم در آقایان هم در بانوان میتواند اتفاق بیفتد.
احساس در قضاوت، آن احساس مثبتی که در فرایند عدالت تاثیر مثبتی داشته باشد مساله مطلوبی است که در قایان و بانوان باید وجود داشته باشد، اگر قاضی از شغل خود لذت نبرد نمیتواند قضاوت خوبی داشته باشد، اگر قاضی از عدالت احساس خوشایندی نداشته باشد همیشه عبوس است و اینها در فقه و اخلاق ما نیست و به روح انسانها به عنوان احساس برمیگردد، لذا روحیه لطیف بانوان گزینه مناسبی برای جدا کردن بانوان از قضاوت نیست.
بانوان در کدام مراجع میتوانند به قضاوت بپردازند؟
در فرایند اجرا، بنا به تصمیمات مسئولان قضائی بانوان در چند پست بیشتر نمیتوانند مشغول شوند، امروز بانوان در دادیاریها، دادرس در اجرای احکام مدنی، مشاور دادگاه خانواده، شورای حل اختلاف و سمتهای معاون دادستان نیز بانوان میتوانند فعالیت کنند، در گذشته بانوان بازپرس هم بودند، اما امروز دیگر بازپرس خانم نداریم.
همچنین بانوان در سمتهای ریاست شعب دادگاه کیفری، دادگاههای حقوقی و تجدید نظر میتوانند فعالیت کنند، اما در حال حاضر کمیسیونهایی که در بالادست در قوه قضائیه هستند، ابلاغها را انجام میدهند و تغییر پستها را تایید میکنند مدتهاست که تغییر پست بانوان ازدادیاری به سایر قسمتهای دادگستری را تایید نکردند و علت آن را نیز اعلام نکردند.
آیا بانوان قاضی میتوانند رای نهایی صادر کنند؟
رای فقط حبس، طلاق و محکومیت نیست و دادیاری نوعی قضاوت است و اتفاقا قضاوت مهمی است چرا که دادیار تشخیص میدهد فرد مرتکب جرم شده است یا نه؟ که اگر مرتکب جرم نشد از روند دادرسی فرد را خارج میکنند. در حال حاضر بانوان در دادیاری در مقام قضاوت بین جرم بودن یا نبودن در جریان پروندههای مختلف نقش دارند که نوعی رای و تصمیم است، اما عامه مردم رای را فقط حبس و... میدانند در حالی که با صدور حکم تفاوتی ندارد. یک دادیار خانم زمانی که برای جرمی کیفرخواست صادر میکند میتواند در دادگاه کیفری تعیین مجازات هم بکند، اما در حال حاضر اینکه بانوان در جایگاه صدور رای نهایی قرار بگیرند، وجود ندارد که انشاءالله در آینده این امکان فراهم شود.
بانوان سعی میکنند بهترین قضاوت را داشته باشند که جایگاه را بالا ببرند، قضاوت نیست که به بانوان جایگاه میدهد بلکه بانوان سعی میکنند که آنقدر بدرخشند که به عنوان قاضی خانم دیده شوند. اگر کسانی باشند که در خصوص حَکَمتُ بانوان مخالفت دارند، باید گفت در بخشهایی از دادگستری که ارتباط بیشتری با خانمها، کودکان و نوجوانان دارد اتفاقا بانوان نقشآفرینی بیشتر و بهتری میتوانند داشته باشند، میتوانند به عامل اصلی اولیه که اعتماد است برای نیل به عدالت، راحتتر دست یابند.
در دادگاههای خانواده بر اساس قانون باید کشاور خانم کنار قاضی آقا باشد و نظر دهد، اما متاسفانه نداریم، در دادگاههای خانواده بانوان میتوانند نقش موثری میتوانند ایفا کنند، اما آنقدر که باید و شاید به آنان میدان داده نمیشود. همچنین در دادگاههای کودکان و نوجوانان نقش بسیاری میتوانند ایفا کنند.
به عقیده من در دادگاههای تجدید نظر شعبی که درمورد پروندههای زنان، کودکان و نوجوانان است، بانوان قاضی نقش بهتری میتوانند ایفا کنند چرا که درک بهتری از جامعه خود دارند، همچنین در جرائم غیراخلاقی علیه زنان، قضات خانم، بزهدیده را بهتر میتوانند درک کنند به همین دلیل در لایحه صیانت از بانوان تلاش داشتم به آن پرداخته شود که در محاکم کیفری و تجدید نظر در حوزه جرائم علیه زنان، قضات خانم به عنوان مستشار حضور داشته باشند.
خاستگاه بسیار خوبی است که حداقل در شرایط موجود بانوان خود را نشان دهند، اگر این کار را انجام ندهند، بانوان، چون آموزش نمیبینند و در جایگاه قضاوت آقایان مینشینند احساساتشان خشک میشود در حالی که باید آن را حفظ کنیم، قرار نیست زن را مرد کنیم، بانوان با تمام خصلتها و نعمتهایی که خداوند به آنها داده توانسته با دانش خود در یک منصبی قرار بگیرد ضمن حفظ تمام نعمتها باید در مسیر عدالت آن را به کار بگیرد.
لطافت زنانه در قانون میتواند در مسیر عدالت و صدور آرا تاثیر بهتری داشته باشد، چرا من درک بهتری از بزهدیده نداشته باشم؟ زمانی که خانم بزهدیده به عدلیه مراجعه میکند متوجه میشود گوش شنوا، گوش بینا و درک بهتری جود دارد آلام او هم کمتر میشود.
به عنوان خانم و کسی که به فقه و قانون تسلط دارید نظر شما در خصوص حضور بانوان در تصویب قانون عفاف و حجاب چیست؟
در هرتصمیمی که برای بانوان است باید به خود آنان واگذار شود، حوزه کاری من نیست و نمیتوانم راجع به آن صحبت کنم.
قضاوت چه تاثیری در لطافت زنانه دارد؟
در دورههای کارآموزی قضائی به بانوان و آقایان مهارت کنترل احساسات و حفظ احساسات و هیجانات را آموزش ندادند و ابتدای کار، من این موضوع را نیاموختم، خانمی بودم که در قانون، دعوا و پرونده غرق بودم و تمام. سعی کردم ببینم که آیا عدالت صرفا اجرای قانون است؟ در واقع عدالت یعنی خوب دیدن، خوب شنیدن و دردی را از آلام برداشتن، عدالت فقط اجرای قوانین نیست شما میتوانید کلمهای از قانون تجاور نکنید و صرفا به قانون عمل کنید، اما مردم از رفتار شما احساس عدالت نداشته باشند، لذا قاضی باید رفتار و منش قضاوتگونه داشته باشد.
سعی کردم به عنوان یک خانم آنچه را که به خانم در امر قضاوت، مربوط است حفظ کنم، دیدگاه هنری داشته باشم، فیلم ببینم، موسیقی گوش کنم و به کار و زندگی خود بپردازم و از امور زنانه فاصله نگیرم و همین امر موجب شد خانواده من احساس خوشایندی نسبت به خانم قاضی داشته باشند و فرزندان من قضاوت مادر خود را به عنوان مادری بدانند.
سعی کردم قبل از اینکه قاضی باشم، فعال اجتماعی باشم و خیلی در امر قضاوت به من کمک کرد که سر خود را قانون خارج کنم و کمی بالاتر از قانون را ببینم، میتوانیم برای عدالت قانون را خم کنیم، اما نشکنیم، این هنر است، چرا هنر و احساس در قضاوت نباشد، اتفاقا نباید هنر و احساس را از قضاوت سلب کرد.
بعد از سالها قضاوت چه تجربهای به فرزندان خود منتقل میکنید؟
فرزندان یک قاضی خانم فقط یکبار که شما را نمیبینند بلکه رفتارها، مطالعات، تلفنها و... میبیند و اینگونه برداشت میکند که میتواند انتخابی متفاوت، اما هدفی مشترک که قطعا خدمت به مردم است، داشته باشد.
چه چیزی امروز میتواند از بزهکاری جلوگیری کند؟
باید امید را در مردم زنده نگه داریم؛ برای بسیاری از افراد نباید خطکش بگذاریم، اگر بتوانیم شوق و امید را زنده نگه داریم حتی اگر اشتباه کنند بالاخره مسیر درست را پیدا کنند که البته ایجاد شوق و امید نیازمند برخی عوامل و عقبه است.
آیا خاطرهای از تاثیر رای شما بر پروندهای، دارید؟
در یک پروندهای، در خانوادهای فرزندی با اختلال ژنتیکی متولد شد که در بیمارستان رها کردند و حتی مادر به طفل شیر نداده بود که علقه ایجاد نشود، طبق قواعد باید به شیرگاه منتقل میشد و سپس روند فرزندخواندگی طی میشد. رفتیم سراغ پدرومادر که اتفاقا اوضاع مالی خوبی داشتند و روابط خوبی هم داشتند، اما مشکل اینجا بود که خانوادهها، چون با ازدواج آنان مخالف بودند و حالا فرزندی با اختلال متولد شده بود؛ مایه شرمساری آنان بود و قصد فرزندآوری داشتند.
ابتدا از خانوادهها دعوت کردیم که همراهی نکردند، فکر کردم که شاید اگر مادر به فرزند شیر بدهد جریان فرق میکند و علیرغم میل باطنی پدر را بازداشت کردم که همهمهای بلند شد، اما ما هویت و آینده طفل را میدیدیم، و شرط آزادی شوهر را شیر دادن مادر گذاشتم که برای آزادی همسرش به فرزندش شیر داد؛ پس از ۳ روز مادر دیگر دنبال شوهرش نبود و بیشتر دنبال فرزندش بود، بعد از یک هفته برای آن فرزند دنیا شکل دیگری پیدا کرد.
یک سال از آن ماجرا میگذرد و این نمونهای از تصمیم احساس و عدالت است، هنوز گاهی اوقات پدر آن فرزند به ما سر میزند میگوید شیرینترین بازداشت عمر من بوده است.