صفحه نخست

سیاست

اقتصاد

جامعه

فرهنگ‌وهنر

ورزش

شهرآرامحله

علم و فناوری

دین و فرهنگ رضوی

مشهد

چندرسانه‌ای

شهربانو

افغانستان

عکس

کودک

صفحات داخلی

جنبش فعلی فراگیر نیست

  • کد خبر: ۱۲۹۴۲۲
  • ۲۱ مهر ۱۴۰۱ - ۱۱:۱۵
دکتر مجید بهستانی عضو هیأت علمی دانشگاه در مطلبی که در روزنامه ایران منتشر کرده است دلایل خود را برای موضوع که «جنبش فعلی فراگیر نیست» بیان کرده است.
به گزارش شهرآرانیوز؛ از طریق شعار‌ها و کنش‌ها می‌توان حدس زد جنبش اخیر یک جنبش هویتی و فرهنگی است و برخلاف برخی تحلیل‌ها که آن را دارای ریشه‌های اقتصادی می‌دانند، من آن را کاملاً یک جنبش اجتماعیِ فرهنگی هویتی می‌شناسم که به دنبال مطالبات فرهنگی است و به طور مشخص به دنبال برداشتن حجاب و اعطای آزادی‌های بیشتر به زنان در جامعه است.
 
ساختار هویتی و فرهنگی متأثر از ساختار مادی است. تحولات مادی پس از انقلاب در دوره جمهوری اسلامی اقتضا می‌کند که ما با نسل جدیدی مواجه باشیم. پیش از این به دلیل تداوم ساختار مادی و اجتماعی، ساختار فرهنگی هم تحول خاصی پیدا نمی‌کرد، اما به دنبال تحولات مادیِ ما، تحولات در ساختار جامعه و به دنبال آن تحول در باورها، ارزش‌ها و هنجار‌ها را شاهد هستیم بنابراین وضعیتی که می‌بینید کاملاً طبیعی است.
 
جنبش فعلی جنبش فراگیر نیست. ما نمی‌توانیم بگوییم کل دهه ۷۰ و ۸۰ به این جنبش پیوسته‌اند. برآورد اولیه از جمعیت فعال در میدان این جنبش در سراسر کشور جمعیتی کمتر از ۸۰ هزار نفر را نشان می‌دهد. این‌ها افرادی هستند که وسط میدان شعار دادند، تظاهرات کردند یا به جایی آسیب زدند و... این در حالی است که جمعیت دهه ۷۰ و ۸۰ بین ۱۵ تا ۲۰ میلیون است، اما بخش مهمی از افرادی که در میدان فعال بودند کسانی هستند که زیر ۲۱ سال سن دارند و در این میان درصد دختران در این جنبش بیشتر است.
 

پس از انقلاب نسخه اقتصاد سیاسی دوره پهلوی را ادامه دادیم

 
ساختار قدرت ابتدا محکم جلوی مطالبات موجود خواهد ایستاد، اما بتدریج تا حدی سعی می‌کند برخی از این مطالبات را جواب بدهد تا فشار‌ها را کاهش دهد.
 
ما متأسفانه پس از انقلاب بشدت نسخه اقتصاد سیاسی دوره پهلوی را با کمی اصلاح ادامه دادیم. از دهه ۷۰ و پس از جنگ، مدل‌های نئولیبرال را هم وارد و روی کنترل جمعیت و خانواده‌های کم‌فرزند سرمایه‌گذاری و تبلیغ کردیم.
 
از آن طرف با یک خانواده بشدت اتمیک مواجه شدیم که به جای دو فرزند، تک فرزندی شدند. تک فرزند‌ها محصول دوران‌هایی هستند که دولت‌هایی مثل دولت آقای هاشمی رفسنجانی و آقای خاتمی به دنبال این بودند همه رفاهی را که در یک دوره پیشرفته قابل تصور بود، در داخل ایران بازسازی کنند.
 
یکی از انگیزه‌های پدر و مادر‌های دهه ۵۰ و ۶۰ که در خانواده‌های پرجمعیت رشد کرده بودند، این بود که همه سرکوب‌ها و نداشته‌ها و محرومیت‌های خود را برای فرزندشان حذف کنند و به این ترتیب تک فرزندی را انتخاب کردند، حال آنکه به لحاظ روانشناختی فرزند در خانواده‌های تک فرزندی بشدت آسیب می‌بیند، چون خودخواهی در آن رشد می‌کند و نازپرورده می‌شود. تک فرزند غیر از بحث محرومیت اقتصادی نسبی، به لحاظ روانشناسی فردی به دنبال بحث‌های ناکامی‌های اقتصادی است که جامعه ما با آن درگیر است.
 

محرومیت فرهنگی از محرومیت اقتصادی مهم‌تر است

 
به دلیل در اختیار قرار گرفتن ماهواره‌ها و گوشی‌های هوشمندی که فرد می‌تواند براحتی خود را در کشور‌های دیگر ببیند و وضعیتش را با امکانات و فرهنگ و موفقیت دیگری که می‌تواند از جنس خودش باشد مقایسه کند، اینجا ما با محرومیت نسبی فرهنگی هم مواجه می‌شویم که این نسل از این موضوع احساس رنج می‌کند.
 
باید توجه داشت وقتی نوجوان امروز به لحاظ هویتی و فرهنگی خود را با نوجوان کشور‌های پیشرفته مقایسه کرده و احساس محرومیت می‌کند، این از محرومیت نسبی اقتصادی مهم‌تر است.
 
در نسل‌های خیلی قبل‌تر، دوره نوجوانی زودتر تمام و دوره جوانی آغاز می‌شد. دوره جوانی در فرهنگ ایرانی تا زمانی بود که فرد می‌توانست تشکیل خانواده بدهد، اشتغال ثابت داشته باشد و بتواند زندگی را تشکیل دهد، اما با نسلی روبه‌رو هستیم که حتی در ۳۰ سالگی خود را برای ازدواج آماده نمی‌بیند و زیر بار مسئولیت تشکیل خانواده و ورود جدی به جامعه نمی‌رود؛ پس این تحول نسلی در بحث مسئولیت‌پذیری جوانان و اینکه کی می‌خواهند وارد جامعه شوند اثر گذاشته است.
 
یکی از آثار جنبش فعلی این است که قبح مبارزه با سیستم و بی‌پروا بودن و قانون‌شکنی و هنجارشکنی به صورت کلی در این نسل از بین رفته و این وضع به حرکت‌ها و هنجارشکنی یا مطالبات بعدی آن‌ها کمک می‌کند.
 
تحلیلم این است که برداشتن روسری مطالبه واقعی نیست و مثل یک گلوله برفی توسعه پیدا خواهد کرد؛ آزادی مطلق در پوشش، یک بخش از آن است و مطالبه سایر آزادی‌های اجتماعی به دنبال آن می‌آیند.
 

تغییر ابزار و روش‌ها باعث خدشه‌دار شدن قدرت نمی‌شود

 
این گفته که اگر ابزار‌ها را عوض کنند قدرت خدشه‌دار می‌شود، درست نیست. اعمال قدرت می‌تواند همچنان ادامه پیدا کند، اما شیوه اعمال قدرت می‌تواند متفاوت باشد.
 
پیش از اینکه مطالبات اجتماعی و خواسته‌های اجتماعی به مرحله بحران برسد باید نبض جامعه زودتر از راه مطالعات و پیمایش‌های اجتماعی مشخص شود؛ اعداد و ارقام به ما خیلی از واقعیت‌ها را خواهند گفت؛ حتی می‌توانند ۱۰ سال زودتر به ما اطلاع دهند که برای آن‌ها برنامه‌ریزی شود.
 
پول، غریزه و هیجان سه مؤلفه محرک‌شمار قابل توجهی از نسل فعلی است. ۲۵ سال پیش جامعه‌شناسان از چنین تحولی خبر می‌دادند، اما هیچ اقدامی صورت نگرفت. حاکمیت در کنار تسلط روی اهداف ثانویه و تمرکز روی استراتژی‌ها و تکنیک‌ها و برنامه‌ها باید به فکر همسان‌سازی و تطابق باشد یعنی متوجه باشد آن هدف‌های اصلاحی باید با توجه به واقعیت‌های اصلی قابل دستیابی باشد.
منبع: روزنامه ایران
ارسال نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تائید توسط شهرآرانیوز در سایت منتشر خواهد شد.
نظراتی که حاوی توهین و افترا باشد منتشر نخواهد شد.