الجزایر همچون آینهای تمامنما، از واقعیت امروز تیم ملی پرده برداشت. بازی تدارکاتی بهطورحتم باید دارای معنی باشد؛ حداقلش این است که بازیکنان و سیستمی اتخاذ و انتخاب شود که قرار است در بازی یا بازیهای پیشرو از آن استفاده ببریم.
آیا این چیدمان دفاعی با فاصله و این عمق خالی و فضاهای خالی که فرصت بازی یکضرب را به الجزایر میداد که همه ابتکارعمل را در اختیار میگرفتند، تأملبرانگیز نیست؟ اولین بازی جدی تدارکاتی را به هزار دلیل میشود از کاستیهایش عبور کرد، اما در ۱۶۲ روز باقیمانده تا بازی مقابل انگلیس، بهانهتراشی، غرزدن و نالهکردن هیچ دردی را دوا نمیکند.
قبل از بازی همه بازیکنان تیم ملی در رسانه ملی آیه یأس خواندند که بعضی از آنها بهحق هم گفتند، اما در بازی هرگز اکثریت آنها به کیفیت موردانتظار نرسیدند. پس این چند روز در اردوی قطر چه کارها و تاکتیکهایی را مرور میکردند؟ یک سؤال دارم: آیا همه بازیکنان تیم، همه وجودشان را در بازی به کار گرفتند؟ اگر جواب منفی است، از خود بپرسید چرا؟ تیم باید خودش هم بخواهد که اتفاقات خوب هم بیفتد. نمیخواهم آنها را به کمکاری متهم کنم؛ اما انتظارم بیشازاینهاست، حتی اگر کنار زمین «یک مربی منفعل» ایستاده باشد.
پستهای کلیدی تیم ملی را باید به تواناییها داد، نه به اسمورسمها. نقطهعطف بازی جهانبخش بود که میل به گلزنی و حضور چندبارهاش را در خط حمله به ثبوت رساند و بالاخره تنهاگل بازی را هم او برای ما زد. پرس را یا نباید انجام داد یا باید از تمام اصول اجرایی آن تبعیت کرد؛ دریککلام رویکرد به پرس را داشتیم، اما بلد نبودیم. زمین گویی برای تیم ما بزرگ بود، چراکه حتی یکبار نتوانستیم از کنارههای محوطه جریمه مدافعان الجزایر را دور بزنیم و توپ را سانتر کرده یا به محوطه جریمه ورود کنیم.
فاصله بین خطوط و شکاف گسترده در بین مدافعان و ضعف در کنترلها و حمایت از هم در تشکیل فضاها و نبود تمرکز تیمی خوب در هنگام بروز خطر و از همه بدتر شرکتنکردن در کار دفاعی منسجم با ایجاد تمرکز لازم کاملا چشمگیر بود. فراموش نشود که اتخاذ سیستم صحیح و بهدنبالش تدابیر مهم دفاعی و درنهایت ضدحملات تمرینشده چارهساز تیم است، چون با تیمهایی در گروه قرار داریم که سراپا تهاجمیاند. درمجموع هم از جنبههای انفرادی و هم تیمی و هم کوچینگ، تیم مشکل دارد. اینجا جای خوبی بود که «تشت از بام افتاد».
بر کادر فنی واجب است که در روزهای پیشرو نسبت به وحدت و انسجام تیمی و شناخت از سیستم و آنالیز کامل از حریفان بهویژه بازی اول با انگلیس چشم به بازیهای تدارکاتی آینده داشته باشد، وگرنه فرصت سوزی سادهترین کار است که اجرای آن را خوب بلدیم. کلام آخر اینکه یار دوازدهم رنگوبوی خوب و خوشی برای حمایت جانانه پیدا نکرده است. عاشق تیم ملی فوتبال کشورشان هستند، ولی نگاهشان گرم نیست؛ علتش را در عملکرد خودمان بهعنوان متولیان فوتبال جستوجو کنیم.