صفحه نخست

سیاست

اقتصاد

جامعه

فرهنگ‌وهنر

ورزش

شهرآرامحله

علم و فناوری

دین و فرهنگ رضوی

مشهد

چندرسانه‌ای

شهربانو

افغانستان

عکس

کودک

صفحات داخلی

ویژه‌نامه شهرآرا به مناسبت انتشار سه‌هزارمین شماره

رسانه شهری، نگاه میکروسکوپی

  • کد خبر: ۱۲۵۸۳
  • ۰۱ دی ۱۳۹۸ - ۱۰:۰۳
گپ و گفتی با عباس عبدی، محمد رضا زائری و آرش خوشخو به مناسبت انتشار سه هزارمین شماره شهرآرا
علیرضاگرانپایه- محمدرضا هاشمی|درست فردای همان روزی که شهردار تهران گفته بود شهر به دلیل افزایش آلودگی هوا باید تخلیه شود، ما با ۳ سؤال رفته بودیم سراغ ۳ تن از اهالی رسانه کشور تا به بهانه سه‌هزارمین شماره شهرآرا پای حرف‌های آن‌ها بنشینیم و مسیری را که از شماره یکِ شهرآرا تا شماره ۳۰۰۰ طی شده است با حرفه‌ای‌های رسانه مرور کنیم. ۳ سؤال ما از عباس عبدی، حجت‌الاسلام زائری و آرش خوشخو درباره ضرورت انتشار روزنامه از سوی شهرداری‌ها، جایگاه مردم و ویژگی‌های رسانه مردم بودن، و پیشنهاد‌هایی برای پس از ۳۰۰۰ بود که مشروحش می‌شود:

۱ ابتدا باید درباره ضرورت چاپ و انتشار یک روزنامه شهری صحبت کنیم، روزنامه‌ای با شبکه مسائلی به وسعت یک شهر. اگر موافقید، درباره این کلیت حرف بزنیم و بعد برویم سراغ مصادیق، و پای شهرآرا و مشهد را به میان بیاوریم.
۲ وقتی در یک روزنامه یا رسانه از مردم سخن می‌گوییم، دقیقا منظورمان کدام مردم است؟ به نظر می‌رسد گاهی «مردم» را به کار می‌بریم تا باری را از روی دوش خودمان برداریم، یا مردم سپری می‌شوند که مدیریت‌های مختلف پشت آن پنهان شوند. مسئله از جایی شروع می‌شود که هر دوره با عوض شدن مدیریت شهری، تعریف مردم در روزنامه شهرآرا هم عوض می‌شود. بالأخره مردم را براساس گرایش سیاسی باید انتخاب کنیم یا براساس حضور در شهر و جغرافیایی به نام مشهد؟
۳ پیشنهاد شما به عنوان کارشناسان رسانه و استخوان‌خردکرده‌های روزنامه‌نگاری برای نحوه مواجهه شهرآرا با مخاطبانشان چیست و فکر می‌کنید پس از شماره ۳۰۰۰ روزنامه شهرآرا و شهرآرایی‌ها باید چه مسیر و رویکردی در قبال مخاطبانشان داشته باشند؟
۳ سؤال یا ۳ مسئله ما در این گپ‌وگفت حول این ۳ شماره چرخید، که پاسخ هرکدام از میهمانان این بحث در متن گزارش ذیل شماره سؤال خواهد آمد تا به تکرار دچار نشویم. اما لابه‌لای بحث نوددقیقه‌ای ما طبق قاعده مشهور «الکلام یجر الکلام» صحبت‌های متفاوتی درباره انحصار رسانه‌ای، اعتماد مردم به نهادها، مشکلات نگاه‌های سیاسی و سلیقه‌ای، روزنامه‌نگار بودن اهالی سیاست یا سیاسی بودن اهالی رسانه، ویژگی‌های رسانه شهری و ... مطرح شد که بدیهی است تمام آن گپ‌و‌گفت‌ها در این متن نخواهد آمد و آنچه می‌خوانید خلاصه آن روز است که باران آمده بود و هوای پایتخت کمتر طعم سرب می‌داد.



موضوع شهری شدن
عباس عبدی: از دهه ۹۰ قرن بیستم فرایندی شروع شد به نام جهانی‌سازی. ابتدا همه فکر می‌کردند دنیا دارد کوچک می‌شود و بیشتر مسئله جهانی مطرح می‌شود، اما بعدا فهمیدند که این فرایند هرچه جلوتر می‌رود ضمن آنکه موضوعات جهانی مورد‌توجه قرار می‌گیرد، به‌موازات آن، موضوعات منطقه‌ای هم اهمیت می‌یابد؛ یعنی در‌عین‌حال که ما وابستگی جهانی‌مان بیشتر می‌شود و برخلاف گذشته به آن توجه می‌کنیم، هم‌زمان توجه ما به موضوعات محلی و منطقه‌ای هم اهمیت پیدا می‌کند. نتیجه نهایی این بود که تعلق ملی کم می‌شود، که این اتفاق نیفتاد؛ بنابراین با‌توجه‌به شرایط جدید فضای مجازی و اینترنت هر‌دو این فرایند‌ها تشدید شده است.
ببینید؛ مثلا من از خلجستان قم هستم. الان که نگاه می‌کنم، می‌بینم در گذشته درباره آنجا اطلاعاتی نداشتم، اما الان کانال‌ها و سایت‌هایی درست شده است که به موضوعات آنجا می‌پردازند و اطلاعات من از آنجا و ارتباطات من با آن زیاد شده است؛ حتی آب وهوای این منطقه برای من مهم شده است.
وقتی از این منظر نگاه می‌کنیم، متوجه می‌شویم اهمیت رسانه‌های منطقه‌ای به همین نسبت زیاد شده است. پس این رسانه بازتاب‌دهنده این واقعیت است.


اهمیت مشهد، اهمیت شهرآرا
موضوع دیگری که دارد اتفاق می‌افتد، موضوع شهری‌شدن است. جمعیت امروز ایران حدود ۷۰‌درصد شهری شده است، در‌حالی‌که در گذشته این‌طور نبود. نکته مهم‌تر این است که مرز بین شهر و روستا هم درحال برداشته‌شدن است. ما مرز‌های قدیم را نداریم؛ بنابراین رسانه شهری هم یک ضرورت است. معتقدم مشهد در میان شهر‌های ایران از چند نظر مستثناست؛ هم به‌دلیل زیارتی‌بودن و گستردگی و استقلال نسبی اقتصادی که این‌ها همه مهم است؛ هم از نظر سیاسی، جایگاهی خاص دارد. به نظر من همین اهمیت مشهد باعث می‌شود نیرو‌هایی که ملی هستند با مشهد ارتباط پیدا کنند. با‌توجه‌به تیراژ روزنامه شهرآرا و جایگاه آن، وجودش کاملا ضروری است و امید باید داشت که بیشتر بتواند در این چارچوب حرکت کند.


تکثیر شهرآرا در شهر‌های دیگر
ما روزنامه‌های ملی داریم، اما در چارچوب منطقه‌ای نه‌تن‌ها مشهد، بلکه شهر‌هایی همچون تبریز، شیراز، اصفهان و دیگر شهرها، به چنین رسانه‌ای نیاز دارند. ما دیگر نمی‌توانیم با روزنامه‌های ملی، نیاز‌های شهری و منطقه‌ای را پاسخ‌گو باشیم؛ این غیرممکن است. مثلا صرف نمی‌کند که یک شیرازی به روزنامه‌ای ملی آگهی دهد که ۹۰ درصد مخاطبان آن روزنامه خارج از شیراز هستند. من فکر می‌کنم روزنامه‌های ملی ما به‌شدت ضعیف شده‌اند و ضعف آن‌ها دلیل خاصی دارد. امیدوارم شهرآرا بتواند در شهر‌ها و استان‌های دیگر تکثیر شود؛ از این زاویه که کارکرد مفید و مؤثری داشته باشد.


نیازی که مشهد درکش کرد
محمدرضا زائری: بعد‌از پایان جنگ تحمیلی، فضای جدیدی در کشور به وجود آمد که اقتضائات جدیدی داشت و باید به آن‌ها پاسخ داده می‌شد. یکی از آن اقتضائات که کاملا برجسته بود، موضوع مدیریت شهری در تهران بود. طبیعتا مدیریت شهری برای تحقق نیاز‌هایی که داشت، نیازمند داشتن رسانه بود. دلیل شکل‌گیری روزنامه همشهری هم تحقق همین هدف بود؛ یک روزنامه متفاوت از نظر فرم، قطع، رنگ، زمان انتشار و دیگر ویژگی‌ها که مخاطب خود را طبقه متوسط شهری قرار داد و قرار بود اهداف مدیریت شهری را دنبال کند. همشهری با نشریات منطقه‌ای، تفاوتی داشت؛ اینکه صرفا یک نشریه منطقه‌ای نبود. درست است که جغرافیای مشخصی را برای توزیع خود مشخص کرده بود، اما حرکت در چارچوب مدیریت شهری تفاوت همشهری با دیگر نشریات منطقه‌ای بود. همان‌طور‌که بسیاری دیگر از برنامه‌های شهرداری تهران به‌عنوان الگو مطرح شد، در حوزه رسانه هم شهرداری تهران الگو شد. همین الگو از تهران به دیگر شهر‌های ایران مثل مشهد و اصفهان هم سرایت کرد. مشهد اولین جایی بود که به‌درستی این نیاز را حس کرد و شهرآرا تأسیس شد. به نظر من این روزنامه در ادوار مختلف موفقیت‌هایی داشته است و همیشه تأکید کرده‌ام که همه اجزا را باید با هم دید؛ اینکه امروز ما به ده‌سالگی روزنامه شهرآرا رسیده‌ایم، یا از شماره‌۳۰۰۰ حرف می‌زنیم. مدیون تلاش همه افرادی است که از ابتدا تا امروز در روزنامه شهرآرا فعالیت داشته‌اند.


مشهد در آینده ایران اثرگذار است
آرش خوشخو: در خیلی از مسائل فرهنگی و اقتصادی بسیاری از امکانات در تهران متمرکز شده بود. بعد از انقلاب، توزیع امکانات در نقاط مختلف کشور باعث شد شهر‌های کوچک‌تر با رشد چشمگیرتری روبه‌رو شوند. اگر قبل از انقلاب به شهر‌های مختلف سفر می‌کردید، تعداد شهر‌هایی که ساختار اقتصادی بهتری داشتند و می‌شد این موضوع را احساس کرد، بسیار کم بود؛ مثلا رامسر را داشتیم که به‌خاطر کاخ پهلوی به این شهر توجه شده بود، یا نوشهر. از آن طرف شیراز هم بود، اما دیگر شهر‌های ایران خموده و خسته بودند. بعد از انقلاب تمام امکانات را الک کردند و دوباره پخش کردند. ناهمگونی‌ها و تبعات منفی آن به کنار، اما این اتفاق مثبت و رو به جلو بود. این کار، نشانه حرکت به‌سمت توسعه اقتصادی و افزایش امکانات تحصیلی، فرهنگی و رفاهی بود.
مشهد در این اتفاقات و توزیع جدید امکانات و به دلیل رابطه مستحکم این شهر با حکومت، سود زیادی برده است. حداقل جزو چند شهر اصلی است که رابطه نزدیکی با مفهوم جمهوری اسلامی دارد. وجود حرم امام‌رضا (ع) در این شهر، مهم‌ترین دلیل آن است.
در مشهد، خودکفایی اقتصادی و فرهنگی خیلی شدیدتر از دیگر شهر‌های ایران است. الان در رشت، شمه‌ای از این ماجرا را می‌بینید که برای خود هویتی درست کرده است؛ برخی شهر‌های جنوبی هم برای خود چنین هویتی دارند. اما در اصفهان این‌طور نیست. بودجه شهری مشهد از ۵۰ درصد تهران هم گذشته است. این شهر خیلی مهم است و در سرنوشت آینده ایران اثرگذار است. روزنامه شهرآرا به‌عنوان یک روزنامه شهری، هرقدر داخل مشهد بچرخد و نیاز‌های مردم را جواب‌گو باشد، روزنامه موفق‌تری خواهد بود.


مردم؛ کدام مردم؟ یا رسانه‌داری شهرداری‌ها
عبدی: نه فقط شهرداری، بلکه دولت هم بی‌معنی است که رسانه داشته باشد. رسانه باید نهادی مستقل باشد. رسانه قرار نیست بلندگوی یک نهاد رسمی یا حکومتی باشد. در ایران به‌دلایلی این اتفاق افتاده است؛ آن دلیل چیست؟ یک بخش ناشی از این است که صدا‌و‌سیما انحصاری است و هر‌کسی سعی کرده در‌کنار این رسانه تصویری برای خود یک رسانه مکتوب درست کند.
اما مشکل دیگری هم هست؛ قرار نیست خط مشی یک رسانه با تغییر شهردار تغییر کند. رسانه قرار است که رسانه باشد، چه با این شهردار چه شهردار دیگر. اما می‌بینیم که این‌گونه نیست. همشهری در دوره‌های مختلف رفتارش عوض می‌شود. منابع مالی تغییر می‌کند. این تغییرات در روزنامه خود را نشان می‌دهد و مردم دچار سردرگمی می‌شوند. این واقعیتی در ایران است که بخش عمومی و دولتی از جیب ملت سرمایه‌گذاری می‌کنند. زمانی‌که عده‌ای می‌آیند و خوب کار می‌کنند، آن را به سود‌دهی هم می‌رسانند، اما وقتی نهادی سود‌ده می‌شود، همه بر آن تمرکز می‌کنند و از مسیر خارج می‌شود. اگر یک نفر مخاطب روزنامه ایران باشد، تعجب می‌کند از اینکه این روزنامه قبل از ۹۲ یک‌جور بود و بعد از آن طوری دیگر. احتمالا بعد‌از ۱۴۰۰ هم یک مدل دیگر خواهد بود.
البته بقیه روزنامه‎‌ها هم به سیستم بودجه عمومی وصل هستند. حتی روزنامه‌هایی که خصوصی هستند، به‌نوعی وابستگی دارند. در این حالت راه‌اندازی همشهری قابل دفاع است، یعنی یک اشتباهی است که یک راهی را باز کند، و باعث رشد روزنامه‌نگاران در جامعه می‌شود و این مهم است؛ بنابراین کل روزنامه‌های ایران استقلال ندارند؛ استقلال آن‌ها کم است. آن‌هایی هم که دست بخش خصوصی هستند، ضعیف هستند و از رانت استفاده می‌کنند که این درست نیست. وقتی این‌ها را می‌بینیم، می‌پذیریم که شهرآرا خوب است و می‌تواند کار خود را انجام دهد.


آموزش آری، نگاه سیاسی نه
زائری: نگاه آقای عبدی گلوگاهش کدام مردم است؟ اگر مسئله ما این باشد که هرکسی از خدمات شهری استفاده می‌کند، به محض اینکه در جغرافیای ما قرار می‌گیرد، می‌شود هدف خدمات شهری. در سازمان پارک‌ها برایشان مهم است به چه کسی خدمات می‌دهند؟ رسانه هم باید در همین چارچوب عمل کند؛ یعنی شهرداری مواجه شده است با یک تحول اجتماعی که طبقه‌ای جدید در جامعه شکل گرفته و نیاز به آموزش دارد. آپارتمان‌نشینی را باید یاد بگیرد، تعاملات و زندگی شهری را باید یاد بگیرد، نیاز به رسانه دارد. این خاستگاه با رویکرد سیاسی متفاوت است.
عبدی: نکات آقای زائری درست است، اما اشکال اینجاست: ما نیستیم که تعیین می‌کنیم، بلکه آقایی که کار را به دست می‌گیرد، تعیین‌کننده است. نهاد‌ها استقلال ندارند. با یک تلفن، عکس و تیتر تغییر می‌کند و این روند که آغاز شد دیگر تمامی ندارد.
زائری: این نکته را به این دلیل گفتم که اگر ما این کلیت را بپذیریم، براساس آن می‌توانیم ارزیابی کنیم. آن‌گاه پاسخ به این سؤال که اصلا شهرداری رسانه می‌خواهد یا نه، اصلا به این سمت نمی‌رود که انحصار رسانه چیست. مسئله براساس نیاز است. شهرداری برای تحقق هدف شهری، نه انجام کار سیاسی، بلکه رفع نیاز، کارکرد سرگرمی و اطلاع‌رسانی باید رسانه داشته باشد. کارکرد آموزشی و تعلیمی، ایجاد تعلق در زندگی شهروندی، مهم‌ترین کارکرد رسانه‌هاست. اینجا نقطه تفاوت رسانه است. یکی از مشکلات ما درگیری با مدیران مافوق بود. روزنامه شهری، روزنامه همه طبقات مردم است. وقتی شما دارید از پول بیت‌المال و عوارض برای همه مردم روزنامه منتشر می‌کنید، حق ندارید مواضع سیاسی خود را در آن دخالت دهید. اما در این قضیه فقط اصول‌گرا مقصر بوده و اصلاح‌طلب نبوده است؟ متأسفانه تجربه ده‌ساله شهرآرا نشان می‌دهد هر مدیری آمده کار خود را انجام داده است. اگر مدیری آمده و خواسته صرفا برای مردم و با نگاه مدیریت شهری جلو برود، حتما با مشکل مواجه شده است.
عبدی: به نظر من موضوع فقط در حد مدیران نیست؛ مثلا در همشهری، زمانی برایشان بسیار مهم بود که یک عکس را چطور چاپ کنند. تیراژ بالای روزنامه توقعات را بالا می‌برد. وقتی روزنامه وابسته به جایی است، آن‌ها فکر می‌کنند روزنامه متعلق به آن‌هاست.
رابطه پدر، رابطه مدیر
خوشخو: رابطه ما با حکومت مثل فرزند و پدر است؛ یعنی به ما رسیدگی می‌کند. اما در اروپا این رابطه مثل مستأجر و مدیر ساختمان است. او از تو می‌خواهد شارژ بدهی و برای دیگران هم ایجاد مزاحمت نکنی. وقتی ما با حکومت رابطه پدر و فرزند داریم، بقیه مسائل مشخص است. تلویزیون ما ۲۰ شبکه برای ما تأسیس می‌کند که خدای‌ناکرده جای دیگر آموزش نبینیم؛ دقیقا مثل یک پدر. در این زمینه شهرداری باید روزنامه در‌بیاورد. ما در کشورمان یک حکومت برمبنای ایدئولوژیک داریم. در این ایدئولوژی حکومت آموزش را وظیفه خود می‌داند و فرهنگ از اقتصاد مهم‌تر است.
زائری: آیا در شهر‌های دیگر دنیا روزنامه شهری ندارند؟
خوشخو: روزنامه شهری که شهرداری تولید کند، نه.
زائری: چرا ندارند؟
خوشخو: در پاریس روزنامه‌ای هست که تمام اتفاقات و مطالب فرهنگی و شهری را اطلاع‌رسانی می‌کند.
زائری: خب، پس داریم.
عبدی: بودجه بی‌بی‌سی را کلا دولت انگلیس می‌دهد، اما این نهاد خودش هم استقلال دارد و با آمدن و رفتن حزب‌ها خط‌مشی‌ها تغییری نمی‌کند. اما اینجا از ابتدا خط مشی ندارند.
خوشخو: به‌عنوان مثال، سال قبل اتوبوس دانشگاه آزاد چند نفر را کشت. همه مردم خشمگین و عصبانی شدند. هیئت‌مدیره دانشگاه یک بیانیه داد که این اتفاق تقصیر مدیریت قبلی است. اصلا مردم نمی‌فهمیدند که مدیریت قبلی و جدید چیست. برای آن‌ها اهمیت نداشت که الان حسن خمینی مدیر است یا آقای ولایتی. اما خود مدیران فکر می‌کنند که برای مردم مهم است که من اصلاح‌طلب یا اصول‌گرا هستم.
این اشتباه است؛ در روزنامه‌هایی مثل ایران و همشهری هم چنین اتفاقی می‌افتد. در‌مجموع در کشور ما به‌خاطر سیستم این روزنامه‌ها و به‌دلیل نقشی که دولت بر‌عهده گرفته است، با چنین مسائلی روبه‌رو هستیم.
موضوع دوم که باید بگویم این است که در این کشور بخش خصوصی در خدمات موفق بوده، اما در رابطه با فرهنگ و اقتصاد، به‌دلیل شرایط سیاسی در کشور، موفق نبوده است. در موضوع تولید، مسائل سیاسی حاشیه امنیت را از بخش تولید می‌گیرد و این‌ها نمی‌توانند مثل یک تولید‌کننده ترکیه‌ای بگویند که من این کار را شروع می‌کنم و ۱۰ سال دیگر سه‌برابر این بودجه را بر‌می‌گردانم. در حوزه فرهنگ هم به‌دلیل وجود یک ایدئولوژی، کار برای بخش خصوصی به‌شدت سخت است. اگر بخواهیم در این بخش، تحولی روی دهد، بازهم مجبوریم به بخش نیمه‌دولتی مثل مؤسسه اوج اشاره کنیم. از همین جهت، به نظر، شهرآرا در چنین شرایطی جواب می‌دهد.


مخاطب هدف
عبدی: این مشکلی است که یک نشریه وابسته به نهاد عمومی با آن مواجه است. نشریه‌ای که وابسته به نهاد عمومی نباشد، چنین مشکلی ندارد و خودش تعریف می‌کند و می‌گوید من برای این گروه می‌نویسم. به نظر من، شما از مخاطب خود تعریف نکنید، از شهرداری تعریف کنید؛ این‌طوری مسئله حل می‌شود. باید بگویید که وظیفه شهرداری چیست. وقتی گفتید که شهرداری وظیفه‌اش چیست، شهر محور قرار می‌گیرد. آن زمان وقتی به فعالیت فرهنگی در شهر می‌پردازید، یک موسیقی کلاسیک با یک موسیقی خیابانی در پایین‌شهر برای شما تفاوتی ندارد. شما دنبال نوع موسیقی نیستید، بلکه دنبال این هستید که موسیقی در شهر را به تصویر بکشید.
زائری: یکی از خدماتی که شهرداری به شهروندان خود می‌دهد، خدمات فرهنگی‌اجتماعی است، با کارکرد اطلاع‌رسانی، آموزش و مواردی از این دست. با این نگاه ما با فقر در‌رابطه‌با نیروی انسانی توانمند برای کار رسانه‌ای شهری روبه‌رو هستیم. این جدی‌ترین مشکل ماست. روزنامه‌نگار ما برای این رسالت آموزش نمی‌بیند. آنجا من نه رویکرد اجتماعی دارم و نه رویکرد سیاسی؛ بلکه رویکرد شهری دارم. زمانی مشکل پیش می‌آید که من همان‌طور‌که در روزنامه کیهان و شرق می‌نویسم، در همشهری و شهرآرا هم بنویسم.
حالا باید سؤال «ما چرا به رسانه شهری نیاز داریم؟» را پاسخ بدهیم. به رسانه شهری نیاز داریم به‌دلیل اینکه در فضای سنتی احساس تعلق به بوم زیست و محل زندگی به‌طور طبیعی با عناصری تأمین می‌شود که آن عناصر در زندگی مدرن حذف شده است. ما آن عناصر را دراختیار نداریم و مخاطب طبقه متوسط شهری معلق است و به جایی پایبندی ندارد. اگر احساس تعلق نکرد، در اتوبوس به صندلی آسیب می‌زند. روزنامه شهری با چنین هدفی منتشر می‌شود که برای مخاطب تعلق ایجاد کند و از آسیب‌هایی که ذکرش رفت، جلوگیری کند.


برجام از منظر مشهد
خوشخو: حرف‌های آقای زائری ایده‌آل است، اما من می‌خواهم بگویم به‌خاطر چتر ایدئولوژیک در کشور چنین چیزی، شدنی نیست. یعنی یک روزنامه نمی‌تواند خودش را در رابطه‌با اتفاقات سیاسی داخلی بی‌تفاوت نگاه دارد؛ حتی در کلمات و ادبیات. ما کلمه و رویکرد اصلاح‌طلبانه داریم و کلمه و رویکرد غیراصلاح‌طلبانه. مثال آن محیط زیست است. شما اگر از محیط زیست زیاد بگویید، ممکن است به اصلاح‌طلبی متهم شوید. تمام چهره‌های سیاسی این کشور روزنامه‌نگار بوده‌اند. برای همه آن‌ها رسانه، محیطی برای صحبت‌کردن بوده است. این باعث می‌شود روزنامه‌ها حاکمیت نیمه‌حزبی پیدا کنند؛ حتی شهرآرا و همشهری. الان همشهری سعی می‌کند بگوید بی‌طرف است، اما معلوم است اصلاح‌طلب است. نوع پرداخت کیهان به آلودگی هوا با نوع پرداخت روزنامه‌های دیگر متفاوت است، با آنکه این یک مسئله محیط‌زیستی است. شما هم به‌عنوان یک روزنامه در‌کنار مسئولیت شهری باید مخاطب خود را پیدا کنید؛ برای کسی که برای شما تا کیوسک می‌رود و روزنامه را می‌خرد، این مهم است.
زائری: اگر تعریف ما از رسانه شهری مأموریت تحقق اهداف مدیریت شهری در حوزه شهر باشد، دیگر مسئله من این نیست که پول می‌دهد می‌خرد یا نه. اتفاقا یکی از دوره‌های موفق شهرآرا که به‌عنوان تجربه قابل مطالعه است، آن دوره است که شهرآرا رایگان به دست مخاطب می‌رسید.
آن تجربه توزیع را می‌توان مطالعه کرد. مسئله من تأمین آن هدف است. یادداشت من یا آقای عبدی در روزنامه شهرآرا باید با یادداشت ما در یک روزنامه دیگر متفاوت باشد. شهرآرا اگر به برجام هم می‌پردازد باید از زاویه زندگی شهری بپردازد. مسئله این نیست که من به چه موضوعی می‌پردازم؛ مسئله این است که چطور به آن موضوع نزدیک می‌شوم. آیا می‌توانم آن موضوع را به مسئله خودم تبدیل کنم؟
خوشخو: در روزنامه ۲ نکته اهمیت دارد؛ فروش و ضریب نفوذ؛ یعنی شما شاید با یک تیتر مهم به نفع مردم کاری کنید. ضریب نفوذ یک روزنامه بین مسئولان بسیار مهم است. فشار اقتصادی برای یک روزنامه با شرایط شهرآرا موضوع مهمی است.
عبدی: امروز مردم بخشی از اطلاعات خود را از شیوه‌های دیگر دریافت می‌کنند؛ منتظر شما نمی‌مانند. کسی که روزنامه شما را می‌خواند از جای دیگر هم اطلاعات دریافت می‌کند. اما این مهم نیست؛ مهم نحوه پرداختن است. ممکن است یک روزنامه سراسری ملی، موضع ترامپ را تیتر کند، اما شاید شما فقط خبر آن را منتشر کنید. دغدغه شما باید موضوعات شهری باشد. اما اگر زلزله می‌آید، باید موازنه ایجاد کنید. وقتی کسی روزنامه شما را نگاه می‌کند، باید حس کند که این یک روزنامه ملی نیست؛ یک روزنامه منطقه‌ای است.
خوشخو: شما اگر با دیگر روزنامه‌ها همسو باشید، این امتیازی برای شما نیست؛ اینکه خواننده بداند در روزنامه شما یک چیز متفاوت وجود دارد، این برگ برنده شماست. شما باید لحن داشته باشید. باید یک لحن در شهرآرا انتخاب شود.


بعد از ۳۰۰۰
زائری: به نظر من، مسئله اول روزنامه باید مردم باشد و شهروندی که تحولات جدی پیدا کرده است. امروز مخاطبان ما زیاد می‌دانند و دسترسی آن‌ها به اطلاعات زیاد است. این اهمیت دارد که مسئله ما مردم شوند. شهرآرا در ۱۰ سال گذشته، دستاورد‌های مهمی داشته است؛ ضمائمی در این دوره منتشر شد و ضمائمی هم در دوره‌های قبل منتشر شده که مهم‌ترین آن شهرآرا‌محله است. رسانه شهری به‌جای اینکه با تلسکوپ کار کند، با میکروسکوپ کار می‌کند و قرار است ذره‌بینی به موضوعات بپردازد.
خوشخو: هیئت‌امنای قَدری داشته باشید. لحن مشخصی داشته باشید تا با آمدن شهردار جدید سیاست تغییر نکند. هزینه‌های روزنامه را حتما کاهش بدهید؛ این باعث دوام روزنامه می‌شود.
عبدی: هیچ‌وقت گدای مخاطب نباشید و دنبال مخاطب ندوید.
ارسال نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تائید توسط شهرآرانیوز در سایت منتشر خواهد شد.
نظراتی که حاوی توهین و افترا باشد منتشر نخواهد شد.