صفحه نخست

سیاست

اقتصاد

جامعه

فرهنگ‌وهنر

ورزش

شهرآرامحله

علم و فناوری

دین و فرهنگ رضوی

مشهد

چندرسانه‌ای

شهربانو

افغانستان

عکس

کودک

صفحات داخلی

داستان هدفِ گلکار

  • کد خبر: ۱۰۶۳
  • ۰۹ تير ۱۳۹۸ - ۰۷:۵۷
  • ۱
روایت تیمی که در دهه ۶۰ شانه‌به‌شانه بزرگان فوتبال مشهد، عرض‌اندام می‌کرد

مرتضی اخوان - «تیم پیش‌کسوتان هدف گلکار به لیگ فوتبال پیش‌کسوتان کشور صعود کرد.» این اولین تیتر رسمی فعالیت پس از مرگ باشگاهی است که روزگاری در فوتبال مشهد، شانه‌به‌شانه تیم‌های بزرگی چون ابومسلم و پیام می‌جنگید؛ تیتری که با یک جست‌وجوی ساده در گوگل می‌توان آن را پیدا کرد. کافی است در نشان مرورگر بنویسید: «هدف گلکار». تیتر سال92 زنده‌شدن خاطرات نسلی بود که در بحبوحه جنگ، زمانی که فوتبال باشگاهی در مشهد رونق داشت و پرسه‌های نوجوانان و جوانان در کوچه‌های محله لگدزدن به توپ چهارجلد پلاستیکی بود، در کنار یکدیگر مشق رفاقت کردند. توربو، هواپیمایی، شاهین، آدنیس، هدف گلکار و... تنها نام تعدادی از باشگاه‌های فعال فوتبال مشهد در دهه60و70 است که جنگ داخلی فوتبال در مسابقات باشگاه‌های مشهد را جذاب‌تر از هر نبرد کشوری کرده بود. تیم‌هایی که هر کدام روزی، جایی در دل تاریخ فوتبال این شهر پیدا کردند، به اوج خودنمایی در مستطیل سبز رسیدند و باز جایی در قلب تاریکی و سیاهی‌های این فوتبال رو‌به‌افول گذاشتند.

اتحاد تیم‌ساز!
وفادار، 25 شهریور، توربو، شاهین و خیلی از تیم‌های دیگر فوتبال باشگاه‌های مشهد از دورهمی بروبچه‌های یک محله در شهر تشکیل می‌شد؛ تیم‌هایی که هر کدامشان به یک محله شهر وصل بودند و از فوتبال‌های زمین خاکی به درخشش نام یک باشگاه می‌رسیدند. اما ماجرای هدف گلکاری‌ها با همه آن‌ها فرق داشت. هدفی‌ها از 3 محله آبکوه، فاطمی و گاز مشهد دور هم جمع شده و اتحاد بزرگ را رقم زده بودند؛ اتحادی که به تشکیل تیمی با نام «هدف گلکار» انجامید.

 

آقا گلکار و یک اتصال مبارک
ورزش پهلوانی می‌کرد و اهل ضرب و زنگ بود. خیلی‌ها آن روزها در مشهد، حضور پُررنگش در ورزش شهر را به خاطر دارند. دلش برای جوانان شهر و پُرکردن اوقاتشان با ورزش می‌تپید. فریدون مهریار، پیش‌کسوت فوتبال، که از ستون‌های اصلی هدف گلکار بود، می‌گوید: «شاید سال58 بود که بعد از تعطیلی فوتبال مشهد، هیئت فوتبال جدید که روی کار آمد، می‌خواست مسابقات باشگاهی‌اش را راه بیندازد. در ورزش مشهد آن‌موقع همه می‌دانستند که آقای گلکار دِین بزرگی به گردن جامعه ورزش دارند. گود زورخانه داشتند، سالن پینگ‌پنگ داشتند و...؛ آن‌موقع حاج‌آقا، رضا زینلی را که از شاگردانش بود، پای‌کار گذاشتند تا به اتفاق حسین پهلوان باشگاه هدف گلکار را تشکیل دهند.» این‌طور بود که بروبچه‌های گلکاری با هدفی‌های حسین پهلوان گرد هم آمدند و تیم رؤیایی شکل گرفت.

 

درخشش، رفاقت، روزهای خوب
هدف گلکار بعد از شکل‌گیری مسیر درخشش و رفاقت را توأمان در پیش گرفت. هدفی‌ها در سال58 در دانشگاه فردوسی مشهد و در مسابقات انتخابی باشگاه‌های مشهد شرکت کردند و همین بازی‌ها آغازی بر درخشش آن‌ها بود. بعد از این مسابقات هدف گلکار یکی از تیم‌های منتخبی بود که برای باشگاه‌های مشهد انتخاب شد؛ آغاز مسیری که عمرش فقط یک دهه بود، اما رفاقت‌ها و تأثیری ماندگار را در فوتبال مشهد از خود برجای گذاشت. فریدون مهریار، پیش‌کسوت این تیم، وقتی از رفاقت‌ها و دوستی‌ها در هدف صحبت می‌کند، با اطمینان می‌گوید: «باوجود اینکه ما از چند منطقه مشهد دور هم جمع شدیم، شاید یکی از دلایل موفقیت این تیم صمیمیت بین بچه‌‎ها و دلسوزی‌های رضا زینلی بود. آقارضا زندگی‌اش را برای تک‌تک ما گذاشت و خیلی هزینه کرد. ما در مسابقات شرکت کردیم و همیشه جزو مدعی‌های قهرمانی بودیم؛ ولی مشخصه اصلی تیم ما غیرت و تعصب بچه‌ها بود.» روایتی که محمود ژولیده، دیگر پیش‌کسوت روزهای خوش هدف گلکار، نیز آن را تأیید می‌کند: «بالاترین حُسن این تیم رفاقت بچه‌ها با یکدیگر بود.»
او اضافه می‌کند: «عمده‌ترین هدفِ هدف، رفاقت بود و بچه‌ها که به زمین می‌رفتند برای هم جان می‌دادند. آن زمان پول نبود. گاهی برای لباس و وسایل،خودمان پول جمع می‌کردیم؛ اما عوضش رفاقت بود.» علی شریعتی هم یکی دیگر از نسل هدف گلکاری‌هاست که تعریف متفاوت‌تری از این رفاقت ارائه می‌دهد و می‌گوید: «هدف‌گلکار در سال68 از بین رفت؛ اما با پایان این نسل یک آغاز بهتر شروع شد و آن‌هم جمع‌شدن پیش‌کسوتان این تیم در کنار هم بود که تا‌به‌امروز پابر‌جاست. این خصلت هدف‌گلکاری‌ها بود و الان هم هست که هر وقت یکی مشکل داشت، همه دست به دست هم می‌دادند و کمکش می‌کردند.»

 

روایت‌های متفاوت از افول یک قدرت
تمام قدرت‌ها روزی ظهور می‌کنند و زمانی روزگارشان به افول می‌نشیند. هدف گلکار هم سرآغاز و پایانش تنها 10 سال بود. یک دهه افتخار، غرور و دست آخر پایان تلخ یک رؤیای شیرین. روایت‌های مختلفی از دلایل این افول در قلب کسانی که آن‌‌روزها برای هدفشان جان می‌دادند، وجود دارد. با این همه فریدون مهریار، محمود ژولیده و علی شریعتی، 3 چهره ماندگار آن نسل تیم هدف گلکار هستند که هر کدام روایت خودشان از ماجرای تلخ پایان یک رؤیا را بازگو می‌کنند. فریدون مهریار که این‌روزها نقش ناجی زنده‌ماندن نام تیم را، با فراهم‌کردن موقعیت دورهمی پیش‌کسوتان هدف گلکار بازی می‌کند، دلایل افول تیم در سال68 را این‌چنین روایت می‌کند: «انحلال تیم به این دلیل بود که رضا زینلی دیگر توانش را نداشت که برای تیم بیشتر از این خرج کند. البته همه‌اش توان مالی نبود، چون آن‌موقع که بازیکنان زیاد پول نمی‌گرفتند، آقارضا زندگی‌اش را برای این تیم گذاشته بود. علت دیگر هم آن بود که بازیکنان، شرایط ابومسلم و پیام را می‌دیدند، اینکه این تیم‌ها مثلا 20هزار تومان در طول سال به شما می‌دهند، این شد که به آنجا جذب شدند و رفتند. درست است ابومسلم، شاخص و اعتبار فوتبال مشهد بود؛ اما یکی از دلایلی که خیلی از باشگاه‌های مشهد از بین رفتند، همین تیم ابومسلم بود! بازیکنان نخبه این تیم‌ها را می‌گرفت و عده‌ای از ما به هر دلیلی مقاومت کردیم، اما خیلی‌ها رفتند.
البته همه هم ابومسلم را دوست داشتیم، اما به باشگاه خودمان هم علاقه داشتیم. خب عده‌ای برای آنکه راه برای پیشرفتشان باز می‌شد، به ابومسلم رفتند و ما شاید به‌خاطر اینکه آخر فوتبالمان بود، نرفتیم و نمی‌توان به این راحتی قضاوت کرد. متأسفانه این تیم‌ها به این شکل نابود شدند و ابومسلم بعدها به‌آن‌شکل از بین رفت و هیچی برای فوتبال باشگاه‌های مشهد نماند. شاید یک دلیل دیگر هم آن بود که نسلی که ما بازی می‌کردیم و گفتم همه حرفمان تعصب و عشق بود، به آخر راهش رسید و نسل بعد جوری شد که آن غیرت دیگر نبود.» روایت تلخ مهریار را ژولیده طوری دیگر بیان می‌کند: «آن سال‌ها تیم منتخب استان تشکیل شد. هشت‌نُه‌تیم پایه در مشهد داشتیم که از همین تیم هدف چهارپنج‌نفر به تیم منتخب خراسان رفتیم. به‌تبع آن هنوز رفاقت ادامه دارد، اما نبود مدیریت در فوتبال مشهد که آدم‌های غیرفوتبالی را سر کار می‌گذارند، سبب شد کار از دست خارج شود و هدف گلکار نابود شود.» روایتی که علی شریعتی نیز آن را این‌گونه بیان می‌کند: «آن‌موقع شرایط فوتبال تغییر کرد. تا زمانی که پولی در کار نبود، بچه‌ها با عشق دنبال فوتبال بودند اما از زمانی که بستر فوتبال کمی تغییر کرد، شرایط عوض شد. بیشتر تیم‌ها آن موقع مثل توربو، هواپیمایی و شاهین عملا محو شدند و نتوانستند با شرایط مالی جدید خودشان را وفق دهند.»

 

نسلی که سوختند، اما پای «هدف»‌شان ایستادند
خیلی از ستاره‌های هدف گلکار در همان سال‌ها به ابومسلم و تیم‌های دیگر رفتند؛ کوچی برای پیشرفت. اما باوجود‌این نسلی از هدفی‌ها تا روز آخر به تیم وفادار ماندند و سوختند، پای هدفشان ایستادند. هدفی که امروز دیگر نیست، اما رنگ دورهمی‌ها و هم‌نشینی‌های پیش‌کسوتانشان همچنان عیان است. همچنان پنجشنبه‌های آخر هر ماه پنجاه‌شصت موسفید فوتبال گرد هم می‌آیند تا لبی به خاطرات خوش فوتبال در تیمی که زمانی نامش «هدف گلکار» بود، بخندانند. تا فراموش نکنند روزی جوانی، زندگی و عشقشان را پای هدفی گذاشتند که امروز دیگر نیست؛ پای «هدف گلکار».

ارسال نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تائید توسط شهرآرانیوز در سایت منتشر خواهد شد.
نظراتی که حاوی توهین و افترا باشد منتشر نخواهد شد.
نظرات بینندگان
انتشار یافته: ۱
در انتظار بررسی: ۰
غیر قابل انتشار: ۰
جواد دایمی هستم یکی از عاشقان تیم فوتبال هدف گلکار
۱۲:۱۵ - ۱۴۰۰/۰۷/۲۸
در این تیم اقایان علی دقتی پور بعنوان سر مربی و اقایان رضا زینلی و فریدون مهریار زحمات زیادی کشیدن که توانسته تا زمان حال نام این تیم با تعصب و پر قدرت را حفظ نمایند آقای حسین پهلوان نیز در کمک به بودجه تیم هم سنگ تمام گذاشتند با گذشت زمان هنوز هم تیم هدف گلکار رقیبی در استان خراسان ندارند .