به دعایی یادش کن | روایت‌هایی از دلتنگیِ مادران ازدست‌رفته ویدئو| مادرانه؛ روایتی از دلتنگی مادران شهدا | شهید محمدجواد خیرخواه آزادی بیش از ۱۰۰۰ زندانی زن جرائم غیرعمد مالی، از سال ۱۴۰۰ تاکنون رقابت بانوان در  جام شهربانو ادامه دارد | این مسابقات در  ۵۰ رشته ورزشی در حال برگزاری است آرامش در سایه ذکر | ادعیه و آیات قرآنی برای تقویت روح و سعه صدر باشگاه در خانه | ۳ تمرین ساده برای شروع ورزشی بدون هزینه و بدون بهانه برگزاری مراسم غبارروبی ضریح مطهر امام رضا (ع) با حضور بانوان همسران شهدا، سرمایه‌های واقعی جامعه محفل «دکلمه خوان‌های نوجوان» ویژه دختران در حرم مطهر برگزار می شود فعالیت بیش از ۲۰۰۰ دهیار زن در سراسر کشور لزوم ورود تشکل های مردمی به حمایت درمانی از بیماران سرطان پستان | اهمیت سلامت زنان در خانواده، فرهنگ سازی شود ضرورت بازبینی در سند ارتقای وضعیت زنان در هر استان کشور چرا باید متن و صوت کامل بیانات رهبر معظم انقلاب را خواند و شنید؟ برندسازی، حلقه مفقوده در  کارآفرینی بانوان
سرخط خبرها
پادکست | نخستین بانوی ایرانی مدال‌آور پارالمپیک ۲۰۰۰ سیدنی در مشهد

پادکست | نخستین بانوی ایرانی مدال‌آور پارالمپیک ۲۰۰۰ سیدنی در مشهد

  • کد خبر: ۲۳۶۹۹۰
  • ۱۲ تير ۱۴۰۳ - ۱۴:۰۱
نیره عاکف نخستین بانوی مدال‌آور پارالمپیک ۲۰۰۰ سیدنی شد و مقامی را به دست آورد که هیچ بانویی قبل و بعد از انقلاب تا آن موقع به نام خود ثبت نکرده بود.

به گزارش شهرآرانیوز، جمله معروفی مدت‌هاست میان افراد رد و بدل می‌شود. آن هم این است که «تو هیچ‌وقت نمی‌دانی چه زمانی، چه کاری را برای آخرین بار انجام می‌دهی.» البته بیشتری‌ها این جمله را برای درک دنیای زودگذر و مرگ به کار می‌برند، اما این موضوع مصداق‌های بسیاری در روزمره زندگی آدم‌ها نیز دارد.

آخرین باری که با خانواده‌مان دورهمی داریم، آخرین باری که دوستمان را می‌بینیم، آخرین باری که می‌توانیم با چشم‌هایمان ببینیم یا آخرین دفعه‌ای که می‌توانیم راه برویم. «نیره عاکف» در یکی از روز‌های هجده‌سالگی‌اش، برای آخرین بار با پا‌های خود قدم می‌زند و بعد از آن، یک تصادف، برای همیشه تجربه راه رفتن را به یغما می‌برد.

شاید خیلی‌هایمان با چنین اتفاقی، دیگر دور زندگی را خط قرمز بکشیم و لذت و موفقیت را بر خود حرام کنیم، اما عاکف نخستین بانوی مدال‌آور پارالمپیک ۲۰۰۰ سیدنی شد و مقامی را به دست آورد که هیچ بانویی قبل و بعد از انقلاب تا آن موقع به نام خود ثبت نکرده بود.

سال ۶۱ بود که خانوادگی به سفر رفت. عاکف هنوز شور و حال آن سفر را به خاطر داشت. امتحانات سال آخر را گذرانده بود. در شرف کنکور بود و می‌خواست از میان رشته‌های پزشکی و پیراپزشکی که موردعلاقه‌اش بود، انتخاب کند. به همین دلیل، سعی می‌کرد تا جایی که می‌تواند از این سفر لذت ببرد تا با روحیه‌ای شاداب آماده کنکور شود، اما گمان نمی‌کرد که زندگی برگ دیگری برای او رو کند.

در راه برگشت از همان سفر خانوادگی، خودروشان چپ کرد و او تنها کسی بود که در پی این حادثه، دچار آسیب و قطع نخاع می‌شد. بعد از اینکه درگیر معلولیت شد سراغ رشته تیراندازی رفت و ظرف ۲ ماه برای مسابقات کشوری اعزام شد.

حالا سال‌هاست که از دنیای سیبل و هدف فاصله گرفته، اما حتی بعد از ورزش قهرمانی، برای خود و دیگران اشتغال‌زایی کرده است. مصاحبه‌مان در شعبه نمایندگی خودرو که اداره آن بعد از فوت پدر به او و خواهرش می‌رسد هماهنگ شده است و حرف‌های شنیدنی‌اش را گوش کردیم.

 

ارسال نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تائید توسط شهرآرانیوز در سایت منتشر خواهد شد.
نظراتی که حاوی توهین و افترا باشد منتشر نخواهد شد.