به گزارش شهرآرانیوز؛ به چهره شان میآید برای مشاوره پیش از ازدواج آمده باشند، اما دو روز است مقابل روان شناس مینشینند، تست شخصیت پر میکنند و سؤالهای بعدش را پاسخ میدهند تا به همین زودی ها، لذت در آغوش گرفتن کودکی را تجربه کنند که صدایشان میکند مامان و بابا! برای آنها که در سلامت جسمی صاحب فرزند میشوند، تصور اینکه افرادی باید صلاحیت والدشدن زن و مرد را تأیید کنند، شاید مفهومی نداشته باشد، درحالی که زنان و مردان بسیاری با شرط گذر از همان مراحل، موفق به گرفتن فرزند یا همان «فرزندخوانده» میشوند. سپردن یک نوزاد یا کودک به والدین غیرزیستی، تصمیم سختی است. بهزیستی که متولی نگهداری این فرزندان شده، سالها پیش مراحلی را تعیین کرده است که براساس آن صلاحیت روانی، اخلاقی و مالی زن و شوهرهای متقاضی فرزند را میسنجد تا راه را بر هرگونه آسیب احتمالی دوباره بر فرزندان بی سرپرست خود بسته باشد. جلسات مشاوره، یکی از این مراحل است که کمک بسیاری به شناخت زوجها میکند و همواره برخی زوجهای متقاضی در همین مرحله رد میشوند. گزارش امروز را به شرح این بخش از فرزندخواندگی اختصاص دادهایم.
فاطمه، سی وپنج ساله است و مهدی ۴۱ سال دارد، اما خیلی جوانتر به نظر میرسند. با روی خوش میپذیرند که درباره علت ناباروری و تصمیم به گرفتن سرپرستی فرزند صحبت کنند. علت نازایی، ناشی از نقص یک نفر نیست. فاطمه میگوید: ما دوازده سال برای بچه دار شدن تلاش کردیم. درمانهای مختلف مثل آی وی اف را هم تجربه کردیم، اما نتیجه اش سه بار سقط جنین بود. از نظر پزشکان، هر دوی ما سالم هستیم، اما درباره اینکه چرا بارداری به سرانجام نمیرسد، تشخیص دقیقی نمیدهند. تصمیم به گرفتن فرزند از شیرخوارگاه بهزیستی را سال هاست در سر دارند. مهدی ادامه میدهد: از بچه دار شدن خودمان ناامید نیستیم، اما تصمیم گرفتیم فرزندی را به سرپرستی بگیریم. هرچه خدا بخواهد، همان میشود. دلم روشن است که بعد از گرفتن فرزند، خودمان بچه دار میشویم. خانم، فرزند پسر دوست دارد و آقا، دختر را ترجیح میدهد، اما خیلی هم به خواسته شان مصر نیستند. مهدی میافزاید: درنهایت هرچه باشد، فرقی ندارد؛ ما یک فرزند میخواهیم که زندگی قشنگ ما را شیرینتر کند. اگر مراحل سنجش قبل از تحویل فرزند، یک سال دیگر هم طول بکشد، باز ادامه میدهیم. لذت مادر و پدر شدن، ارزش این سختی کشیدنها را دارد. فرزند زیر دو سال میخواهند تا مراحل رشدش را ببینند و حظ روزهای کودکی اش را ببرند. با تصور همان روزهای خوش آینده، روبه روی روان شناس مینشینند.
سیده مهلا رضوی، کارشناس ارشد روان شناسی بالینی است و از شش سال پیش به عنوان روان شناس تخصصی حوزه فرزندخواندگی فعالیت میکند. مشاهده و مصاحبه با زوجهای مختلف، مهارتهای بسیاری به او آموخته است: «حالا به راحتی در جلسات میتوانم حدس بزنم چه کسی راست میگوید و چه کسی پنهان کاری میکند. چالش بزرگ هم پیداکردن اختلالات روانی و مشکلات بین زوج هاست. برخی زوجها نیز هنوز در مرحله سوگواری برای نداشتن فرزند هستند که در جلسات آن را هم درمان میکنیم.»
او ادامه میدهد: زن و شوهرهایی که بر سر نداشتن فرزند به مشکل برمی خورند، ازهم جدا میشوند و به همین دلیل اینها که برای گرفتن فرزند اقدام کردهاند، اغلب زندگی باثباتی دارند. بیشتر آنها را میتوان در همان چهار جلسه اجباری مشاوره، تحلیل کرد. معمولا مشکل خاصی جز آموزش نکتههای فرزندپروری ندارند.
برخی مراجعان آنها هم زوجهایی هستند که فرزند زیستی دارند و فرزند دیگری را هم به سرپرستی گرفتهاند. بیشتر چالشها مربوط به این خانواده هاست.
رضوی این نکته را هم یادآوری میکند: «زوجهایی که در کلاسهای آموزشی ما شرکت میکنند، از کیفیت آن رضایت دارند. ما حتی زوجهایی داریم که از شهرستانها به مرکز ما میآیند؛ چون تعریف کیفیت کلاس و هزینه اندک آن را شنیدهاند. هزینه چهار جلسه مشاوره این مرکز، یک میلیون و ۴۵۰ هزارتومان و حتی کمتر از نرخ بهزیستی است. همچنین اگر زوجی نیاز به آموزش بیشتر داشته باشد، میتوانیم تعداد جسات را ادامه بدهیم یا پس از تحویل فرزند، برای رفع چالشهای جدید خود مراجعه کنند.»
«کلینیک مددکاری اجتماعی آریا»، زیرمجموعه مهدی قراری، اولین مرکز در کشور است که در سال ۱۳۹۲ وارد حوزه فرزندخواندگی شد. قراری، دانش آموخته رشته مددکاری اجتماعی، از سال ۱۳۷۹ فعالیت خود را با مجموعه بهزیستی و در بخش اورژانس اجتماعی و مداخله در بحرانها آغاز کرد. همکاری اش با سازمان زندانها و دادگستری نیز ادامه داشت تااینکه پس از تأسیس شیرخوارگاه با بهزیستی وارد همکاری شد. پس از گذشت مدتی از فعالیت مرکز او در حوزه مشاوره پیش از فرزندخواندگی، این طرح در بقیه استانهای کشور هم اجرایی شد.
قراری میگوید: قبل از اینکه این اقدامات به بخش خصوصی واگذار شود، مراحل قانونی تأیید مدارک زوجها طی میشد و مشاوره را هم در شیرخوارگاه انجام میدادند. اما بعد به این مرکز، منتقل و تخصصیتر شد؛ به عنوان مثال بازدید از منزل، چهار مرحله بود که به یازده مرحله افزایش پیدا کرد. در برخی موارد شرایط بهتر شد و در برخی بدتر. پیش از آن، همه مراحل از ابتدا به مرکز ارجاع داده میشد و همه اقدامات همچون مشاورههای روان شناسی، مذهبی و حقوقی و بازدید از منزل در همان مرکز انجام میشد. زوجها با یک گروه سروکار داشتند و خودمان اطلاعات دقیق و کاملی از افراد داشتیم، اما بعد بخشی از اینها ازهم جدا شد. به نظرم تمرکززدایی، شرایط را سختتر کرد.
این مددکار درباره شرایط صدور تأییدیه زوجها توضیح میدهد: چهار جلسه مشاوره اجباری، دونفره است، اما افزایش تعداد، بستگی به وضعیت آنان و تشخیص روان شناس دارد. جلسات شامل مشاوره زوج و دو جلسه آموزش گروهی است. به خاطر داشته باشید که در فرزندخواندگی، نباید عجله کرد و باید وقت گذاشت. پس از آن، جلسات مشاوره مذهبی درباره موضوع محرمیت برگزار میشود و مسائل حقوقی. سپس برای بازدید از منزل، خانواده ارجاع داده میشوند. قراری یادآوری میکند: به طورکلی یک دسته شاخص داریم به نام اصلاح که تغییرپذیر هستند و درصورت مشاهده آنها در زوج، جلسات مشاوره پیشنهاد میشود. بخش دیگر آسیبهایی است که زوج را از گرفتن فرزند، محروم میکند. او درباره پروندههای ردشده از جلسات روان شناسی میگوید: تعداد این موارد خیلی کم است. تجربه مشاهده زوجها میگوید آنها که برای گرفتن فرزند میآیند، معمولا زندگی باثبات تری دارند. از مدت زندگی مشترکشان، ۱۰ سال گذشته است و با همه شرایط سخت زندگی یکدیگر کنار آمدهاند؛ به خصوص اگر مشکل ناباروری ازسوی مرد باشد، ماندگاری زندگی بیشتر است.
مدیر کلینیک مددکاری اجتماعی آریا درباره تعداد پروندههای ارجاع شده میگوید: هر روز یک یا دو پرونده جدید به مرکز فرستاده میشود. تعداد اندک ورودیها به این دلیل است که شروع فرایند طولانی است و زوجها معطل میشوند. محدودیتهایی هم در مسیر وجود دارد؛ به عنوان نمونه درخواستهایی در سنین بالای ۶۰ یا ۶۵ سال هست که اغلب یا به آنها فرزند نمیدهند یا درصورت داشتن همه شرایط، فرزند بالای ۱۰ سال به آنان تعلق میگیرد.
زوجها با تشخیص روان شناسان مرکز، فرزندی را به سرپرستی میگیرند، پس مسئولیت آنها درمقابل آینده آن کودک سنگین است. قراری درباره این نکته تأکید میکند: بله؛ وظیفه سنگینی است، اما خوشبختانه این همه سال در تشخیص خود اشتباه نکردیم. تجربیاتی که در حوزه آسیب داشتم، بازدیدهای فراوان از منازل و مشاهده رفتارها به من خیلی کمک کرد. ما سؤالات تخصصی و چالشی میپرسیم و از پاسخها به راستگویی و فریب افراد پی میبریم. بسیاری از موارد را هم خودم بعد از تحویل فرزند، بازدید منزل داشتم و به این نتیجه رسیدم که فرزند را پس بگیریم و گرفتیم. البته پرونده آنها در مرکز ما نبوده است. به همین دلیل است که تا هجده سالگی فرزندخوانده، خانواده را کنترل میکنیم. برخی اعتراض میکنند که چرا بعد از تحویل فرزند هم بازدید سرزده دارید؟ جواب این است که نمیخواهیم بار دیگر کودک آسیب ببیند. اصل این است که نباید به هر قیمتی و در هر شرایطی به یک زوج، فرزند بدهیم؛ تنها به این خاطر که مثلا شیرخوارگاه پر از کودک است.
***
فرایند پیش از تحویل فرزند، شامل همین مراحل نیست. محمد غفاری زاده، معاون سلامت اجتماعی اداره کل بهزیستی استان، درباره جزئیات دیگر موضوع توضیح میدهد.
زن و شوهرهایی که متقاضی فرزند هستند، ابتدا باید در سامانه ملی فرزندخواندگی ثبت نام کنند که لینک سایت آن در پورتال اداره کل بهزیستی استان هم قرار دارد. سپس با کدرهگیری، پرونده آنان به استان ارجاع داده میشود. اگر شهرستان هستند، باید به اداره بهزیستی خودشان و اگر مشهد هستند، به دفتر فرزندخواندگی اداره بهزیستی شهرستان مشهد مراجعه کنند. با ارائه کدرهگیری و مدارک بارگذاری شده در سامانه، پرونده تشکیل میشود و زوجین به مراکز مشاوره و مددکاری معرفی میشوند. دراین بخش، آموزش مهارتهای زندگی، فرزندپروری و والدگری را در جلسات مشاوره فردی و گروهی میآموزند. همین طور در بخش مددکاری، وضعیت زوج از نظر شغلی، تحصیلی، فرهنگی، اجتماعی، شرایط و محیط زندگی با بازدیدهای محلی مددکار تکمیل میشود. یک مرحله مشاوره مذهبی هم داریم که درباره محرمیت، آموزش میبینند. هزینه مشاورهها برعهده خانواده هاست، اما مراکز ما با برگزاری جلسات مشاوره و کلاسهای گروهی، هزینه اندکی دریافت میکنند. دو مرکز مشاوره طرف قرارداد بهزیستی داریم که سال هاست با اطلاع کامل از فرایند، کار آموزش و برگزاری جلسات مشاوره را برعهده دارند و زوجها را به آنجا معرفی میکنیم.
خیر؛ ما آن را تعیین نمیکنیم و بستگی به تشخیص مدیر مرکز و نیاز خانواده دارد و زوج، ملزم به گذراندن این دورهها خواهد بود.
هنوز نه؛ علاوه بر این ها، کارشناس بهزیستی که قرار است پرونده آنها را در کارگروه شهرستان مطرح کند، پس از ارسال گزارش ها، از خانواده فرزندپذیر بازدید خواهد کرد. در این مرحله پرونده در کارگروه شهرستان بررسی، مدارک براساس دستورالعمل، کنترل و سپس به کمیسیون اداره بهزیستی استان ارجاع داده میشود. قبل از طرح موضوع در جلسه کمیسیون استان، معرفی نامهای به زن و شوهر داده میشود تا برای تأیید صلاحیت جسمی و نداشتن اعتیاد به پزشکی قانونی مراجعه کنند. همچنین روان پزشک معتمد سازمان بهزیستی، زوج را از نظر سلامت روان معاینه خواهد کرد. اگر خانواده مدارک و صلاحیتها را داشته باشد، پرونده را در نوبت فرزندپذیری قرار میدهیم، درغیراین صورت باید دوباره مراحل را طی کنند. درصورتی که خانواده همراهی کند، به طور مرتب در جلسات مشاوره حضور یابد، برای بازدیدها همکاری کند و مشکل خاصی نداشته باشد، همه این مراحل کمتر از یک ماه طول میکشد. سپس به کمیته استان ارجاع داده میشود که پرونده کامل است. پرونده به زودی در کمیسیون مطرح میشود و آنها در نوبت فرزندپذیری قرار میگیرند. خانوادههایی که نوبتشان رسیده باشد، مراجعه میکنند، نامه دادگاه را تحویل میگیرند و دادگاه اذن موقت شش ماهه صادر میکند و با مراجعه به شیرخوارگاه، کودک را تحویل میگیرند.
خیر. ما هر هفته جلسه کمیته استانی داریم. پرونده از هر شهرستانی ارجاع شود، بلافاصله در کمیته مطرح میشود و در انتظار برگزاری جلسه قرار نمیگیرند. همه پروندهها در کارگروه استان بررسی شدهاند.
از ابتدای امسال حدود دویست کودک جدید، پذیرش و وارد شیرخوارگاه حضرت علی اصغر (ع) شدهاند که از این تعداد، ۴۶ کودک تحویل خانواده زیستی داده شده است. یعنی فرایند توانمندسازی انجام شده و کودک به آغوش خانواده خودش بازگشته است. از این تعداد دوازده تن کودکانی هستند که امسال به مجموعه وارد شده بودند. از ابتدای امسال، ۱۵۶ کودک به صورت فرزندخوانده، تحویل خانوادههای متقاضی داده شده است. هم اکنون ۲۴۰ پرونده در نوبت داریم و ۶۳ پرونده هم آماده تحویل فرزند هستند.
تنها یک شیرخوارگاه دولتی حضرت علی اصغر (ع) را در استان داریم و هرکسی از هر شهری متقاضی فرزند باشد، باید به مشهد مراجعه کند.
تعداد فرزندان مقیم در شیرخوارگاه، اکنون ۷۴ کودک است. اما ازآنجایی که روزانه کودک جدید وارد مجموعه میشود، تعداد متغیر است و تحویل کودک به خانوادهها امکان پذیر است. به صورت میانگین روزانه یک فرزند، وارد شیرخوارگاه میشود؛ به همین دلیل تحویل کودک به این ۲۴۰ متقاضی، ممکن است در سه ماه انجام شود. البته این آماری که اعلام کردم، ثابت نیست و عددی که اعلام کردم، مربوط به همین امروز است.
بله؛ حتما هست. ما این کودکان را که مدرک هویتی ندارند و از بیمارستان یا خیابان به شیرخوارگاه آورده شدهاند، به عنوان مجهول الهویه ثبت میکنیم و به حکم دادگاه، به خانواده متقاضی کودک تحویل میدهیم.
همه شاخصها برای ما مهم است. طبق ماده ۱۴ قانون حمایت از اطفال و نوجوانان مصوبه سال ۱۳۹۲، گفته شده است موضوع اموالی که به نام فرزند میشود، مهم است؛ به این دلیل که فرزندخوانده از والدینش، ارث نمیبرد و تعیین میزان و نوع اموال هم برعهده دادگاه صالح است. ما در بهزیستی، تنها تمکن مالی خانواده را تأیید میکنیم، اما تعیین اینکه چه میزان از اموال به نام فرزند باشد، برعهده قاضی است. برای ما مسئله مهم، مصلحت کودک است. ما همه شرایط خانواده را بررسی میکنیم؛ به این دلیل که این کودک یک بار شرایط بحرانی را در زندگی اش تجربه کرده است و از نظر قانونی، شرعی و اخلاقی به عهده ماست که او را دوباره در وضعیت بحرانی قرار ندهیم تا مبادا سلامتی و آینده اش به خطر بیفتد.
به مدت دو سال به صورت مکرر از هفتهای یک بار تا چهار هفته یک بار، کارشناس به منزل آنها مراجعه میکند و شرایط را میسنجد. پس از دو سال در نامهای به دادگاه اعلام میکنیم که باتوجه به بررسی ها، خانواده شرایط خوبی داشته و صلاحیت نگهداری از فرزند را دارند. سپس خانواده با نامه دادگاه به ثبت احوال مراجعه و اسم کودک را در شناسنامه خود ثبت میکنند. پس از آن بازهم تا هجده سالگی فرزند، یک بار در سال از خانواده بازدید میکنیم که شرایط فرزند، پرخطر نباشد. در هرمرحله امکان بازگشت کودک وجود دارد.
خیر؛ در مدت یک سالی که من مسئولیت این حوزه را برعهده دارم، بازگشت نداشتهایم.
اکنون چالش خاصی برای تحویل نداریم و برنامه روال عادی خودش را طی میکند و کمیتهها هرهفته برگزار میشود. تأخیر افتادن رسیدگیها فقط درصورتی است که خانواده در جلسات مشاوره حضور مداوم نداشته باشد یا هماهنگی برای بازدید منزل، سخت باشد و شرایط خانواده مناسب نباشد. ما همه برنامهها را پیوسته دنبال میکنیم تا هرچه زودتر کودک، صاحب خانواده شود.