ملی‌پوش میز مستطیلی | مهشید اشتری، هفت سال با لباس تیم ملی آغاز اجرای طرح کارت امید مادر از ابتدای سال ۱۴۰۵ کمپ‌های غیراستاندارد ترک اعتیاد و نبود حمایت خانوادگی از زنان معتاد | راه سخت برگشت بانوان معتاد به خانه بِلاگری یا بَلاگری؟ زندگی در قاب فالوئر‌ها درباره نمایشگاه عکاسی فاطمه حسنی با عنوان «خاک جان» در مشهد | دوربین عکاس؛ پلی میان واقعیت و روایت سهم قابل‌توجه زنان در بحث پژوهش آغاز ثبت نام تسهیلات ویژه به زنان روستایی و عشایری دعوت از تیم ملی فوتسال بانوان ایران برای حضور در یک تورنمنت ۴جانبه روایت خبرنگار شهرآرا از دیدار با آیت‌الله علم‌الهدی، امام‌جمعه مشهد| شهر برای بانوان باید مناسب‌سازی شود یک پیمانه برنج، کمتر گفت‌وگو با زهرا داوری درباره کتاب «شیرین‌تر از خواب» و جایگاه لالایی در ادبیات کودک | زمزمه‌هایی برای آرام‌کردن جهان سهم ۶۴ درصدی زنان در مدیریت کسب و کار‌های اینترنتی کشور روایت زنی که امدادگری را از جوانی تا امروز ادامه داده است زنگ امید در حاشیه شهر مشهد تربیت زن تراز انقلاب اسلامی؛ محور اقدامات و فعالیت‌های بسیج خراسان رضوی آغاز دور رفت مرحله مقدماتی لیگ دسته ۲ والیبال زنان ایران افتتاح ۲ مرکز رویش در مشهد تا پایان سال ۱۴۰۴ آشنایی با اشتباهات کوچک در لباس‌شویی
سرخط خبرها
روایت زنی که امدادگری را از جوانی تا امروز ادامه داده است

روایت زنی که امدادگری را از جوانی تا امروز ادامه داده است

  • کد خبر: ۳۷۸۹۱۸
  • ۲۴ آذر ۱۴۰۴ - ۱۱:۰۶
بی‌بی زینب زنده‌باد از زنانی است که امدادگری را نه یک وظیفه مقطعی، بلکه شیوه زندگی خود دانسته؛ زنی که در سخت‌ترین روزها، ترس را کنار گذاشت و راه خدمت را انتخاب کرد.

به گزارش شهرآرانیوز، وقتی جنگ آغاز می‌شود، هرکس با آنچه در توان دارد به میدان می‌آید. مردان در خط مقدم می‌جنگند و زنان، گاه پشت جبهه و گاه هم‌قدم با خط نبرد، خدمت‌رسانی را آغاز می‌کنند؛ از تدارک و پشتیبانی گرفته تا پرستاری و امدادگری.

بی‌بی زینب زنده‌باد از زنانی است که این مسیر را در همه سال‌ها ادامه داده؛ زنی که پیش و پس از انقلاب، در دوران جنگ و در روزگار پس از آن، همچنان خود را مسئول دانسته و هر جا که نیاز بوده، حاضر شده است.

می‌ترسیدم، اما خودم را به خدا سپردم

فعالیت‌های اجتماعی و انقلابی او از سال‌های نوجوانی آغاز شد. در همان دوران، به‌عنوان دختری فعال و متعهد شناخته می‌شد؛ آن‌قدر که حتی معلمان مدرسه نیز نسبت به باور‌های دینی‌اش حساسیت داشتند.

با آغاز تحولات انقلابی، همراه خانواده در تجمع‌ها و راهپیمایی‌ها حضور داشت. خاطرات آن روز‌ها برایش پررنگ و ماندگار است؛ روز‌هایی که با سختی، ترس و اضطراب همراه بود، اما ایمان و توکل، راه را برایش هموار می‌کرد. تجربه حضور در بیمارستان، جراحی ناگهانی و دیدار با مجروحان، بخشی از همان روز‌هایی است که مسیر زندگی‌اش را برای همیشه تغییر داد.

جبهه را بر هر چیز مقدم دانستم

پس از پیروزی انقلاب، زندگی مشترکش را آغاز کرد؛ اما با شروع جنگ، تصمیم گرفت به‌عنوان امدادگر راهی مناطق عملیاتی شود. انتخابی که برای بسیاری عجیب بود.

خودش می‌گوید: «همه می‌گفتند تازه زندگی‌ات را شروع کرده‌ای، نرو. اما من از همان ابتدا شرط کرده بودم که بتوانم در مسیر خدمت آزاد باشم.»

او همراهی همسری را برگزیده بود که مانع این انتخاب نباشد و همین همراهی، پشتوانه ادامه راهش شد.

امدادگری در دل سخت‌ترین شرایط

حضور در مناطق جنگی برای او ساده نبود. گرما، کمبود امکانات، صحنه‌های تلخ مجروحان و شهدا و فشار‌های روحی، بخشی از روزمرگی‌های امدادگری بود.

او در کنار پزشکان و کادر درمان، به مداوای مجروحان می‌پرداخت؛ گاه در شرایطی که حتی حداقل تجهیزات پزشکی نیز در دسترس نبود. صحنه‌هایی که تحمل آنها جز با عشق، ایمان و ایثار ممکن نبود.

جنگ فقط در خط مقدم نبود

خاطرات او پر است از لحظات تلخ و تکان‌دهنده؛ از مجروحانی که دچار موج انفجار شده بودند تا خانه‌هایی که در بمباران از هم پاشیده بودند.‌

می‌گوید: «این صحنه‌ها را نمی‌شود فراموش کرد. باید عاشق باشی تا بتوانی دوام بیاوری. من از خانه و زندگی گذشتم تا به آدم‌هایی کمک کنم که همه چیزشان را از دست داده بودند.»

همراهی همسر در میدان خدمت

پس از مدتی، همسرش نیز به‌عنوان نیروی درمانی به مناطق جنگی آمد. همراهی آنها، اگرچه محدود به قوانین و شرایط خاص بود، اما دلگرمی بزرگی محسوب می‌شد. خاطراتی که گاه با سخت‌گیری‌ها و سوءتفاهم‌ها همراه بود، اما در نهایت با شناخت و اعتماد حل می‌شد.

ادامه راه، این‌بار در پشت جبهه

با پایان دوره حضور در مناطق عملیاتی، فعالیت‌های او متوقف نشد. خدمت‌رسانی شکل دیگری به خود گرفت؛ از بسته‌بندی و تدارک اقلام موردنیاز رزمندگان گرفته تا آموزش مهارت‌های مختلف به زنان محله در مسجد.

او باور داشت جبهه فقط یک جغرافیا نیست، بلکه هر جا که نیاز باشد، همان‌جاست.

جهاد فرهنگی پس از جنگ

پس از پایان جنگ، مسیر فعالیتش به حوزه‌های فرهنگی و اجتماعی کشیده شد. برگزاری جلسات مذهبی، کمک به تأمین جهیزیه، تسهیل ازدواج‌های ساده و حمایت از تشکیل خانواده، بخش مهمی از دغدغه‌هایش شد.

خودش می‌گوید: «آدم تا وقتی زنده است باید مفید باشد و گره‌ای از کار مردم باز کند.»

در تمام این سال‌ها، بی‌بی زینب زنده‌باد همچنان در میدان مانده است؛ زنی که امدادگری را فقط یک نقش مقطعی ندانسته، بلکه شیوه زندگی‌اش کرده است.

ارسال نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تائید توسط شهرآرانیوز در سایت منتشر خواهد شد.
نظراتی که حاوی توهین و افترا باشد منتشر نخواهد شد.