به گزارش شهرآرانیوز، امروز ۱۶ آذر روز گرامیداشت دانشجویان است. به این بهانه به سراغ بازنمایی برخی مشکلات و آسیبهای دوران دانشجویی میرویم که آثار آن گاه تا آخر عمر با دانشجو همراه است و سبب دور شدن دانشجو از اهداف و آرمانهایی است که پیش از این به آنها پایبند بوده است.
به درستی میدانیم که یکی از عوامل هویت زدایی و استحاله شخصیتی برای انسان رویارویی با خرده فرهنگهاست. اگر انسان در برابر این خرده فرهنگها مهارتهای کافی از جمله عزت نفس و خود مراقبتی را نیاموخته باشد به راحتی دچار استحاله فرهنگی و اعتقادی میشود.
یکی از ابزارهای حل مسئله در تمامی جوامع رسانه و تولید محتوا در فیلم و سریال میباشد، اما در سینمای ایران تعداد فیلمها و سریالهایی که با محتوای زیست دانشجویی به نمایش درآمده باشد انگشت شمار است.
در بین فیلمهای تولید شده فیلم «دربند» ساخته پرویز شهبازی و محصول ۱۳۹۱ تا حدودی به محتوای زیست دانشجویی و تبیین برخی آسیبها و مخاطرات موجود پرداخته است.
در این فیلم مشاهده میکنیم که نازنین در رشته پزشکی دانشگاه تهران قبول شده است. با ورودش به شهر و جامعه جدید و در رویارویی با خرده فرهنگهای موجود در این جامعه جدید دچار آسیبهای جدی میگردد.
همه واقفیم که قبولی در رشته پزشکی و امثالهم مستلزم تلاش فراوان در دوران دبیرستان است. مسئلهای که مغفول واقع شده است اینکه متقاضیان رتبههای برتر که خواهان حضور در فضای دانشگاههای برتر دولتی هستند ناچارند سالهای دبیرستان را از جامعه فاصله بگیرند لذا از کسب مهارتهای اجتماعی دور میشوند و زندگی آنها به مسیر کتابخانه و دبیرستان و خانه ختم میشود و زمانی برای کسب مهارت و زیست اجتماعی نخواهند داشت.
در فضای فیلم مشخص است نازنین به دلیل زندگی در جامعه کوچکتر با فرهنگ خاص و دور بودن از فضای اجتماعی به واسطه تحصیل ریاضت گونه از کسب مهارتهای اولیه همچون عزت نفس، جرات نه گفتن، خود کنترلی، عدم دارا بودن مهارت خود مراقبتی و همچنین دارا بودن روحیه والدگری قوی یکباره پا به مسلخی میگذارد که از قضا دزدان اعتماد برایش دندان تیز کرده اند.
گرچه وجود صحنههایی غلوآمیز و سیاهی مطلق اجتماعی در فیلم قابل انکار نیست، اما وجود پروندههای قضایی از این دست در مسیر دانشجویی حاکی از وجود این بخش از جامعه است.
در جای جای فیلم مشاهده میکنیم نازنین به دلیل عدم مهارتهای اجتماعی دست به اعمالی میزند که او را بیشتر به ورطه سقوط میکشاند. هدف ما از بیان این فیلم و مسائل موجود در آن این نیست که زندگی دانشجویی را رد کنیم یا اینکه وجود افراد خودساخته که مهارتهای اجتماعی را فرا گرفتهاند شخصیتی پایدار دارند را انکار کنیم.
هدف بیان این مسئله است که چند درصد از میز گردها، همایشها و دورهمیهایی که در روز گرامیداشت دانشجویان برگزار میشود به دنبال حل مشکلات این قشر مهم جامعه هستند.
چقدر تلاش میشود تا شخصیتسازی سالم برای این قشر رخ بدهد و چقدر این قشر جامعه آمادگی پذیرش ورود به جامعهای با خرده فرهنگ را دارند.
چه ساز و کارهایی در راستای سیاست گذاری و اجرا در این رابطه شکل گرفته است. با نگاهی به جامعه دختران متقاضی رشتههای تحصیلی مختلف آیا نمیتوان ادعا کرد که این متقاضیان سختکوش پس از قبولی به سه دسته تقسیم میشوند؛
۱- عدهای که رتبه خوبی دارند، اما توسط خانواده یا انتخاب خود از ادامه تحصیل در دانشگاه برتر منع میشوند ۲- عدهای که رتبه خوبی دارند، اما مهارتهای لازم را نیاموخته و با حضور در جامعه جدید دچار استحاله شخصیتی واعتقادی میشوند. ۳-گروهی که هم مهارت رفتاری و اجتماعی را دارا هستند هم حق انتخاب مستقل که ضریب خروج این افراد از دانشگاه در پایان تحصیل قابل تامل است.
باید گفت: مخاطب اصلی این مقاله، مسئولین و متولیان امر هستند که باید دقت داشته باشند عدم توجه به زیست صحیح دانشجویی عامل مهمی در بسیاری از معضلات و مشکلات فعلی جامعه است از جمله افزایش زیست مجردی، افزایش سن ازدواج، عدم فرزندآوری، طلاقهای عاطفی و گرایش به فرقههای متفاوت و.. که تبیین آنها در این مقاله نمیگنجد.
باید پرسید آیا سیاستگذاری در تقسیم بندی رتبههای کنکور در دانشگاههای خاص در شهرهای مختلف، در راستای سلامت و امنیت و روان جسم دختران و زنان جامعه شایسته بازنگری نمیباشد؟
آیا نمیشود در هر استان و شهر فضای دانشجویی را طوری رقم زد که تردد و انتقال دانشجوییان دولتی با رتبههای متفاوت در هر استان و شهر کاهش یابد و عدالت آموزشی نیز برقرار باشد.
در پایان این روز را به تمامی دانشجویان عزیزی که در مسیر علم آموزی و رشد شخصیت سالم خود قدرتمند گام برمیدارند تبریک میگوییم.