براساس آمارهای موجود اکنون بیش از ۷۰ باغ وحش و پارک پرندگان در شهرهای مختلف کشور وجود دارد، اما به دلیل شرایط نادرست مدیریتی و ناتوانی سازمان محیط زیست در نظارت بر آن ها، ما به عنوان فعال در این حوزه با ماهیت وجودی باغ وحش در ایران مسئله داریم و آن را نمیپذیریم.
اداره کردن حیوانات و پرندگان باوجود خبرهایی که از مرگ و میر آنها پس از مدتها میرسد و محیط زیست هیچ ارادهای برای کنترل آن ندارد، تأسف آور است. نمونههای زیادی از مرگ و میر را در شهرهای مختلف سراغ داریم. نه اینکه شهرهای دور افتاده و محروم باشند، بلکه در همین تهران مدتها هیچ کس از بیماری منجر به مرگ ماده پلنگ باغ وحش ارم یا دلفین برج میلاد اطلاعی نداشت.
همین طور شهرهای دیگری همچون ارومیه، هویزه و دیگر مراکز. در چنین شرایطی باغ وحش مشهد اوضاع بهتری دارد. در مدت دوسال شیوع کرونا این مرکز تعطیل بود، اما چه کسی به آن سر زد و از وضعیت اداره حیوانات در شرایطی که مراجعه کننده و درآمدی نداشت، مطلع شد؟
اما سرکشی ما به آنجا ادامه داشت. بسیاری از کارهایی که میشد برای حفظ جان و سلامتی حیوانات انجام داد صورت گرفت. شاید اکنون نیز بزرگتر شدن قفسهای باقی مانده یا اصلاح برخی موانع جزو مشکلات باغ وحش مشهد باشد، اما اوضاع دیگر باغ وحشها آن قدر وخیم است که باغ وحش ما نسبت به آنان در جایگاه مناسبی قرار میگیرد. دست کم اینکه تحت نظارت و کنترل است و نهایت همکاری را دارند.
برطرف کردن مشکلات دیگر را میتوان در طول زمان انتظار کشید و از آن مطمئن شد، اما فشار رسانهای در چنین شرایطی آسیب زاست. اینکه هم اکنون در فصل حضور مسافران و شلوغی باغ وحش، مسئولان باغ وحش به دلیل همین فشار رسانهای با ریختن مصالح سعی در اصلاح قفسها دارند اگر فردی از بازدیدکنندگان از محل همین مصالح، سنگی به طرف حیوانی پرتاب کند و حادثهای رخ دهد برعهده رسانه هاست همچنانکه نمونه آن را در باغ وحش شاهد بودم.
درحالی که این بهسازی باید در ایام پاییز و زمستان و خلوت شدن باغ وحش انجام شود. در نهایت اینکه ما هم ملزم به مراقبت از حیوانات و گزارش موارد مشکوک هستیم، اما هم اکنون اوضاع و احوال حیوانات باغ وحش مشهد نسبت به دوسال گذشته تحت کنترل و مدیریت بیشتری است.