ریحانه موسوی | شهرآرانیوز - بیست ودومین نشست از سلسله نشستهای هم اندیشی علمی پژوهشی هنر حماسی با موضوع «بررسی مولفههای هنر حماسی در گستره فرهنگ عاشورایی»، عصر دوشنبه با حضور مجید عسکری، رئیس حوزه هنری استان، در حوزه هنری خراسان رضوی برگزار شد. در این نشست، مولفههای هنر حماسی و تقابل آن با فرهنگ عاشورایی، تشریح و راهکارهایی برای تقویت این مولفهها در گستره فرهنگ عاشورایی پیشنهاد شد.
مجید عسکری در این نشست گفت: اندیشه، ترویج و احیا، روایت و تولید و تاثیرات اجتماعی و تقابل آن با هنر حماسی به یک کار پژوهشی مفصل نیاز دارد. ما باید ببینیم در عزاداریها و نقالی ها، محورهای هنر و ادبیات حماسی چگونه میتوانند با یکدیگر ارتباط بگیرند. در این زمینه سه راهبرد وجود دارد که شامل پژوهش و اندیشه بیشتر و توجه به وجوه حماسی عاشورا و ایجاد کلان روایتهای حماسی از عاشورا و ا خلق روایتهای دینی از حماسههای امروزی است.
وی افزود: نوحه معروف «کربلا، کربلا ما داریم میآییم» درعین حال که از ادبیات عاشورایی استفاده میکند، منظور امروزی را نیز به صراحت نشان میدهد؛ یعنی بین فضای اجتماعی و عاشورایی، فاصلهای وجود ندارد و با شنیدن آن، دچار هیجان اجتماعی میشویم. با اینکه روایت حماسی از عاشورا کنار گذاشته شده است، وقتی یک نیاز اجتماعی داشته باشیم، آن را خلق میکنیم.
رئیس حوزه هنری استان با بیان اینکه در بخش فرم هنر حماسی ضعف زیادی داریم، یادآوری کرد: فرم سینه زنی یک شکل حماسی و اجتماعی دارد؛ مانند پیاده روی اربعین یا دستههای عزاداری، اما مشکل بزرگ آن تلفیق شدن این فرمها با محتوای حماسی است که تناقض ایجاد کرده و متاسفانه محتوای مرثیه به خود گرفته است و نمونه آن در اشعار محتشم کاشانی دیده میشود؛ مانند مصرع «کشتی شکست خورده طوفان کربلا». نکته مهم، این است که حتما دفاعیاتی در این زمینه وجود دارد و ما از باب اندیشهای به این موضوع میپردازیم. او ابراز کرد: غم بارترین مباحث عاشورایی را در فرمهای حماسی سینه زنی میبینیم و مخاطب نمیداند باید سینه بزند یا گریه کند. همچنین در روایتها و تولیدات مدرن به جز سریال «مختار نامه» و چند اثر دیگر، کاری جدی انجام نداده ایم.
عسکری با اشاره به اینکه سه راهکار برای اینکه بتوانیم مولفههای هنر حماسی را در گستره فرهنگ عاشورایی قویتر کنیم وجود دارد، ادامه داد: پاسخ به سوال ذهنی مخاطب که وجه حماسی عاشورا چیست، خلق یک کلان روایت حماسی از واقعه عاشورا و خلق روایت دینی و اندیشهای از حماسه، جزو این راهبردها هستند.
او تصریح کرد: ما باید آزاداندیشی شهیدمطهری را جدی بگیریم و ارج نهیم. وی در بیانی گفته است: «در مصیبت، قهرمان یزید است». این بدان معناست که نگاه ما در حماسه به قهرمان است و وقتی ذکر مصیبت میکنیم، فاجعه بزرگی درحال رخ دادن است؛ زیرا حماسه یزیدی را گسترش میدهیم، اما در فرهنگ حماسه، معنای تعریف شهیدمطهری، قهرمان بودن امام حسین (ع) است. وقتی ما برای مظلومیت کسی گریه میکنیم، نمیتوانیم او را الگوی خود قرار دهیم؛ زیرا شکست خورده است. رئیس حوزه هنری تاکید کرد: شهیدمطهری وجه حماسی عاشورا را در سه نکته خلاصه میکند؛ اول کلید شخصیتهای حماسی عاشورا به ویژه خود امام حسین (ع) و یاران ایشان مانند حضرت زینب (س). شعر «کربلا در کربلا میماند اگر زینب نبود» کاملا وجه حماسی دارد.
شخصیت امام حسین (ع) نیز یک وجه حماسی داشته است که نکته بسیار مهمی است. شهیدمطهری به نکته دیگری نیز اشاره کرده است که بسیار مهم است؛ وقتی امام حسین (ع) در شب عاشورا به یاران خود میگوید «کیست مرا یاری کند»، به این معناست که هرکه تمایل دارد و توان دارد، مرا یاری کند، در صورتی که تنهایی ایشان را در مرثیهها روایت میکنند. ما باید در هنر حماسی، این وجه اندیشهای را ترویج کنیم.
وی در ادامه گفت: محور دیگر این است که عاشورا موجب زنده ماندن دین شد، روح مردم مسلمان را زنده کرد، درس صبر و استقامت را آموخت و باعث احساس شخصیت جامعه مسلمانان یعنی هویت بخشی شد. در اینجا یک بحث فلسفی پیش میآید که عاشورا فلسفه جامعه مسلمانان را تغییر داده و یک ظرفیت اجتماعی به دین اضافه کرده است، بنابراین باید با هنر حماسی گره بخورد. مرثیه در ظاهر این گره را ایجاد میکند، اما موجب همبستگی و حرکت نمیشود.
عسکری اظهار کرد: وقتی نگاههای فوق از عاشورا گفته نمیشود، تولیدات هنری و عناصر دیگر نیز ضعف پیدا میکنند. بعد از قرنها که از واقعه عاشورا میگذرد، به دلیل اینکه در بیان تاریخ حماسی شیعی دچار فقر هستیم، تولیدات هنری، عزاداریها و آیینهای ما نتوانسته است ارتباطی با تاریخ و فلسفه عاشورا برقرار کند و روایتهایی که از عاشورا به دست میدهیم، محدود به خرده روایت هاست که باعث شده است جداگانه به این حماسه نگاه کنیم.
رئیس حوزه هنری استان در پایان گفت: گرچه ما میتوانستیم روایتهایی از اتصال انقلاب اسلامی به عاشورا را به لحاظ هنری نشان دهیم که یک کلان روایت حماسی است، مدرنیته کاری کرده است که ما هنوز از حماسه یک وجه دینی نداریم؛ یعنی وقتی میگوییم حماسه، در بهترین حالت، یاد رستم میافتیم و باید به مفاهیمی مانند جهاد، شهادت طلبی، صبر و استقامت در فتنه و تکلیف گرایی در حماسه جدیتر بپردازیم.