به گزارش شهرآرانیوز، حادثه دردناکی که منجر به شهادت افرادی خالص و صادق برای خدمت به نظام جمهوری اسلامی شد، دلهای همهمان را به درد آورده است، اما مادرهای بچهدار به خصوص بچههای کوچک زیر ۶ سال مثل همیشه مجبورند اشکهایشان را پنهان کنند، چراکه کودکانی کنارشان هستند که تا ذرهای چهره مادر را در هم میبینند و پرده اشک به چشمانشان میآید، میگویند: «مامان گریه نکن! چرا گریه میکنی؟ چی شده؟ شهادت یعنی چی و..»
در این گزارش با صحبتهای کارشناسانه دکتر «فاطمه فیاض» هیات علمی دانشگاه الزهرا درباره نحوه گفتن خبر شهادت یا سخن گفتن از شهید در سنین کودکی با بچهها برایتان میگوییم.
صحبت از شهادت برای بچهها بر اساس اینکه اقتضائات دورههای مختلف رشدی با یکدیگر متفاوت است و کودکان از نظر رشد شناختی، هیجانی و. در دورههای مختلف تفاوتهایی دارند؛ در سنین زیر ۶ سال، اصل در تربیت دینی، انس دادن او با امور خوب و نیک و ایجاد بستر مناسب و مطلوب و غنی برای کودک و آموزشهای در حد فهم کودک است. تربیت دینی نیز باید بر همین اصل استوار باشد. کودک در این دوره از نظر شناختی، قدرت فهم امور انتزاعی و مفاهیم پیچیده را به درستی نداشته و به همین دلیل نباید در مورد برخی مفاهیم به تفصیل با او سخن گفت.
برخی از مفاهیم اصلا مربوط به این دوره نیستند مثلا نظم، وفای به عهد و شهادت نیز مفهومی است که فهم آن اصلا مربوط به این سنین نیست، بنابراین سخن گفتن با کودک زیر ۶ و ۷ سال در این مورد صحیح نیست.
گفتگو با کودک باید در حدی باشد که ویژگیهای شهید بیان شده، در مورد او خاطرات عینی و قابل فهم و زیبا گفته شود و محبت و ارادت و علاقه والدین و اطرافیان برای کودک وضوح یابد. در واقع بیشتر تربیت در این دوره القاست و القای محبت به آدمهای خوب و بد آمدن از آدمهای بد. اگر کودک در مورد شهادت و نحوه رحلت به صورت غیر آگاهانه مطالبی را شنید یا خودش حساس شد یا سوالاتی را پرسید بهتر است موضوع را عوض کنید، حواسش را پرت کنید و در عین حال به موضوعی دیگر در همان رابطه یا بی ارتباط عطف کنید.
نیازی نیست همه ماجرا برای کودک تشریح شود، بلکه همین که مثلا در مراسمی شرکت میکنیم که برای نشان دادن دوستی به مردی خوب و قهرمان است، کفایت میکند. اصلا نیازی به شرح همه رخدادها برای کودک نیست و این اشتباه است که ما میخواهیم تا ته موضوع را برای کودکان این سنین تعریف کنیم. درمورد اموری مثل عاشورا و .. هم همین شیوه باید عمل کرد.
در نیمه اول ۷ سال دوم نیز زمانی که کودکان هنوز به بلوغ عقلی نرسیدهاند، صحبت در مورد شهادت مشکلی ندارد ولی نباید به تفصیل باز شود بلکه تاکید باید بر جریان خوب و بد و بر انتخابهای درست و بهتر متمرکز باشد. اینکه کودک نسبت به چه کسانی ارادت بیشتری دارد؟ اینکه کدام رفتارها را میپسندد و انتخاب میکند؟ درمورد اینکه چرا ما افرادی را بیشتر دوست داریم میتوان سخن گفت و تفکر را فعال کرد.
اما در سنین نزدیک به بلوغ میتوان در مورد دلیل ناراحتی و دلیل اظهار ارادت با فرزندان گفتگو کرد، ویژگیهای مطلوب را بیان کرد در عین حال در مورد شهادت توضیح داد که به چه معناست و فردی که شهید است در واقع زنده است و ما را میبیند و همه وقتی میمیرند، روحشان آزاد میشود و افراد مومن خوشحال ترند... و مانند این.
هر قدر گفتگو شود و سوالات نوجوان در این دوره در حد خودش جواب داده شود بهتر است. خوب است کودکان ببینند که والدین و اطرافیان، صرفا منفعل نیستند و مثلا نذری پخش میکنند سر سجاده دعا میکنند از خدا میخواهند صفات خوب مردمان خوب را داشته باشند، یا قرآن میخوانند یا مثلا اقدام و فعالیتی در آن رابطه انجام میدهند. این شیوه، راهکارهای مقابلهای سازگارانه و فعال را به کودک میآموزاند.
یک نکته در این جا اهمیت دارد که در مورد کودکانی که در ۷ سال دوم دچار ترسهای خاصی مثل از دست دادن والدین هستند و از نظر شاکلهای دچار حساسیتهای هستند باید با احتیاط برخورد کرد.
منبع: فارس