واکنش مژده لواسانی، مجری تلویزیون، به تجاوز ددمنشانه رژیم صهیونیستی در ایران مریلا زارعی به حملات اسرائیل واکنش نشان داد طرز تهیه دسر موس وانیلی در خانه+ فیلم لغو دیدار تدارکاتی تیم ملی هندبال نوجوانان دختر ایران و بلاروس معرفی فواید مصرف ویتامین B ۶ برای مادران در دوران زایمان و شیردهی رتبه نهم ایران از نظر تعداد جمعیت در آسیا بانوی بنیان‌گذار محافل معنوی: آرزو دارم روضه‌های خانگی هزاران نفری برپا کنیم سرمربی تیم ملی والیبال زنان ایران: فکر می‌کردم بازی با استرالیا سخت باشد صدور بیانیه معاونت زنان ریاست‌جمهوری در پی تجاوز رژیم صهیونیستی به ایران| در کنار مادران و همسرانی هستیم که داغدار شدند ویدیو | قیام ایرانی‌ها برای نجات دختران ایران بررسی نقش مراکز مشاوره در حل تعارضات زوجین حرم امام رضا (ع)، میزبان همایش «بانوان ولایی» ویژه بانوان عرب‌زبان از کشور‌های غرب آسیا روایت رابطه انسانی و عاطفی میان پدر و دختر در فیلم سینمایی «زیبا صدایم کن» کمیسیون قضایی و حقوقی مجلس هیچ‌گونه سقف مشخصی برای میزان مهریه در نظر نگرفته است تعیین وطن شرعی فرزندان از دیدگاه رهبر معظم انقلاب چه حکمی دارد؟ چگونه از آسیب‌های روحی کودک خود بعد از طلاق جلوگیری کنیم؟
سرخط خبرها
دار‌الفیضش را گرفته تنگ در آغوش

دار‌الفیضش را گرفته تنگ در آغوش

  • کد خبر: ۲۹۹۸۵۳
  • ۲۳ آبان ۱۴۰۳ - ۱۰:۴۹
هوس کرده بودم سر صبح آبان گوشه دنجی از «دار‌الفیض» را برای خودم جور کنم و یک دل سیر حرف‌های تکراری‌ام را با امام رضا «ع» مرور کنم.

به گزارش شهرآرانیوز؛ هوس کرده بودم سر صبح آبان گوشه دنجی از «دار‌الفیض» را برای خودم جور کنم و یک دل سیر حرف‌های تکراری‌ام را با امام رضا «ع» مرور کنم. این را همان لحظه ورود به حرم برای خودم نسخه‌پیچ کردم.

راستی اسم رواق دار‌الفیض را تازه یادگرفتم با اینکه سال‌ها یک گوشه‌اش می‌ایستم و به ردیف گل‌های بالای ضریح حسودی می‌کنم!

همین چند روز پیش بود که زیارتنامه را تند تند تمام کردم و تا خواستم دل بکنم از حال خودم چشمم افتاد به دیوار روبه‌رو و تازه فهمیدم چه جایی ایستاده‌ام. راستش در زیارت بعدی دلم همانجا را خواست و تا پایم را گذاشتم در صحن آزادی، سلامی گفته و نگفته راهم را کشیدم به سمت رواق، اما چیزی نگذشت که صدای جاروی خادمان حرم مسیر نگاهم را تغییر داد.

وسط نوای «این طایفه یعنی اصلِ تکیه‌گاهی، خیر دو دنیا را دهند با یک نگاهی» دلم رفت پیش زنی با چادر سفید که مثل غنچه‌ای بین جمعیت روی زمین سرد جمع شده بود و قدم‌های خادمان جارو به دست و همهمه مردم هم، آسمان صبح و گنبد آقا را از او نگرفت. جمعیت دور شد، اما او بی‌آنکه تکان بخورد دارالفیضش را تنگ در آغوش گرفته بود و در هوای صبح پاییز دلش گرم بود.

ارسال نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تائید توسط شهرآرانیوز در سایت منتشر خواهد شد.
نظراتی که حاوی توهین و افترا باشد منتشر نخواهد شد.