به گزارش شهرآرانیوز، عصر صفوی به عنوان دوره رسمی شدن مذهب تشیع و دوران طلایی برخی هنرها و تجارت با دیگر کشورها یکی از اعصار مهم تاریخ سیاسی و فرهنگی ایران به شمار میرود. در کنار این اتفاقات فرهنگی، زنانی نیز بودهاند که بهنوبه خود آثار مثبتی بر جامعه گذاشتهاند.
یکی از زنان قدرتمند دربار صفوی سلطانمبیگم است. در حدودسال ۱۵۱۷ میلادی در موصل، از قلمرو آققویونلوها، چشم به جهان گشود. مذهبش تشیع بود. مهد علیا نواب علیه سلطانمبیگم دختر موسی سلطان از قبیله موصلوهای ترکمنان بود. پدرش بین امرای قزلباش جایگاه والایی داشت و خویشاوندی آنان با تاجلیبیگم، مادر شاه تهماسب اول، موجبات آن را فراهم آورد تا سلطانمبیگم در سال 1530 میلادی به سن چهاردهسالگی با شاه تهماسب اول ازدواج کند. ثمره این ازدواج محمدمیرزا، اسماعیلمیرزا، مرادمیرزا و گوهرسلطانبیگم بود.
از آنجا که تاجلیبیگم، مادرشاه، قصد داشت با نفوذ خود قدرت قزلباشان (یاران نزدیک صفویان) را در امور سیاسی از بین ببرد و قزلباشان به سوء نیت تاجلی بیگم آگاه شدند و در مقابل، آنان نیز شاه را به مادرش بدبین ساختند، فرجام چنین شد که بانوی ارشد دربار، تاجلیبیگم، به دستور شاه تهماسب اول به شیراز تبعید شد و مقام بانوی ارشد دربار به سلطانمبیگم رسید.
سلطانمبیگم در تمام تصمیمات همسرش وی را همراهی میکرد و مورد مشورت شاه قرار میگرفت. بانو سلطانمبیگم به مدت ۴۵ سال ملکه قدرتمند دربار شاه تهماسب اول بود. وی دادگاهی سلطنتی از خود داشت که وزیری به نام خواجه ابراهیم خلیل میرزا، وزارت امور او را انجام میداد. سلطانمبیگم توانست لقب مهد علیا را کسب کند. چون شاه فوت کرد، درگیری بر سر جانشینی وی بود و سلطانمبیگم از فرزندش اسماعیل میرزا در رسیدن بر تخت شاهی حمایت کرد.
البته در این مسیر، دختر دیگر شاه تهماسب، پریخانخانم، و همچنین طایفه موصلوها نیز به دلیل خویشاوندی با سلطانمبیگم وی را همراهی کردند. سرانجام طبق میل سلطانمبیگم امور پیش رفت و فرزندش بر تخت سلطنت تکیه زد و اینچنین موقعیت سلطانمبیگم بهعنوان ملکه مادر در زمان شاه اسماعیل دوم تثبیت شد.
با مرگ شاه اسماعیل دوم، ملکه مادر سلطانمبیگم از پسر دیگرخود، محمد میرزا، برای رسیدن بهتاج شاهنشاهی حمایت کرد و در این مسیر نیز پیروز شد. عمر سلطانمبیگم تازمان حکمرانی نوهاش شاه عباس یکم نیز به درازا کشید و در دربار شاه عباس اول نیز جایگاه و مقام و منزلت والایی داشت. وی زنی دانشور و سیاستمدار بود و نفوذ او در زمان زنده بودن همسر و بینش سیاسی وی موجب آن شد تا فرزندانی از نسل وی بر تخت سلطنت بنشینند.
بانو سلطانمبیگم با ذکاوت بالای سیاسی، برای برقراری ارتباطات مثبت میان ایران و عثمانی، مکاتباتی با همسر و دختر شاه سلیمان عثمانی داشت و آنها نیز جواب نامههای او را مینوشتند. بانوی دربار در کنار امور سیاسی به امور مذهبی نیز اهمیتی بسزا میداد.
بهدستور سلطانمبیگم در زمان شاه عباس اول به معماری اماکن مذهبی توجه خاصی شد و به خواست این بانو بارگاه امام حسین(ع) در کربلا بازسازی شد. علاوه بر این، او به منزلت وقف نیز آگاه بود و وقفهای زیادی در عتبات عالیات از بانو سلطانمبیگم باقی مانده است. از دیگر کارهای مهم وی موقوفاتی برای روشنایی حرم حضرت عباس(ع) است. بانو سلطانمبیگم در سال۱۵۹۳ میلادی دارفانی را وداع گفت. به دستور شاه عباس، پیکر بانوی صفوی را به مشهد منتقل کردند و در حرم امام رضا(ع) به خاک سپردند.