ضرورت تربیت فاطمی کودکان در خانواده| مادران لنگرگاه امن عاطفی فرزندان هستند زخم پنهان سقط| سوگی که آرام نمی‌گیرد آسیب‌های اشتراک زندگی کودکان در فضای مجازی به وقت روضه‌های فاطمیه| کاچی‌های بی بی که از یاد نمی‌رود نگاهی به تاریخ سیا‌ه‌پوشی در سوگ بانو| از پیشینه عزاداری برای حضرت زهرا (س) در خراسان چه می‌دانید؟ برگزاری مراسم شب شعر فاطمی با حضور بانوان شاعر عرب زبان در حرم مطهر رضوی از مطبخ تا موزه‌های جهان | روایت زندگی نوشین‌دخت نفیسی، نخستین زن پژوهشگر ایران چند راهکار ساده برای کنترل خشم والدین با پسماند مواد غذایی چه کنیم؟ درخشش نماینده والیبال بانوان مشهد در لیگ دسته یک زنان کشور ضرورت محدودیت مصرف مسکن‌ها در دوران بارداری قطع پیوند عاطفی در طلاق خاموش| با نشانه‌ها بیشتر آشنا شویم بعد از طلاق چگونه از صفر شروع کنیم؟ کسب مدال نقره آسیا برای دختر شطرنج باز مشهدی ۱۱۰ روز شکنجه و اسارت برای خبرنگار فلسطینی خبرگزاری تسنیم
سرخط خبرها
برای پسته دهان‌بسته

برای پسته دهان‌بسته

  • کد خبر: ۳۶۵۴۶۴
  • ۲۲ مهر ۱۴۰۴ - ۱۲:۳۷
پسته این روز‌ها از کیلویی ۸۰۰ هزارتومان شروع می‌شود، نه پسته‌های پوست‌دار و تازه و تر، پسته‌های بوداده تراز بازار! پسته بشود کیلویی ۱۰ میلیون تومان یا فرض محال بشود کیلویی ۱۰۰ هزارتومان، مزد روزانه این زن یکسان خواهد بود.

زن دارد پسته می‌چیند. در سطلی که قبلا دست‌کم در آن بیست کیلو رنگ جا می‌شده. آفتاب اریب می‌تابد، احتمالا حوالی ساعت ۹ صبح است، چون می‌گویند پسته را باید صبح زود چید.

پسته این روز‌ها از کیلویی ۸۰۰ هزارتومان شروع می‌شود، نه پسته‌های پوست‌دار و تازه و تر، پسته‌های بوداده تراز بازار! بعضی آجیل‌فروشی‌ها با چک کارمندی قسطی هم می‌فروشند. پسته بشود کیلویی ۱۰ میلیون تومان یا فرض محال بشود کیلویی ۱۰۰ هزارتومان، مزد روزانه این زن یکسان خواهد بود.

این عکس همین روز‌های فصل پسته‌چینی بینالود است. دوست رفسنجانی‌ام می‌گفت فصل پسته‌چینی برای پسته‌دار‌ها فرقی با جهنم ندارد از حجم سختی و بسیاری کار. می‌گفت: پسته را که می‌چینی چنان شیره‌ای از درخت به دستت می‌چسبد که انگار چسب قطره‌ای افتاده باشد به جان پوست، برای همین دستکش و ماسک، لباس کار پسته‌چین‌هاست. می‌گفت: صورتشان را اگر نپوشانند خاک و گرده روی برگ‌ها کاری با ریه‌هایشان می‌کند که مسلمان نشنود کافر نبیند!

به بچه‌های زن فکر می‌کنم و شاید حسرت مادرانه‌ای که دست‌های زمخت زن هیچ‌وقت بر گونه طفلش به لطافت کشیده نشد. این زن را چه کار است به ضدآفتاب و روتین پوستی؟ او اگر لازم باشد آن شیره‌های چسبنده را از دست‌هایش بروبد احتمالا می‌رود سراغ نفت یا بنزین!

همه این‌ها را گفتم که بگویم امروز توی خانه یک پیاله پسته تازه دیدم که چند روز پیش خریده بودم و پوست رویشان خشک و تیره شده بود. من آن پسته‌ها را کنار گذاشته بودم و سختم آمده بود خوردنشان! چون دهان بسته بودند و به چشمم نمی‌دیدم بروم پی چکشی، چیزی. احتمال اینکه این زن نوشته‌های من را بخواند تقریبا برابر با صفر است! اما اگر می‌خواند، دوست داشتم به او قول بدهم دیگر نگذارم دهان هیچ پسته‌ای در خانه‌مان بسته بماند.

ارسال نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تائید توسط شهرآرانیوز در سایت منتشر خواهد شد.
نظراتی که حاوی توهین و افترا باشد منتشر نخواهد شد.