بازی سخت با ژاپن، پیش‌روی تیم ملی بانوان در جام ملت‌های آسیا زیارت مزار شهدای مقاومت توسط ۲ هزار مادر و دختر اصفهانی اجرای الگوی نظام‌مند رژیم صهیونیستی در هدف قرار دادن زنان غزه پیروزی ارزشمند تیم ملی ایران مقابل چین تایپه در جام ملت‌های فوتسال زنان آسیا استرالیا، میزبان مراسم قرعه‌کشی جام ملت‌های فوتبال بانوان آسیا ۲۰۲۶ صاحبان مشاغل خانگی از ۴۵ تا ۱۵۰ میلیون تومان وام با سود ۴ درصد می‌گیرند کمک به اقتصاد دولتی از طریق اقتصاد خانواده‌محور گامی نو در اشتغال‌زایی بانوان | اولین مرکز کاریابی زنان در مشهد راه‌اندازی می‌شود زنان تنها ۴.۶ میلیون نفر از جمعیت شاغل کشور را تشکیل داده‌اند| محرومیت بانوان شاغل از حق عائله‌مندی دیانت و تعهد، مهم‌ترین ویژگی‌های مادر شهیدان حسن و مجتبی خوراکیان بررسی برخی عوامل افزایش شمار جنایتی به نام سقط جنین | نسل‌کشی سوداگران آشنایی با فواید جو پرک برای سلامتی کودکان ۳ تا ۵ سال، اختلاف سنی مطلوب بین فرزندان توسعه مراکز همسان‌گزینی و اعطای وام ازدواج، دو محور اصلی قانون جوانی جمعیت در حوزه ازدواج استفاده از ظرفیت داوران زن برای قضاوت در هفته پایانی بیست‌و‌چهارمین دوره لیگ برتر فوتبال ایران فرازوفرود‌های یک مادر در ایجاد کارآفرینی در دنیای مد اسلامی مادر علی انصاریان: با درگذشت فرزندم، دنیا برایم ایستاد تدوین و اجرای طرح‌های ملی برای توانمندسازی اقتصادی زنان روستایی و عشایری کاهش جمعیت، چالشی جهانی
سرخط خبرها
مادر علی انصاریان: با درگذشت فرزندم، دنیا برایم ایستاد

مادر علی انصاریان: با درگذشت فرزندم، دنیا برایم ایستاد

  • کد خبر: ۳۳۲۲۳۰
  • ۲۴ ارديبهشت ۱۴۰۴ - ۰۸:۳۶
مادر علی انصاریان با حالتی بغض‌آلود درباره مرگ فرزندش صحبت می‌کند و می‌گوید: وقتی علی درگذشت، از نظر من دنیا برایم ایستاد.

به گزارش شهرآرانیوز؛ ننه علی با اشاره به اینکه از همان زمانی که دختری نوجوان بودم، عاشق نام علی بودم، همیشه از خدا می‌خواستم روزی پسری به من بدهد تا نامش را علی بگذارم. این اسم برایم یک رویا بود، یک نذر ویژه. وقتی پسرم آمد، اصلاً تردید نکردم. باید علی می‌شد، باید نام علی را می‌گذاشتم و این کار را انجام دادم، بیان می‌کند: علی که به دنیا آمد، دل من شد خانه‌ی مهرش، پیش از او خدا دو فرزند به من داده بود، محمد و فاطمه. اما علی، علی، علی چیز دیگری برایم بود. هنوز نفس اولش را نکشیده بود که شده بود تمام دار و ندار من، یادم هست چهلم پدرم بود. خانه‌مان غرق در عطر فاتحه بود که علی به دنیا آمد. او را در آغوش می‌گرفتم و با او حرف می‌زدم، از دلتنگی‌هایم، از غربت بی‌پدری... گویی آمده بود که هم پدر باشد برای دلم، هم امید روز‌های آینده‌ام.

وی ادامه می‌دهد: عشقش فوتبال بود. اگر به او می‌گفتی بازی نکن، انگار جانش را گرفته‌ای. محله‌مان در خیابان عارف بود؛ همان‌جایی که علی پروین هم زندگی می‌کرد. خیلی فوتبالیست‌های دیگر در این محله بودند، همه بچه‌ها دوست داشتند فوتبالیست و مثل علی پروین شوند، علی هم یکی از آنها بود، از مدرسه که برمی‌گشت، با توپ پلاستیکی تا شب گل‌کوچک بازی می‌کردند، یادم می‌آید یک بار که بچه بود و بازی می‌کرد توپ به چشمانش برخورد کرد و او را به بیمارستان بردم.

مادر علی انصاریان با بیان اینکه با پای خودش رفت بیمارستان فرهیختگان رفت، رفت از ریه‌هایش عکس بگیرد، قرار بود ظهر برگردد تا با هم ناهار بخوریم، اما دیگه برنگشت. ریه‌اش درگیر شده بود. می‌خواست برگردد خانه، ولی دکتر‌ها نذاشتند. گفتند باید بستری شود. به من زنگ زد، گفت: مامان، بیمارستانم، دو روزه میام، چیز خاصی نیست. داروهات یادت نره بخوری، تاکید می‌کند: یهو حالش بدتر شد، رفت ICU. هر روز به بیمارستان می‌رفتم، اما فقط از پشت شیشه می‌دیدمش. هر روز صبح می‌رفتم، قرآن می‌خوندم، صدامو می‌شنید ولی نمی‌تونست حرف بزنه. با چشم‌هاش اشاره می‌کرد، اشک می‌ریخت. می‌گفت: «مامان دعا کن، برگردم خونه. خیلی امیدوار بود که به خونه بر می‌گردد، چند بار گفت مامان، خونه رو تمیز کن. دارم برمی‌گردم، بهمن ماه بود، هوا خیلی سرد بود، وقتی از بیمارستان بر می‌گشتم سرم می‌زد، ولی سمت من نمی‌اومد. می‌گفت: تو سنت بالاست، نباید مریض شوی. من در آن سرمای زمستان پشت بام و با خدا درد دل می‌کردم. زار زار گریه می‌کردم و می‌گفتم خدایا من علی‌ام را از تو می‌خوام.

منبع: ایرنا

ارسال نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تائید توسط شهرآرانیوز در سایت منتشر خواهد شد.
نظراتی که حاوی توهین و افترا باشد منتشر نخواهد شد.