بیستوهشتم شهریور سال ۱۲۹۹ خورشیدی، اتفاقی مهم در تاریخ معاصر ایران و مشهد رخ داد. در این روز کلنل محمدتقی خان پسیان وارد شهر مشهد شد، شخصیتی که نسبت و رابطه جالب توجهی میان او و هنر و ادبیات وجود دارد.
پسیان فقط سی سال عمر کرد اما همین زندگانی کوتاه پر از حادثه بود. او که زاده آذربایجان بود، شخصیتی میهندوست داشت.
جدش در پی جنگهای ایران عصر قاجار و روسیه و واگذاری بخشهایی از خاک ایران به حکومت تزاری، حاضر به پذیرفتن سلطه بیگانه نشده و از قفقاز به قلمرو حکومت ایران مهاجرت کرده بود. خود محمدتقی نیز نظامیای شایسته و از مخالفان استعمار انگلیس بود.
حوالی جنگ جهانی اول و تجاوز بیگانگان به ایران، او پس از فعالیتهایی سیاسی از کشور خارج شد و به آلمان رفت. آنجا در نیروی هوایی و پیادهنظام ارتش آلمان به تحصیلات نظامی مشغول شد. در بازگشت به میهن، در ژاندارمری خدمت کرد و به زودی کلنل (سرهنگ) شد.
پسیان با نایل شدن به فرماندهی ژاندارمری خراسان به این خطه آمد که خود داستانی پرماجراست. او طی یک سالث خدماتی در خراسان به مردم عرضه کرد اما در پی اختلافات با قوامالسلطنه و رضاخان سرانجام کشته شد.
زندگی کوتاه این افسر ایراندوست سوژههای جذابی در اختیار فیلمسازان و داستاننویسان میگذارد تا روایتهایی هنری و سرگرمکننده ارائه کنند. یکی از نکات جالب در این زمینه، دیدگاههای متضادی است که درباره کلنل وجود دارد.
در پژوهشهای متعددی که دربارهاش نوشتهاند، اگرچه خیلیها بر ایراندوستی او صحه میگذارند، برخی نیز او را تجزیهطلبی دانستهاند که قصد جداسازی خراسان از ایران را داشته است، قصد نداریم در این باره داوری کنیم و چنین اظهارنظرهایی را به متخصصان تاریخ معاصر ایران میسپاریم.
تنها برای طرح پرسش، بد نیست اشاره کنیم که آیا فردی که عاشق کشورش است و به آن خدمت کرده، نمیتواند مانند دیگر انسانها خطا کند؟ در هر صورت، اقداماتی چون اصلاحات مالی و کارهای عمرانی و تلاش برای برقراری امنیت در خراسان از نکات مثبت کارنامه اوست.
در سوگش شاعرانی چون عارف قزوینی سرودهها آفریدند و نویسندگانی چون محمود دولتآبادی در داستانهایشان به او پرداختند. فیلم سینمایی کلنل به کارگردانی نورالدین یادآور نیکروش نیز درباره آن ساخته شده و این توجه هنری علاوه بر کتابها و مقالات پژوهشی فراوانی است که با محوریت او و اقداماتش انتشار یافته است.
همچنین جالب است بدانیم که وقتی پسیان در برلین بود، در مجله ایرانیای به نام کاوه مقاله مینوشت و دو کتاب سرگذشت یک جوان وطندوست و جنگ مقدس از بغداد تا ایران را درباره تجربههای خود به نگارش درآورد.