به گزارش شهرآرانیوز، لباس، نخستین گام در مسیر شکلگیری تمدن بشر بوده است. در طول تاریخ، پوشش افراد بسته به شرایط جنسیتی، زمانی، مکانی و اعتقادی دستخوش تغییر شده و امروز به شاخصی برای معرفی شخصیت، جایگاه اجتماعی و حتی هویت شغلی انسانها تبدیل شده است.
برای نوجوانان—که در مرحله حسّاس رشد هویت قرار دارند—لباس تنها یک پوشش ساده نیست؛ بلکه بازتابی از «خودِ در حال شکلگیری» آنهاست. نوجوان بهواسطه لباس، تصویری از خویشتن را به دیگران نشان میدهد و در عین حال میآموزد که چگونه ظاهر او بر روابط اجتماعیاش اثر میگذارد. همرنگ شدن با همسالان و آراستگی ظاهری، برای بسیاری از دختران نوجوان بخشی از فرایند پذیرش اجتماعی است؛ چیزی که مانع احساس ناهماهنگی با جامعه میشود.
نوجوان امروز، برخلاف نسلهای پیشین، کمتر تن به قانونپذیری سنتی میدهد. نسل دهههای ۷۰ و ۸۰، پوشش را یکی از ابزارهای بیان استقلال و حتی مرزبندی در روابط دوستانه میدانند. گاهی لباس و مدل مو و آرایش به صحنهای برای خودنمایی، جلب توجه و تجربهگری تبدیل میشود؛ پدیدهای که اگرچه بخشی از اقتضائات این سن است، اما در نگاه اجتماعی، بهعنوان یک معضل فرهنگی نیز دیده میشود.
برخلاف دختران دهههای ۵۰ و ۶۰، نوجوانان امروز کمتر به لباسهای رسمی و رنگهای عرفی گرایش دارند. آنان، برخلاف نسل پیشین که در بسیاری از موقعیتها خواستههایشان سرکوب میشد، حالا بهخوبی میدانند چه میخواهند و چگونه باید آن را به دست بیاورند. اما همین آزادی و بیقیدی گاه به شکل «افسارگسیخته» بروز میکند و برای نوجوان، بهویژه دختران، پیامدهایی در پی دارد.
لباسهای اسلش چند سایز بزرگتر، تونیکهای بلند، کفشهای اسپرت و هودیهای گشاد، نمونههایی از پوشش مورد علاقه بسیاری از دختران نوجوان امروز است. دختران نسل جدید کمتر به پوشیدن لباسهای رسمی، دامن یا پیراهنهای دخترانه علاقه نشان میدهند و حتی بسیاری از آنها زیورآلات ظریف، هنرهایی مثل خیاطی یا بافتنی و علایق سنتی زنانه را کنار گذاشتهاند.
در میان این گروه، کم نیستند کسانی که پس از بلوغ جسمی، از اندام زنانه خود احساس شرم یا ناامنی میکنند و تلاش میکنند با لباسهای گشاد یا حتی کوتاه کردن موها به مدل پسرانه، این تفاوتها را پنهان کنند.
این تحول در سبک پوشش، برخلاف نمودهای پررنگولعاب ظاهری آن در خیابان، در لایههای زیرین فرهنگی و روانشناختی جامعه شکل گرفته و شاید به همین دلیل حساسیت عمومی شدیدی درباره آن دیده نمیشود. اما متخصصان معتقدند که پیامدهای این تغییرات میتواند در بلندمدت آشکار شود.
لباس یک «موضوع دوسویه» است؛ هم شخصیت را نشان میدهد، هم شخصیت را میسازد. تمرکز صرف بر «راحتی» بدون توجه به سایر نیازهای رشد فردی، مهارتهای اجتماعی و علایق هویتی، ممکن است به تضعیف برخی شاخصههای دخترانگی و در ادامه زنانگی و حتی هویت مادرانه منجر شود؛ زیرا مسیر زن شدن، پیش از نقش همسری و مادری، از تجربه مجموعهای از مسئولیتپذیری، تعهد، آراستگی، مهارتورزی و بلوغ عاطفی میگذرد؛ اموری که با راحتی مطلق سازگار نیستند.
تغییرات فرهنگی امروز نشان میدهد که نیاز به بازتعریف مهارتهای زندگی دخترانه و آموزش سبک زندگی متناسب با هویت جنسیتی از همیشه ضروریتر شده است. اگر قرار است نسل آینده جامعه از سلامت هویتی، روانی و اجتماعی بهرهمند باشد، باید از همین امروز برای توانمندسازی دختران نوجوان در مسیر «زن شدن» فکری جدی کرد.