«چرا از زنان مینویسیم؟» این پرسشی است که همیشه به آن فکر کردهام و به دیگران پاسخ دادهام. برای رسیدن به این پاسخ، کافی است هر روز، مطبوعات و خبرگزاریهای کشور را ورق بزنیم تا ببینیم چهتعداد از نویسندگان و صاحبنظران را بانوان تشکیل میدهند و تا چه اندازه به مسائل زنان و دختران و خانواده پرداخته شده است.
آیا زدوبندهای سیاسی اجازه دادهاند مشکلات زنان آنگونه که حقیقت دارد، دیده شود یا تنها برخی مسائل پیشپاافتاده که نهتنها دغدغه عموم بانوان است، بلکه از سوی برخی جناحها یا گروهها بزرگنمایی میشود، در اولویت قرار گرفتهاند؟ در حالی که بسیاری از زنان خانهدار امروزی در رشتههای گوناگون دانشگاهی تحصیل کردهاند و مدیران فرهنگی خانوادهها محسوب میشوند، تا چه اندازه در اولویت نگاه رسانهها قرار گرفتهاند؟ بانوی جامعه امروزی ایران که گذر از سنت به مدرنیته را تجربه میکند، چهقدر توانسته است در کنار مادرانگی به هویتبخشی زن مسلمان ایرانی کمک کند و با اینکه ۶۰ درصد از کرسیهای دانشگاهها در دست زنان است، آنها در تصمیمگیریهای کلان و اثرگذار نقش داشتهاند؟ نمایندگان زن در دورههای مختلف مجلس شورای اسلامی چهاندازه توانستهاند با رفع موانع قانونی تسریعکننده رفع مشکلات بزرگ و کوچک زنان باشند؟ آیا پارلمانها و مجامع مختص زنان شرایطی برای حضور نسل جدید دختران و بهرهمندی از ایدههای نو ایجاد کردهاند؟ آیا در کلانشهر مشهد، فارغ از همه نگاههای سیاسی، حلقه مشترکی از بانوان برای حمایت از یکدیگر و کمک به شکوفایی استعداد زنان در عرصههای اقتصادی، سیاسی و اجتماعی وجود داشته است؟ مشکلات زنان سرپرستخانوار در کجا و به دست چهکسی حل خواهد شد؟ فرزندآوری، یکی از اساسیترین مسائل کشور، تا چه اندازه، برایش فرهنگسازی شده است؟ آیا حل مشکلات خانوادهها و طلاق تنها باید در کلاسهای تابآوری و در آخرین روزهای ناامیدی از زندگی مشترک بعد از دادگاه برگزار شود؟ آیا نسل جوانی که بیشترین زمان خود را صرف فضای مجازی میکند، از آسیبهای آن آگاه است و آیا میشود از این فضای نوپدید برای استحکام هویت خانواده استفاده کرد؟
پاسخ به همه این پرسشها و دهها سؤال مشابه دیگر، احساس نیاز به حضور رسانههای تخصصی برای زنان و دختران را در شرایط فعلی که کانالهای فضای مجازی روزانه صدها محتوای زرد و بیخاصیت و گاه مغرضانه تولید میکنند، به وجود میآورد. بپذیریم همانگونه که رهبر معظم انقلاب اسلامی بر الگوی سوم زن مسلمان تأکید کردهاند، باید همان الگوی تازه را در جامعه پیاده کنیم؛ «زن مسلمان ایرانی تاریخ جدیدی را پیش چشم زنان جهان گشود و ثابت کرد که میتوان زن بود، عفیف بود، محجبه و شریف بود و در عین حال، در متن و مرکز بود. میتوان سنگر خانواده را پاکیزه نگاه داشت و در عرصه سیاسی و اجتماعی نیز سنگرسازیهای جدید کرد و فتوحات بزرگ به ارمغان آورد.»
زنان امروز برای تکمیل مادرانگی به آگاهی نیازمندند. باید شرایط زیست زنانه در جامعه برای شکوفایی او ایجاد شود تا در کنار رضایت از خود، باعث تحکیم خانواده شود.