لزوم توجه ویژه به هویت دختران در نظام آموزشی کشور پخش مستند «روحت را در دستت بگیر و قدم بزن» در جشنواره فیلم کن به یاد شهید فاطمه حسونا عکاس خبری فلسطینی پرچم دختران مشهد بالاست حضور نماینده خراسان در تیم ملی فوتسال بانوان برای شرکت در جام ملت‌های آسیا قصه دختری که ناجی مشهد شد | فاطمه توسی مانع از تعرض مغولان به حرم مطهر رضوی شد مهریه‌های بلاتکلیف؛ مردان در زندان و زنان بی‌پشتوانه | مهریه در اولویت دیون است، اما در عمل نادیده گرفته می‌شود پخش برنامه زنده «بارگاه» از رادیو گفت‌و‌گو با محوریت معرفی دختران موفق ایران آموزش قرآن کریم به زنان کم‌شنوا ازسوی یک مؤسسه قرآنی در جنوب ترکیه بررسی تأثیرات مثبت حضور بانوان ناشر در سی‌وششمین دوره نمایشگاه بین‌المللی کتاب تهران تیم‌های حاضر در رقابت‌های بسکتبال دیویژن B کاپ آسیا بانوان مشخص شدند شتاب رشد زنان در آموزش عالی بالاتر از متوسط شتاب کل جمعیت دانشجویی کشور نام ۵ درصد از زنان خراسان شمالی، «معصومه» است برنامه اقدام ملی ارتقای اکوسیستم کسب و کار زنان تدوین می‌شود لزوم انجام آزمایش کولونوسکوپی برای زنان بالای ۵۰ سال در هر ۲ تا ۵ سال یک بار از جزئیات سریال جدید نرگس آبیار چه می‌دانید؟ آغاز ۴ مرحله اردوی انتخابی تیم‌های ملی والیبال دختران زیر ۱۵ تا ۱۸ سال از ۹ اردیبهشت ۱۴۰۴ قضاوت بانوی ایرانی در مرحله نیمه نهایی لیگ قهرمانان فوتبال بانوان آسیا انجام سالانه بیش از ۱۵ هزار زایمان در مراکز سلامت کشور درباره اولین نویسنده زن کشور | یکی از پرفروش‌ترین رمان‌های معاصر متعلق به سیمین دانشور است
سرخط خبرها
دار‌الفیضش را گرفته تنگ در آغوش

دار‌الفیضش را گرفته تنگ در آغوش

  • کد خبر: ۲۹۹۸۵۳
  • ۲۳ آبان ۱۴۰۳ - ۱۰:۴۹
هوس کرده بودم سر صبح آبان گوشه دنجی از «دار‌الفیض» را برای خودم جور کنم و یک دل سیر حرف‌های تکراری‌ام را با امام رضا «ع» مرور کنم.
حمیده وحیدی
خبرنگار حمیده وحیدی

به گزارش شهرآرانیوز؛ هوس کرده بودم سر صبح آبان گوشه دنجی از «دار‌الفیض» را برای خودم جور کنم و یک دل سیر حرف‌های تکراری‌ام را با امام رضا «ع» مرور کنم. این را همان لحظه ورود به حرم برای خودم نسخه‌پیچ کردم.

راستی اسم رواق دار‌الفیض را تازه یادگرفتم با اینکه سال‌ها یک گوشه‌اش می‌ایستم و به ردیف گل‌های بالای ضریح حسودی می‌کنم!

همین چند روز پیش بود که زیارتنامه را تند تند تمام کردم و تا خواستم دل بکنم از حال خودم چشمم افتاد به دیوار روبه‌رو و تازه فهمیدم چه جایی ایستاده‌ام. راستش در زیارت بعدی دلم همانجا را خواست و تا پایم را گذاشتم در صحن آزادی، سلامی گفته و نگفته راهم را کشیدم به سمت رواق، اما چیزی نگذشت که صدای جاروی خادمان حرم مسیر نگاهم را تغییر داد.

وسط نوای «این طایفه یعنی اصلِ تکیه‌گاهی، خیر دو دنیا را دهند با یک نگاهی» دلم رفت پیش زنی با چادر سفید که مثل غنچه‌ای بین جمعیت روی زمین سرد جمع شده بود و قدم‌های خادمان جارو به دست و همهمه مردم هم، آسمان صبح و گنبد آقا را از او نگرفت. جمعیت دور شد، اما او بی‌آنکه تکان بخورد دارالفیضش را تنگ در آغوش گرفته بود و در هوای صبح پاییز دلش گرم بود.

ارسال نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تائید توسط شهرآرانیوز در سایت منتشر خواهد شد.
نظراتی که حاوی توهین و افترا باشد منتشر نخواهد شد.