رادمنش| مثل هر فناوری دیگر، پیشبینیپذیر نبود داشتن و خواندن انبوهی کتاب در یک شیئ کوچک الکترونیک. اما کتابهای الکترونیک (E-book) نیز به صورت خزنده و آهسته آمد و جای خودش را -به عنوان نوعی از کتاب با شکل خاص خواندن- باز کرد. عرضه کتابهای الکترونیک مثل بسیاری دیگر از فناوریهای نوین، از کشورهای توسعهیافته شروع شد و بعد این نوع از کتاب به کشورهای در حال توسعه و جهان سوم وارد شد. کمپانی آمازون نخستین شرکتی بود که با طراحی و ساخت دستگاهی به نام کیندل (kindel) که فقط مختص کتاب خواندن است، هویتی منحصربهفرد برای این شکل جدید از مواجهه با کتاب خلق کرد. امروزه در ایران هم سایتها و شرکتهایی مانند «فیدیبو» و «طاقچه» اقدام به انتشار کتابها به صورت الکترونیک بر روی نرمافزارهای تلفن همراه یا دستگاههای کتابخوان میکنند. با مهیا شدن زیرساختها، میتوان نتیجه گرفت و انتظار داشت که کتابهای الکترونیک روزبهروز مخاطب بیشتری پیدا کند. اما آیا این بدان معناست که به مرور باید دست از کتاب کاغذی شست که سابقه رفاقت دیرینهتری با انسان دارد؟ آیا روزگار کتابهای کاغذی سپری شده است و کتاب دیجیتال میتواند جای آن را بگیرد؟
ماریو بارگاس یوسا، نویسنده پرویی و برنده نوبل ادبی سال 2010، در بخشی از مقاله خواندنی و مهم «چرا ادبیات؟» در پاسخ به بیل گیتس که در کنفرانس مطبوعاتیاش در اسپانیا گفته است قصد دارد پیش از آنکه بمیرد والاترین هدف زندگیاش را تحقق بخشد و آن هدف هم حذف کاغذ و بعد حذف کتاب است، مینویسد: «من کاملا از انقلاب عظیمی که فناوریهای جدید، مثل اینترنت، در عرصه ادبیات و انتشار اطلاعات پدید آورده است خبر دارم و اعتراف میکنم که اینترنت در کار روزانهام کمکهای پرارزشی میکند، اما قدرشناسی من به خاطر این تسهیلات بهراستی فوقالعاده، به معنای اعتقاد به این ادعا نیست که خواندن بر صفحه کامپیوتر میتواند جانشین مطالعه کتاب بشود.[...] من نمیتوانم بپذیرم که عمل مطالعه آنگاه که نه در پی مقصودی عملی است و نه در طلب اطلاعات و برقراری ارتباطی فوری، بتواند بر صفحه کامپیوتر آن رؤیاها و لذات حاصل از کلمات را، همان حس و صمیمیت و همان تمرکز ذهنی و خلوت معنوی را که از مطالعه کتاب حاصل میشود، در یک جا گرد آورد. [...من] هیچگاه برای خواندن شعر گونگورا یا داستانی از اونتی یا مقالهای از پاز به سراغ کامپیوتر نمیروم، چون یقین دارم که تأثیر این 2 شیوه مطالعه یکی نخواهد بود. من یقین دارم -هرچند قادر به اثباتش نیستم- که با برچیدهشدن کتاب، ادبیات لطمهای جدی، حتی مرگبار خواهد خورد.» (چرا ادبیات، ماریو بارگاس یوسا، ترجمه عبدا... کوثری، انتشارات لوح فکر) یوسا از حس و لذت و تمرکز ذهنی مطالعه کتاب کاغذی در مقایسه با کتاب دیجیتال میگوید و این همان چیزی است که وقتی به سراغ علیرضا ایرانمهر، نویسنده، و علی صنعوی، مترجم ادبی، رفتیم نیز مشابهش را شنیدیم و احتمالا هر کتابخوان جدی دیگر هم همین نظر را دارد. هرچند اینان معتقدند ناچاریم رسوخ کتابهای الکترونیک را بهعنوان شیوه نوینی از مطالعه به رسمیت بشناسیم و گریزی از آن نداریم.
کتاب الکترونیک خوب است، اما کتاب کاغذی را با هیچچیز عوض نمیکنم
علیرضا ایرانمهر، نویسنده مجموعه داستانهای «ابر صورتی» و «بارونساز» و رمان «فریدون پسر فرانک»، با انتشار کتاب به صورت الکترونیک موافق است و میگوید: چند کتاب من به صورت الکترونیک منتشر شده است. به نظر من این امر خیلی خوب است و ناگزیر از این اتفاق هستیم. بگذارید مثالی بزنم؛ من الان در خارج از تهران زندگی میکنم، جایی که استان بزرگی هم هست اما حتی یک کتابفروشی ندارد. در چنین فضایی انتشار کتاب الکترونیک خیلی ارزشمند است. کتابهای الکترونیک خیلی گسترش پیدا نکرده و نمیشود نسخه الکترونیک همه کتابها را پیدا کرد، اما همین مقدار کنونی هم خوب است، اگرچه کیفیت کتاب کاغذی چیز دیگری است. کسانی که اهل کتاب خواندن هستند نسخه چاپی را ترجیح میدهند و کتاب خوب کاغذی را با هیچچیز عوض نمیکنند. خود من ترجیح میدهم کتاب کاغذی را بگیرم.
او در مورد ضعفهای کتاب الکترونیک اظهار میکند: متأسفانه کتاب الکترونیک قابلیتهای کتاب چاپی را ندارد؛ مثلا نمیشود آن را هدیه داد، یا در حاشیه آن چیزی نوشت و البته حس کتابهای چاپی را هم ندارد. تجربه خواندن کتاب با نرمافزارهای مخصوص را دارم و خیلی بد نبوده، اما اگر بخواهیم با نور موبایل کتاب بخوانیم واقعا آزاردهنده است.
حق مؤلف نادیده گرفته میشود
احتمالا یکی از تصاویری که به محض شنیدن انتشار کتاب الکترونیک در ذهن نقش میبندد، تصویر درخت است. کتاب کاغذی بیشتر، یعنی قطع درختان بیشتر؛ بنابراین به نظر میرسد انتشار کتاب الکترونیک میتواند در حفظ محیطزیست مؤثر و مفید باشد. این نکتهای است که علی صنعوی، مترجم آثاری مانند «روزگاری پورتوریکو»، «سایه باد» و «جهان بورژوازی متأخر»، هم به آن اشاره میکند: حسن بزرگی که کتاب الکترونیک دارد در بحث مصرف کاغذ و حفظ محیط زیست است، اما برای مملکت ما فکر نمیکنم چاپ کتاب آنقدرها هم تأثیری در میزان قطع درخت داشته باشد، ضمن اینکه میتوانیم از کاغذ صنعتیای که در سوئد و روسیه تولید میشود استفاده کنیم. چون لذت خواندن کتاب کاغذی چیز دیگری است.
یکی از مهمترین مسائل در انتشار کتاب الکترونیک، رعایت حق و حقوق مؤلف است و این نکتهای است که ظاهرا، سایتهای انتشار کتاب الکترونیک و ناشران خیلی به آن توجهی نشان ندادهاند یا آن را نادیده گرفتهاند. صنعوی با ابراز گله از این موضوع خاطرنشان میکند: چون قانونی دراینباره وجود ندارد، شما نمیدانید چند نسخه از کتابتان به صورت الکترونیک فروش رفته است که بهعنوان مؤلف بتوانید حقوقتان را دریافت کنید؛ مثلا من آمار نسخه چاپی کتاب «روزگاری پورتوریکو» را میتوانم از ناشر بگیرم و حتی اگر به اختلاف بخوریم، نماینده ارشاد میتواند برود و آمار موجودی انبار ناشر را بگیرد. اما وقتی همین کتاب به صورت الکترونیک منتشر میشود از کجا بدانم چقدر فروش داشته است. در قراردادهایی که در 6، 7 سال گذشته با ناشر بستهام، بندی هست که درصدی را برای فروش کتاب الکترونیک مشخص میکند، اما عملا هیچ مؤلفی را بین اطرافیان خودم نمیشناسم که بگوید اینقدر به خاطر انتشار الکترونیک دریافت کردهام. پرداخت حقالتألیف برای انتشار کتاب الکترونیک عملا از سوی ناشر نادیده گرفته میشود. حتی اگر برای دریافت حق مؤلف به ناشر هم مراجعه کنید، رقمی که در نظر گرفته میشود خندهدار است، چون قیمت کتاب الکترونیک خیلیخیلی کمتر از کتاب چاپی است و حقالتألیف مؤلف خیلی ناچیز میشود. فکر نمیکنم در کل ایران مؤلفی را پیدا کنیم که بگوید حق انتشار الکترونیک را گرفتهام، یا اگر گرفته باشد آنقدر ناچیز است که ارزش دردسر و حقارت کشیدنش را ندارد. البته تا یکیدو سال گذشته افراد جامعه اقبالی به کتابهای الکترونیک نداشتند، اما با توجه به گسترش استفاده از گوشیهای هوشمند و گران شدن کتاب کاغذی مؤلفان بیشتر به این سمت رفتهاند و بهتازگی خیلی از آنها به حقشان از انتشار کتاب الکترونیک فکر میکنند.
او در ادامه یادآور میشود که با افراد مختلفی اعم از خواننده کتاب، نویسنده و مترجم در مورد تجربه خواندن کتاب به صورت الکترونیک صحبت کرده و نتیجه، این بوده است که آنها هنگام خواندن نسخههای الکترونیک نسبت به زمان خواندن نسخه کاغذی تمرکز کمتری داشتهاند. از تجربه خود او که در مورد خواندن کتاب الکترونیک میپرسیم، میگوید: کتابهایی را که امکان دسترسی به نسخه خوب و کامل آن را نداشتهام به صورت الکترونیک مطالعه کردهام که امکان خوبی بوده است. همچنین کتاب الکترونیک را در مترو هم خواندهام، اما اگر خانه باشم کتاب کاغذی را ترجیح میدهم.