پیروزی شیرین دختران فوتبال ایران مقابل هند طرز پخت دسر عربی در خانه + فیلم افزایش ازدواج‌های صوری و خطرناک برای خروج زنان از کشور اکران سریال تکراری زیرمیزی در مراکز درمان خصوصی اولین ناکامی تیم ملی کبدی دختران ایران در مقابل مدعی قهرمانی قانون جدید جهانی به نفع دختران ورزشکار ایرانی ایران، کشور برتر در حوزه پارالمپیک زنان جهان پاسداشت مادر شهید آرمان علی‌وردی در رویداد ملی «با هنران» زنان، بهترین مبلغان دین در جامعه مهدیه اسفندیاری به وطن بازمی‌گردد ارتباط عجیب بیماری تیروئید با سقط جنین شهیده کرباسی؛ بانوی مقاومت، الگوی سوم زن مسلمان شیوع اختلالات اضطرابی در زنان بیشتر از مردان نشانه‌های عدم بلوغ فکری همسران پس از ازدواج سراب جراحی‌های زیبایی در شبکه‌های اجتماعی تکرار افتخار آفرینی دختران ایران|برد تاریخی تیم ملی هندبال برابر چین قهرمانی دختران کبدی کار خراسان رضوی در المپیاد ورزشی کشور ماجرا‌های عجیب مهریه در ایران| شگفتانه‌های صفحه پنجم عقدنامه برد شیرین دختران تیم ملی کبدی در دومین دیدار در رقابت‌های آسیایی تاریخچه‌ای عجیب از مدشدن نوعی پتوی نمدی در ایران
سرخط خبرها
دار‌الفیضش را گرفته تنگ در آغوش

دار‌الفیضش را گرفته تنگ در آغوش

  • کد خبر: ۲۹۹۸۵۳
  • ۲۳ آبان ۱۴۰۳ - ۱۰:۴۹
هوس کرده بودم سر صبح آبان گوشه دنجی از «دار‌الفیض» را برای خودم جور کنم و یک دل سیر حرف‌های تکراری‌ام را با امام رضا «ع» مرور کنم.

به گزارش شهرآرانیوز؛ هوس کرده بودم سر صبح آبان گوشه دنجی از «دار‌الفیض» را برای خودم جور کنم و یک دل سیر حرف‌های تکراری‌ام را با امام رضا «ع» مرور کنم. این را همان لحظه ورود به حرم برای خودم نسخه‌پیچ کردم.

راستی اسم رواق دار‌الفیض را تازه یادگرفتم با اینکه سال‌ها یک گوشه‌اش می‌ایستم و به ردیف گل‌های بالای ضریح حسودی می‌کنم!

همین چند روز پیش بود که زیارتنامه را تند تند تمام کردم و تا خواستم دل بکنم از حال خودم چشمم افتاد به دیوار روبه‌رو و تازه فهمیدم چه جایی ایستاده‌ام. راستش در زیارت بعدی دلم همانجا را خواست و تا پایم را گذاشتم در صحن آزادی، سلامی گفته و نگفته راهم را کشیدم به سمت رواق، اما چیزی نگذشت که صدای جاروی خادمان حرم مسیر نگاهم را تغییر داد.

وسط نوای «این طایفه یعنی اصلِ تکیه‌گاهی، خیر دو دنیا را دهند با یک نگاهی» دلم رفت پیش زنی با چادر سفید که مثل غنچه‌ای بین جمعیت روی زمین سرد جمع شده بود و قدم‌های خادمان جارو به دست و همهمه مردم هم، آسمان صبح و گنبد آقا را از او نگرفت. جمعیت دور شد، اما او بی‌آنکه تکان بخورد دارالفیضش را تنگ در آغوش گرفته بود و در هوای صبح پاییز دلش گرم بود.

ارسال نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تائید توسط شهرآرانیوز در سایت منتشر خواهد شد.
نظراتی که حاوی توهین و افترا باشد منتشر نخواهد شد.