سرخط خبرها
اضطراب درونی والدین و چرخه سرنوشت فرزندان

اضطراب درونی والدین و چرخه سرنوشت فرزندان

  • کد خبر: ۲۲۸۵۸۱
  • ۲۹ ارديبهشت ۱۴۰۳ - ۰۹:۳۱
آن دوران که بچه‌ها به مدرسه می‌رفتند و والدین از همه تحصیل آن‌ها تنها روز ثبت نام و تحویل کارنامه آخر سال را به خاطر داشتند گذشته است.

به گزارش شهرآرانیوز، حالا مدرسه جزئی از زندگی پدر و مادر‌های جوان امروزی است. دغدغه مدرسه و درس خواندن فرزند تنها به گرفتن کارنامه ختم نمی‌شود بلکه قرار است بچه‌ها و مدرسه‌ها وظیفه برآورده کردن آرزو‌های والدین را برعهده بگیرند.

والدینی که برخلاف نسل خلف خود، تنها یک یا در نهایت ۲ فرزند دارند، پابه پای فرزندشان درس می‌خوانند و اضطراب شب‌های امتحان را به دوش می‌کشند. این نگرانی حتی از سال‌های قبل از مدرسه آغاز می‌شود. زمانی که کودکشان راه می‌افتد و زبان باز می‌کند به دنبال مهدکودک هوشمند، کلاس‌های زبان، آزمون‌های استعدادیابی و هزار و یک ماجرای دیگر ند تا فرزند خود را به مدد شهریه‌های آن چنانی به دست اهل فنی بسپارند که در مدت کوتاهی یک کودک نخبه یا تیزهوش تحویل بگیرند.

این داستان تا روز‌های دبستان و پیدا کردن بهترین مدارس و مقاطع تحصیلی دیگر و سر و دست شکستن برای ثبت نام در مدارس تیزهوشان و نمونه دولتی و مدارسی که در کنکور بیشترین قبولی پزشکی را دارند ادامه پیدا می‌کند. خلاصه اش این می‌شود که قرار است بچه‌ها برای پدر و مادر خود زندگی کنند نه برای خودشان.

همه این موارد را بار‌ها و بار‌ها در اطرافیان خود دیده ایم و شاید خودمان هم به عنوان پدر یا مادر به آن‌ها اعتقاد داریم و برایش هزاران دلیل و بهانه می‌آوریم. اگر چهره بیرونی این رفتار‌ها را کنار بزنیم خواهیم دید که یک دلیل این رفتار‌ها همان تک فرزندی است. از گذشته‌های دور هم رسم بر این بود که خانواده‌ها برای گذراندن امور خود و کمک به کشاورزی و دامپروری طالب فرزندان زیاد به ویژه پسران بودند و این دیدگاه همچنان در ذهن والدین وجوددارد. والدین فرزند خود را ثمره زندگی شان به حساب می‌آورند و همه هویت خود را در آن‌ها می‌بینند. این هویت وقتی اثرگذارتر می‌شود که والد همان یک فرزند را داشته باشند. آن وقت، آن یک فرزند نباید کمتر از نخبه باشد، نباید به رشته‌ای کمتر از پزشکی رضایت بدهند و البته باید در کلاس‌های مختلف شرکت کنند و از هر هنر و ورزشی دست کم در یکی ماهر باشند.

حقیقت این است که بخشی از این رفتار‌ها از یک اضطراب درونی ناشی می‌شود. والدینی که شرایط سخت کودکی را سپری کرده اند همیشه نگران آینده فرزند خود هستند. بخش دیگری از والدین آن افرادی هستند که والد یا والدین سخت گیر یا قدرت طلب داشته اند و همین باعث شده است به افرادی ایده آل گرا تبدیل شوند که نمی‌خواهند از «بهترین» کمتر باشند.

افسردگی یا وسواس والدین هم از دلایل دیگر رفتارهاست. نظام آموزشی ما هم البته به این اضطراب و نگرانی والدین دامن زده است، آنچه باعث می‌شود فرزند را یک ماشین «درس خواندن» یا «ابزار برآورده کردن آرزو‌های خود» ببینند.

نتیجه همه این ماجرا‌ها فرزندانی هستند که یا به اهداف والدین خود دست یافته اند یا ناتوان از رسیدن به آرزو‌های پدر و مادر خود، به نوعی سرخورده شده اند، اما هردو این‌ها دچار مشکلات روحی فراوان و اضطراب خواهند شد و البته به والدین نگران دیگری تبدیل می‌شوند و این چرخه ادامه خواهد یافت.

ارسال نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تائید توسط شهرآرانیوز در سایت منتشر خواهد شد.
نظراتی که حاوی توهین و افترا باشد منتشر نخواهد شد.