فرزانه شهامت | شهرآرانیوز؛ میگوید تمام هم کلاسی هایش در حوزه علمیهای که او درس خوانده است، یک ویژگی مشترک داشته اند؛ همگی تحصیل کرده دانشگاه بوده اند و به خاطر علاقهای که به علوم دینی داشته اند بعد از فارغ التحصیلی جذب حوزه شده اند. میپرسد: فکر میکنید ترمهای اول که تازه وارد به حساب میآمدیم، چنددرصد از ما میتوانستیم قرآن را خوب و درست بخوانیم؟
در ذهنت به او پاسخ میدهی: قطعا خیلی، چون هم مسائل دینی برایتان مهم بوده است و هم تحصیل کرده دانشگاه بوده اید.
با توضیحاتی که اضافه میکند، اشتباه بودن تصوراتت روشن میشود؛ «قریب به اتفاق جمعیت کلاسمان از قواعد تجوید و این طور مباحث هیچ نمیدانستند. در بهترین حالت ممکن و با کلی دقت میتوانستند قرآن را با لحن فارسی و کم غلط بخوانند. میانگین نمرهها در حد پانزده بود. در کلاسمان یک پزشک هم داشتیم که اطلاعات دینی عمیقی داشت، اما بلد نبود قرآن بخواند. برون داد نظام آموزشی ما درباره آموزش قرآن تا الان این بوده است.»
این رویه مربوط به قدیم بوده و الان تغییر کرده است؟ گفتگو با تعدادی از والدین دانش آموزان، تصویر دقیق تری از کیفیت آموزش قرآن در مدارس ارائه میکند.
دوران تحصیل خودش را مرور میکند و به یاد میآورد که زنگ قرآن درست مثل درس هنر و ورزش، هرازگاهی به تسخیر سایر درسها در میآمد. بااین حال میگوید: دوره ما خوب بود تازه، وضعیت الان را باید ببینید.
راحله برایمان توضیح میدهد که فرزندش کلاس سوم ابتدایی است. به زعم او آسمان همه مدارس دولتی و غیرانتفاعی، از نظر آموزش قرآن یک رنگ است؛ رنگی نه چندان دلچسب.
«کلاس اول فرستادمش غیرانتفاعی. هر هفته یک زنگ ۴۵ دقیقهای قرآن داشتند. راستش قرآن موردتوجه نبود. پیش آمده بود که زنگ قرآن را بگیرند و به درسهای دیگر بدهند. برای من مهم بود و هست که بچه ام قرآن را خوب یاد بگیرد؛ برای همین خودم کار میکردم. کلاس دوم و سوم فرستادمش مدرسه دولتی. باز هم وضعیت همین بود. یکی دو بار به این نحوه آموزش اعتراض کردم. جوابی که شنیدم این بود: تأکید والدین این است که درس اصلی را یاد بدهیم. منظورشان این بود که قرآن درس اصلی نیست.»
راحله اینها را میگوید و اذعان میکند که با وجود تلاشهایی که کرده است، هنوز هم روان خوانی پسرش خوب نیست؛ تلاشهایی که برای به ثمر نشستن آنها نیاز به همراهی اولیای مدرسه داشت. او گلهمند ادامه میدهد: تمرکز درس قرآن کلاس دوم روی یادگرفتن نماز بود. انتظار داشتم که در پایان این مقطع، معلمشان از بچهها بپرسد نماز را چقدر یاد گرفته اند. نپرسید و با اینکه روان خوانی پسرم خوب نبود، در ارزشیابی به او خیلی خوب داد. مدرسه شان در اوج کرونا برای برنامههای متفرقه مثل جشن یلدا یا تولد بچهها پول جمع میکرد و برنامه داشت، اما برای جشن نماز نه. حتی پیشنهاد دادم معلم پسرم ۱۰ دقیقه وقت بگذارد، از بچه ام نماز را بپرسد و هدیهای را که خودم تهیه میکنم به پسرم بدهد تا تشویق شود. این اتفاق نیفتاد.
نتیجه این سطح از توجه به درس قرآن را برایمان این طور خلاصه میکند: از وقتی کلاسها حضوری شده است، درسهای قرآن، ورزش و هنر را انداخته اند در یک روز و میگویند بچه تان را در این روز به مدرسه نفرستید، چون معلمش تعطیل است. بر اساس فایلهای صوتیای که بچهها در دوره مجازی بودن کلاسها میفرستادند میگویم اگر ارزیابیها بر اساس نمره بود، خروجی درس قرآن برای هم کلاسیهای پسرم در حد دوازده بود.
با اطمینان اضافه میکند: نمیگویم به حرف من اکتفا کنید. خودتان بروید در مدارس و ببینید بچهها چطور قرآن میخوانند.
تا پایان دوره نشستن فرزندش پشت میز و نیمکت مدرسه، چیزی نمانده است. زهرا میگوید دخترش امسال پایه دوازدهم را میخواند.
موضوع گزارش را که متوجه میشود با تأسف میگوید: ماجرای درس قرآن در مدارس یک قصه پرغصه است. سیر تألیفی کتابهای قرآن در مجموع خوب شده است، اما کُمیت روخوانی و روان خوانی قرآن همچنان لنگ میزند؛ چون یا معلمها مسلط نیستند، یا خانوادهها برای تمرین مستمر با بچهها جدیت لازم را ندارند، یا هر دو. نتیجه این است که قرآن مهجور میمانَد و در پایان دوره متوسطه دوم در یک کلاس سی نفره، شاید پنج نفر هم نتوانند قرآن را سلیس و راحت بخوانند.
او ادامه میدهد: دخترم قرآن را روان و با تجوید میخواند، اما این وضعیت خوب، ربطی به آموزشهای مدرسه ندارد، بلکه مدیون کلاسهای قرآنی است که بیرون از مدرسه میرفت. این طور بگویم که توی مدرسه اش که همیشه از بهترین مدارس مشهد بوده یک سرسوزن هم به قرآن خواندنش اضافه نشده است. سالی که معلم قرآنش به کار مسلط بود، تمرین و تکرار دخترم در مدرسه هم بیشتر بود و سالی که معلم، خودش هم قرآن را خوب بلد نبود، هیچ.
تجربه شخصی زهرا که از دیدن بچههای اطرافیان و هم کلاسیهای فرزندش در این سالها به دست آمده است دو چیز میگوید؛ اول اینکه زمان طلایی برای یادگیری روخوانی و روان خوانی قرآن تا پایان دوره ابتدایی است و بیشتر بچههایی که این فرصت را از دست میدهند تا بزرگ سالی و پس از آن، همچنان در قرائت قرآن ضعیف میمانند. دومین نکته صحبت هایش این است که تا روخوانی و روان خوانی قرآن درست نشود کارکردن روی مفاهیم قرآن در دوره متوسطه تقریبا بی فایده است.
این مادر به وضعیت آموزش قرآن در دوران کرونا نیز این طور اشاره میکند: قرآن خواندن بچهها در این دو سال کرونایی با تعطیل شدن کلاسهای حضوری چه داخل مدرسه و چه خارج از آن، ضربه اساسی خورد. آموزشهای مجازی هم که در حد ارسال یک فایل صوتی برای معلم بود، نتوانست دردی را دوا کند.
مواجه شدن با یک خبرنگار برایش تازگی دارد. فاطمه یازده ساله تلاش میکند به سؤالاتت جواب دقیق بدهد. او در مدرسه دولتی درس میخواند و از آن بچه زرنگهایی است که حسابی موردتوجه خانم معلم هستند. چشم هایش را به سقف میدوزد و میگوید: بچههای کلاس ما ۳۸ نفر هستند. خیلی ارفاق کنیم نصف بچهها میتوانند قرآن را فارسی و تقریبا روان بخوانند. پارسال فقط یک نفر مثل من میتوانست قرآن را روان و عربی بخواند. هر کس را ببینم که دارد خوب میخواند مطمئن میشوم که بیرون، کلاس رفته است.
بیرون یعنی کجا؟ فاطمه خودش را مثال میزند و میگوید: خودم قرآن را از پیش دبستانی یاد گرفتم. مهد قرآن میرفتم. از همان موقع تا الان، تنها معلمی که قرآن را خیلی خوب و با لحن عربی میخواند همان معلم پیش دبستانی ام بوده است. بقیه معلم هایم قرآن را فارسی میخوانند.
فاطمه این را هم میگوید که توی کلاس پرجمعیتشان وقت برای قرآن خواندن بچهها کم میآید و شاید به هر نفر یک خط قرآن برسد.
مادر فاطمه هم به گفت وگویمان اضافه میشود و ادامه میدهد: دخترم کلاس چهارم را برخط گذراند. نمره درس قرآنش را عالی گرفت، درحالی که میدانستم واقعا در سطح عالی نیست. هم کلاسی هایش هم با آن قرآن خواندنهای ضعیفشان خیلی خوب گرفتند.
او اضافه میکند: تمرکز روی درسهایی مثل ریاضی است و درس قرآن جزو دغدغهها نیست. خوب شدن قرآن بچهها آموزش درست میخواهد و تمرین که از هیچ کدام خبری نیست.
گفتگو با رئیس اداره قرآن، عترت و نماز اداره کل آموزش وپرورش خراسان رضوی ساده است؛ ساده از این منظر که مانند برخی مسئولان، سعی در کتمان و انکار آسیب ندارد و سؤال و جوابهای ما به ریشههای مشکل آموزش قرآن در مدارس و راهکارهای آن معطوف میشود. سیدمحمداسماعیل اصغرزاده به کاستیهای موجود این طور اشاره میکند: در دوره ابتدایی، قرآن را آموزگار تدریس میکند و معلم ویژه نداریم.
در دوره متوسطه هم که کمابیش این امکان فراهم شده است باز هم مشکل داریم. درباره روش آموزش قرآن هم اعتقاد داریم نقصهایی هست که باید اصلاح شود. اینها را کنار هم بگذاریم متوجه میشویم چرا درس قرآن در آموزش وپرورش مقداری با چالش مواجه شده است، کاراییای را که باید ندارد و نقدها تاحدی مشهود است.
او اضافه میکند: با اشراف به این مشکلات، کارهایی را برای رفع کاستیها انجام دادیم؛ مثل طرح شهید عاصمی که وزارتخانه بر اساس بازدهی خوب آن در خراسان رضوی به دنبال توسعه طرح است. این طرح، ابداع دکتر داوود خلوصی، از اساتید پیشکسوت آموزش قرآن، است و با کمترین جلسات، آموزگار را تبدیل به مربی قرآن میکند. در این روش، پشتیبانی و پیگیری فعالیتهای آموزش روخوانی قرآن با لحن عربی لحاظ شده است. سپس این آموزگاران با روش جذابی که اشاره شد، دانش آموزانشان را در زنگهای قرآن به معنای واقعی آموزش میدهند.
اصغرزاده میگوید: این طرح داوطلبانه را چند سال پیش با دادن فراخوان به معلمان علاقهمند شروع کردیم. با بروز نتایج مثبت آن، استقبال بیشتر شد، به طوری که تعداد آموزگاران شرکت کرده در چند سال تحصیلی اخیر افزایش پیدا کرد و تعداد دانش آموزان هم از هفتصد نفر در سال نخست به ۲۵ هزار نفر در سال جاری افزایش پیدا کرد.
کل جمعیت دانش آموزان استان را به این مقام مسئول یادآور میشویم و میپرسیم اگر طرح تا این حد نتایج مثبتی دارد، چرا توسعه پیدا نمیکند تا همه دانش آموزان را زیرپوشش بگیرد؟
او پای اختلاف نظرهای کارشناسی را به میان میآورد و ادامه میدهد: برخی کارشناسان در سطح استانها و وزارتخانه، اعتقادی به لحن عربی ندارند و تصورشان این است که این لحن در آموزشهای معمول فارسی، اخلال ایجاد میکند. اما برخی دیگر از کارشناسان و متخصصان علوم زبان میگویند کودکان میتوانند تا شش زبان را بدون تداخل با یکدیگر یاد بگیرند. ما طرح را شروع کرده ایم و نمونههایی را نشان عزیزان مخالف میدهیم که از بازدهی بالای آن حکایت دارد و ثابت میکند که بچهها هم قرآن یاد گرفته اند، هم در آموزش فارسی، اخلالی ایجاد نشده و تقویت هم شده است.
اصغرزاده اضافه میکند: هرچند در پیش دبستانی هم میتوانند این آموزشها را فرابگیرند، اما برای کاهش نگرانی کارشناسانی که دیدگاه دیگری دارند، اجرای آن را از پایه دوم ابتدایی آغاز کرده ایم.
او اعلام افق طرح برای زیرپوشش قراردادن همه دانش آموزان را به برگزاری جلسه با همکاران معاونت آموزش موکول میکند.
او درباره گله شهروندان مبنی بر اختصاص برخی زنگهای قرآن به سایر دروس، تأکید میکند: کلاسهای درس در اختیار معاونت آموزش است و آنها نظارتهای خودشان را دارند. نمیتوان همه ایرادها را متوجه حوزه آموزش دانست و باید برای تعداد نیروی متخصص، اهتمام مسئولان به جذب نیروی جدید، خواسته اولیا و فضای جامعه هم سهم قائل شد. بااین حال منکر آسیب نیستیم و نمیشود ادعا کرد در همه زنگهای قرآن، با همان جدیتی که در کلاس ریاضی، ریاضی آموزش داده میشود، قرآن تدریس میشود. باید این موضوع پیگیری و تذکر داده شود و اگر به خواست عمومی تبدیل شود، حتما بهتر جواب میدهد.
اصغرزاده درباره استفاده از ظرفیت تشکلهای قرآنی استان نیز میگوید: هرجا فعالیت قرآنی صورت بگیرد، حمایت میکنیم؛ چون به نوعی دانش آموزان را تحت تأثیر قرار میدهد. منتظر پیشنهادهای عملیاتی دوستان هستیم.
در پژوهش «آسیب شناسی برون داد آموزش قرآن در مدارس ابتدایی» که توسط وزارت علوم، تحقیقات و فناوری صورت گرفته، چهارده آسیب موجود در برنامه آموزش قرآن در مدارس ابتدایی شناسایی شده است. از میان این آسیبهای چهارده گانه، چهار آسیب به «اهداف آموزش قرآن در مدارس ابتدایی»، چهار آسیب به «محتوای آموزش قرآن در مدارس» و به ترتیب سه، یک و دو آسیب به «امکانات آموزش قرآن»، «روشهای تدریس قرآن در مدارس» و «روشهای ارزشیابی از آموختههای دانش آموزان در درس قرآن» مربوط است.
در آموزش و پرورش اهداف آموزش قرآن در سطوح مختلف به صورت تحلیلی و تفسیری با یکدیگر مرتبط نیستند. ایـن اهـداف به صورت بخشهای جدا از هم (شناختی، مهارتی، نگرشی) تنظیم شده است و بـین اجزای آنها ارتباط و هماهنگی لازم وجود ندارد و حتی با ارزشهای اخلاق دینی و رفتارهای اجتماعی نیز ارتباط کمتری دارند. شاید بتوان گفت این انفکاک و گسستگی بین اهداف آموزش قرآن از آنجا ناشی میشود که اساسا در برنامه درسی قرآن در مدارس ابتدایی، تأکید بر بعضی از اهداف در آموزش قرآن نسبت به برخی اهداف دیگر بیشتر است.
شیوههای تدریس گنجانده شده در کتاب راهنمای معلم -به تبعیت از اهداف از پیش تعیین شده- بیشتر بر قرائت قرآن تأکید دارند و به درک و فهم آیات کمتر توجه میشود. درک نادرست و غیردقیق از اهداف آموزش قرآن نیز میتواند دلیل دیگری برای ایجاد این جدایی و از هم گسستگی بین اهداف آموزش قرآن تلقی شود. برخی از آسیبهای مربوط به مؤلفه محتوا، ارتباط بسیاری با آسیبهای مربوط به اهداف دارند. به عنوان مثال میتوان با اطمینان گفت که تناسب اندک محتوا با تواناییها و ویژگیهای سنی دانش آموزان از تناسب اندک اهداف با این تواناییها و ویژگیها تبعیت میکند. به عبارت دیگر وقتی اهداف متناسب مقتضیات سنی دانش آموزان تدوین نمیشود، نمیتوان انتظار داشت محتوا که منبعث از هدف است، از این ویژگی برخوردار باشد.
درباره امکانات آموزشی، پژوهشها نشان میدهند باوجود اینکه بسیاری از رسانههای آموزشی در اختیار مدارس قرار گرفته اند، بسیاری از معلمان در جریان تدریس خود از این رسانهها استفاده نمیکنند. کمترین نقشی که معلم میتواند در این زمینه برای دانش آموزان ایفا کند، در گام نخست استفاده از امکانات آموزشی -به طور خاص فناوری- و در گام بعدی رعایت کردن اصول منطقی و علمی لازم برای استفاده از این امکانات است. اما متأسفانه به نظر میرسد معلمان همین کمترین نقش را نیز ایفا نمیکنند.
درباره تدریس و روشهای آن، به نظر میرسد هنوز معلمان ما نتوانسته اند خود را با تغییرات روز دنیا در حوزه آموزش سازگار کنند و همچنان بدون توجه به اقتضائات یادگیرندگان نسل جدید، به شیوههای سنتی که خودشان آموزش دیده اند، تدریس میکنند.
معلمان ما درباره روشهای نوین تدریس -به طورکلی- و روشهای نوین تدریس قرآن -به طور خاص- آگاهی و توانایی اندکی دارند و شاید بتوان گفت مهمترین دلایل مقاومت آنها برای تغییر شیوههای سنتی شان، همین آگاهی و توانایی اندکشان است.
باتوجه به اینکه استفاده از روشهای ارزشیابی جدید و متنوع بستگی زیادی به نوع روشهای تدریس دارد، تا زمانی که تغییرات اساسی در این شیوههای سنتی اعمال نشود، نمیتوان انتظار داشت که روشهای ارزشیابی بتوانند به خوبی وضعیت عملکرد دانش آموز را در سطوح دانش، مهارت و نگرش نشان دهند. به تبع وقتی نتوان وضعیت عملکرد دانش آموز را در سطوح مذکور مشخص کرد، نمیتوان از نواقص دانشی، عملکردی و نگرشی وی مطلع شد. این اطلاع نداشتن مانع اصلاح عملکرد دانش آموز و پیشرفت آتی او در درس قرآن خواهد شد. ضمن آنکه تبعاتی مثل تأثیر ناخوشایند آن در ارتباط دانش آموزان با قرآن را نیز به دنبال دارد.
آنچه در این قسمت خواندید قسمتی از یافتههای طرح پژوهشی با عنوان «آسیب شناسی برون داد آموزش قرآن در مدارس ابتدایی» است که به کارفرمایی وزارت علوم، تحقیقات و فناوری و به همت زهره جعفری فر، لیلا خسروی مراد و زهرا فیضی، از دانش آموختگان علوم قرآنی و آموزشی، انجام شده است.