سقط جنین یک فرایند خطرزا برای مادر است مادر حواسش به همه قرص‌هایت بود سرعت عمل بالای پرستاران بخش سوختگی بیمارستان امام‌رضا (ع) زینت پدر را بعد از این صدا می‌زنند «زینب» مجموعه‌داستان «کشتن به سبک خانگی» سبک زندگی بانوان در شهر‌ها را نشان می‌دهد شرایط درج و ثبت سوءپیشینه برای زنان و مردان هیچ فرقی ندارد معصومه موسویان، نویسنده و پژوهشگری که زندگی را به سبک دلش می‌نویسد یک کتاب کودک زمانی موفق است که بتواند نیازها و خواسته‌های مخاطبش را برآورده کند دستگیری خانمی ۳۷ ساله که در پایتخت ۲۱۰ میلیارد ریال کلاهبرداری کرده و به شهرستان دورود استان لرستان گریخته بود بهترین راه برای درمان زردی نوزاد، استفاده از دستگاه فتوتراپی است دختران خوشنویس امروز، استادان فردای مشهد شیوع چاقی و اضافه وزن در میان زنان ایرانی به بالای ۷۰ درصد رسیده است اعزام تیم والیبال بانوان فدک قم به مسابقات لیگ دسته اول بانوان کشور بانوی داستان‌نویس جوان کتاب «صخره مقدس» را به یاد سید مقاومت، روانه بازار نشر می‌کند چه کار کنیم فرشته‌ها مهمان خانه‌مان شوند؟ اگر کارانه‌ها با حقوق برابر نشود، مشکل کمبود نیروی پرستار حل نمی‌شود نخستین کنگره ملی تجلیل از زنان زندانی سیاسی مسلمان پیش از انقلاب به مناسبت روز پرستار در تهران برگزار می‌شود داشتن اسباب‌بازی‌های کمتر به بهبود کلی سلامت عاطفی و روانی کودکان کمک می‌کند
سرخط خبرها
زینت پدر را بعد از این صدا می‌زنند «زینب»

زینت پدر را بعد از این صدا می‌زنند «زینب»

  • کد خبر: ۲۹۸۷۱۷
  • ۱۷ آبان ۱۴۰۳ - ۰۹:۱۲
حضرت رسول(ص) برای نام نوزاد خوش‌قدم از کلام جبرئیل وام می‌گیرد. زینت پدر را بعد از این صدا می‌زنند «زینب».

به گزارش شهرآرانیوز؛ پنجم جمادی‌الاول سال پنجم هجری است. هوای مدینه نه به خنکای پاییز ماست نه به خرماپزان صحرای عربستان. در محله بنی‌هاشم، خانه‌ای هست که امروز طور دیگری می‌درخشد. پسر کوچک این خانه طور دیگری روی پا بند نیست. خداوند به حسین (ع) دوساله خواهر داده است. حضرت رسول(ص) برای نام نوزاد خوش‌قدم از کلام جبرئیل وام می‌گیرد. زینت پدر را بعد از این صدا می‌زنند «زینب».

نبض خانه به شماره می‌افتد. یک دست مادر خانه به پهلوست. دست دیگرش توی دستان پرستار کوچک پنج‌ساله. با قامت کوتاهش، عین قیم یک گیاه تن‌خسته، ایستاده کنار مادرش. دانه‌دانه غم‌هایش را از گوشه چشمانش می‌چیند. یک صندوقچه توی دلش دارد پر از راز‌های مگو. یک روز مخزن اسرار مادر می‌شود، روزی غمخوار پدری با فرق شکافته و قلبی دلتنگ.‌

می‌گویند حسین (ع) که بزرگ‌تر شده بود، یک چشمش به دهان مادر بود، چشم دیگرش به خواهری که امن بود. صبور بود. پناه بود.

عبدا... هم که به خواستگاری زینب می‌آید، مشایعت با حسین (ع) می‌شود شرط ضمن عقد. شرط می‌کند آسمان هم به زمین آمد، به‌قدر یک طلوع و غروب هم بین او و برادرش فاصله نیفتد. طوری‌نشود نماز صبح به اذان مغرب برسد و سهمی از تماشای صورت برادر نداشته باشد. قول می‌گیرد از عبدا... که اگر حسین (ع) دل به بیابان زد و عازم سفر شد، سایه‌به‌سایه همسفر او باشد. آنها که بعد از خدا، جز آغوش امن یکدیگر، کسی را ندارند. از آل‌کسا، همین حسین (ع) برایش مانده و عبایش.

محرم سال ۶۱ هجری که گفتن ندارد. آن روز‌ها هم به تقویم ایران پاییز بود، اما جای برگ، دانه‌دانه آدم بود که بر زمین می‌افتاد. تبر که به جان سرو افتاد، زینب هم یکباره پیر شد. آن ریسمان اتصالی که روزی قباله ازدواجش بود، حالا گسسته بود. از همین نقطه، همین‌جای تاریخ، همین لحظه روایت بود که جهان مفهوم مقام خواهر را به قبل و بعد از آن تقسیم کرد. خواهر به تفسیر فرهنگ‌نامه‌های واژگان فارسی به دختری اطلاق می‌شود که با شخص از مادر یا پدر یکی باشد. این را عرف جامعه در هر جای جهان تعریف می‌کند، اما آن پنجم جمادی‌الاول سال پنجم هجری، همین که نام زینب در تاریخ متولد شد، ابعاد دیگری به مفهوم خواهر اضافه شد، ابعادی که به مرور زمان در غبار روزمرگی و دل‌مشغولی‌های مدام محو شد.

فراموشمان شد یک خواهر هم پرستار والدین می‌شود، هم پناه تنهایی فرزندان خانواده. خودش هم مادر می‌شود و در مقام همسری، چراغ روشن خانه. شاید هر پرستاری زن نباشد، اما هر زنی می‌تواند خواهری باشد که پرستار همه درد‌های اطرافیان است. روز پرستار را به احترام همه زنانی گرامی می‌داریم که احیاگر مفهوم خواهرانگی، مادرانگی و زن‌بودن هستند.

ارسال نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تائید توسط شهرآرانیوز در سایت منتشر خواهد شد.
نظراتی که حاوی توهین و افترا باشد منتشر نخواهد شد.