از ۲۳ تا ۲۹ آذر به نام هفته پژوهش نامگذاری شده است. دانشگاهها و مراکز آموزش عالی مراسم و نمایشگاههای مختلفی برگزار کرده و از پژوهشگران برتر و مقالات ارزشمند تقدیر میکنند تا الگویی برای دیگران باشند. در عصر کنونی برای همه شهروندان آثار و نتایج پژوهشها و فناوری به سادگی مشاهده میشود و بهجز کسانی که سهوی یا عمدی خود را از فناوری به دور نگه میدارند، برای دیگران پیگیری و دیدن روزانه پیشرفتها لذتبخش است. علاوه بر فناوری، امروزه هرگونه برنامهریزی، تصمیمسازی و تصمیمگیری در عرصههای مختلف فرهنگی، آموزشی، سیاسی، اجتماعی، بهداشتی، درمانی و ... باید سندیت و مقبولیت خود را بر اساس یافتههای پژوهشی احراز کند.
در این شرایط، افراد یا جوامعی که از پژوهش برای تعیین گامهای بعدی خود استفاده نکنند، محکوم به تکرار تاریخ هستند. پژوهش، فرایند منطقی چند مرحلهای و نظاممندی است که از یک فرضیه آغاز شده و برای رسیدن به یک هدف مشخص انجام میشود. امسال هم شاید با تلاش دانشگاهها یا مراکز تحصیلات عالی مراسم هفته پژوهش با شکوهی به اندازه سالهای قبل برگزار شود؛ ولی دیدن شرایط کنونی جامعه به تمامی پژوهشگران نشان میدهد که «پژوهش» و نگاه علمی به مسائل در شرایط کنونی اهمیت چندانی ندارد. در سراسر کشور دانشمندان و پژوهشگرانی وجود دارند که افتخار یافتهاند از دانشمندان برتر دنیا باشند و مقالات ایشان مرزهای دانش را جابهجا کند، ولی درباره عموم جامعه دانشگاهی، پژوهش از فرایندی درونی و خودانگیخته به طرح یا پروژهای برونزا سفارشی یا دگرانگیخته تقلیل یافته است و نگاهی به برخی پژوهشهای انجام شده و ارائه شده، نشان میدهد که برخی پژوهشها به جای اینکه ابزاری برای کشف حقیقت باشند وسیلهای برای کسب معیشت شدهاند. اعضای هیئت علمی مجبور هستند که برای ارتقای خود به مدارج بالاتر، مقالات علمی در مجلات با نمایههای معتبر داشته باشند و از دانشجویان خود انتظار دارند که با ایشان برای رسیدن به این موفقیت همکاری کنند.
در این شرایط ممکن است انواعی از بداخلاقیهای پژوهشی رخ دهد که هر چند سال یکبار خود موجب بروز رسواییهایی برای مقالات یا پژوهشگران ایرانی میشود. تأثیرگذار بودن هر پژوهش، به این معناست که یافتهها و نتایج پژوهش در سطح جامعه یا در سطح رشته تخصصی تأثیرگذار بوده است. به تازگی واژهای به نام «آلتمتریکس» برای تعیین اثرگذاری پژوهشها در سطح شبکههای اجتماعی به کار گرفته میشود یا تأثیر کاربردی بودن پژوهشها در یک حوزه تخصصی را به این صورت میتوان دید که مثلا، در صورت دوبرابر شدن مقالات علمی در باره بیماری دیابت، میزان بروز این بیماری کاهش یابد یا عوارض کوتاهمدت یا بلندمدت آن کم یا درمانهای ارزانتری برای آن کشف شود که البته هیچگاه در کشور ما چنین اتفاقات مثبتی رخ نمیدهد. مهمترین نکته در یافتن موضوعات پژوهشی «احساس مسئله» است، یعنی پژوهش باید از حالت پروژه سفارشی به حالت بروز فرایندجوشی تبدیل شود. از یاد نبریم که پژوهش سرگرمی معمولی یا فعالیت سرگردان بیثمر نیست بلکه کنشی آزاد، لذتبخش و خلاق است که بدون آن نمیتوان به تفکر و پژوهش حقیقی دست یافت. اگر خانهای در حال سوختن باشد، عقل سلیم حکم میکند که نخست بدون درنگ، ساکنان خانه در حال سوختن را ترک کنند و جان خود را نجات دهند نه اینکه با ژستی عالمانه به تحلیل چرایی آتشسوزی و تخمین میزان خسارت جانی و مالی آن بپردازند.
شرایط کنونی «پژوهش و فناوری» در جامعه ما نیز اینگونه است و در این راستا لازم است تا آموزشهای عمومی به پژوهشگران داده شود تا «ساختار پژوهشی» کشور به دست یکایک پژوهشگران نجات یابد و بتوانیم بخشی تأثیرگذار در ارتقای دنیای علم باشیم.