باسترمه پلو، غذای محلی و پرخاصیت مردم ترکمن ریاست شطرنج به نخستین استاد بزرگ شطرنج بانوان ایران رسید لزوم تقویت هسته‌های اصلی جامعه زنان در جبهه انقلاب ۶۷ درصد نیرو‌های اورژانس اجتماعی زن هستند تیم والیبال دختران مقاومت آرتین مشهد قهرمان لیگ دسته ۲ کشور شد روایت زنانه از مقاومت لبنان در مجموعه مستند «محرم دل» خواص شگفت‌انگیز لیموترش در کاهش علائم قبل از قاعدگی محبت به فرزندان حضرت فاطمه (س)، اولویت حضرت ام‌البنین (س) پرسشگری کودکان، چالش مهم والدین روایت زندگی و استقامت زنی از حلبچه در رمان «هناسه» دیدگاه امام خمینی (ره) نسبت به نقش بانوان در پیروزی انقلاب اسلامی روایت زنان غیرمسلمان از تجربه داشتن حجاب در روز جهانی حجاب دختران خراسانی مچ‌انداز در اردوی تیم ملی بررسی عوامل اثرگذار در جذب زنان به فعالیت‏‌های مبارزاتی در کتاب «تاریخ شفاهی مبارزات سیاسی زنان مسلمان» اعزام بانوی اسکی‌باز مشهدی به بازی‌های آسیایی چین نقره و برنز دختران دونده خراسان رضوی در رکوردگیری کشوری سیدبندی جام ملت‌های فوتسال زنان آسیا مشخص شد| تیم ملی ایران در سید یک مریلا زارعی، بانویی برای نقش‌آفرینی در متفاوت‌ترین نقش‌ها بررسی ابعاد مختلف زوجیت در تبیین منشور زن از دیدگاه اسلام برگزاری دوره‌های مهارتی «بانوی مجاهد» در سراسر کشور
سرخط خبرها
پادکست | صبح برادرم را تشییع و عصر برادر دیگرم را بدرقه کردم

پادکست | صبح برادرم را تشییع و عصر برادر دیگرم را بدرقه کردم

  • کد خبر: ۲۲۴۹۳۸
  • ۱۰ ارديبهشت ۱۴۰۳ - ۱۱:۳۱
مهین اسماعیل‌زاده، مادر یک مفقودالاثر، خواهر ۳ شهید و یک جانباز از روز‌هایی می‌گوید که از آن جز زیبایی ندیده است.

به گزارش شهرآرانیوز، قبل از اینکه وارد گفت‌وگوی این چند روز من و مهین‌خانم شوید، می‌خواهم کمی از چیز‌هایی برایتان بگویم که در این چند روز اتفاق افتاده است. یعنی در اصل، انتهای این گزارش را در ابتدایش نوشته‌ام! از چیز‌هایی که در این چند روز از مهین‌خانم، خواهر ۳ شهید و یک جانباز و مادر شهید مفقودالاثر، در خاطرم ماند: اینکه روز عکاسی در مجموعه «آیه‌ها» قصد داشت یک مادر شهید مفقود الاثر دیگر را هم دعوت کند و به ما تأکید کرد که حتما سراغش برویم، مادر شهید مفقودالاثری که تنها فرزندش را از دست داده بود و دلش می‌خواست یک نفر حرف‌هایش را بشنود. به اینکه وقتی توی جاده‌های خالی صحنه بازسازی‌شده عملیات «کربلای ۵» دست در دستمان راه می‌رفت، به تانک‌های کهنه نگاه کرد و گفت: خدا لعنت کند آنهایی که از روی فرزندانمان با اینها رد شدند. به اینکه دلش خوش بود به جوان‌ها، به همان دهه‌شصتی‌ها و دهه‌هفتادی‌هایی که با وجود نامهربانی‌های برخی مسئولان، باز هم غیرت وطن‌دوستی دارند و احترام مادر شهید را نگاه می‌دارند. باور داشت هرجا نیاز باشد، رگ غیرتشان اجازه نخواهد داد کشور را تنها بگذارند.

مهین‌خانم حتی راضی نشد مراسم تشییع برای روح پسرش برگزار کند تا مردم به زحمت نیفتند. حالا هم یک گوشه از این شهر، در کنار خادمی حرم امام رضا (ع)، بدون سهم‌خواهی زندگی می‌کند. قصه جلد این شماره شهربانو صرفا ساعتی از زنی است که کمتر می‌خواهد دیده شود و کمتر حرف زده است.

ارسال نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تائید توسط شهرآرانیوز در سایت منتشر خواهد شد.
نظراتی که حاوی توهین و افترا باشد منتشر نخواهد شد.