مادر بودن، روایتی که از خانه فاطمی آغاز شد فخرالدوله، نخستین بانوی مدیر شهری در ایرانِ قاجار نشست تخصصی «گفتمان علمی زنان عاشورایی» در حرم رضوی برگزار شد ضرورت تبیین جایگاه زنان در «احیای امر دین» علائم پنهان دیابت در زنان را بیشتر بشناسیم آشنایی با نحوه فرایند فرزندخواندگی برای زنان مجرد بالای ۳۰ سال| متقاضیان به مراکز مشاوره فرزندخواندگی معرفی می‌شوند دکوراسیون منزل با گیاهان آپارتمانی چه فوایدی دارد؟ طرح جدید سازمان بهزیستی کشور برای سوادآموزی به زنان بی‌سواد تحت پوشش | بیش از ۸۸ هزار نفر از این زنان سواد ندارند آیا همکاری النی کاپوچیانی با تیم ملی بسکتبال زنان ایران پایان یافت؟ پیروزی چشمگیر زنان پینگ‌پنگ‌باز ایران در بازی‌های کشور‌های اسلامی زنِ چهارسوی شهادت و قصه صبری که ۵ بار آزموده شد دختران امروز، هویت‌هایی در حال تغییر زیر هودی‌های گشاد یبوست، زنگ‌خطری برای سلامت گوارش آمار‌های ازدواج و طلاق باهم قابل‌مقایسه نیستند | نگاهی به عوارض تحلیل‌های غیرکارشناسی درخصوص ازدواج
سرخط خبرها
دار‌الفیضش را گرفته تنگ در آغوش

دار‌الفیضش را گرفته تنگ در آغوش

  • کد خبر: ۲۹۹۸۵۳
  • ۲۳ آبان ۱۴۰۳ - ۱۰:۴۹
هوس کرده بودم سر صبح آبان گوشه دنجی از «دار‌الفیض» را برای خودم جور کنم و یک دل سیر حرف‌های تکراری‌ام را با امام رضا «ع» مرور کنم.

به گزارش شهرآرانیوز؛ هوس کرده بودم سر صبح آبان گوشه دنجی از «دار‌الفیض» را برای خودم جور کنم و یک دل سیر حرف‌های تکراری‌ام را با امام رضا «ع» مرور کنم. این را همان لحظه ورود به حرم برای خودم نسخه‌پیچ کردم.

راستی اسم رواق دار‌الفیض را تازه یادگرفتم با اینکه سال‌ها یک گوشه‌اش می‌ایستم و به ردیف گل‌های بالای ضریح حسودی می‌کنم!

همین چند روز پیش بود که زیارتنامه را تند تند تمام کردم و تا خواستم دل بکنم از حال خودم چشمم افتاد به دیوار روبه‌رو و تازه فهمیدم چه جایی ایستاده‌ام. راستش در زیارت بعدی دلم همانجا را خواست و تا پایم را گذاشتم در صحن آزادی، سلامی گفته و نگفته راهم را کشیدم به سمت رواق، اما چیزی نگذشت که صدای جاروی خادمان حرم مسیر نگاهم را تغییر داد.

وسط نوای «این طایفه یعنی اصلِ تکیه‌گاهی، خیر دو دنیا را دهند با یک نگاهی» دلم رفت پیش زنی با چادر سفید که مثل غنچه‌ای بین جمعیت روی زمین سرد جمع شده بود و قدم‌های خادمان جارو به دست و همهمه مردم هم، آسمان صبح و گنبد آقا را از او نگرفت. جمعیت دور شد، اما او بی‌آنکه تکان بخورد دارالفیضش را تنگ در آغوش گرفته بود و در هوای صبح پاییز دلش گرم بود.

ارسال نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تائید توسط شهرآرانیوز در سایت منتشر خواهد شد.
نظراتی که حاوی توهین و افترا باشد منتشر نخواهد شد.