صفحه نخست

سیاست

اقتصاد

جامعه

فرهنگ‌وهنر

ورزش

شهرآرامحله

علم و فناوری

دین و فرهنگ رضوی

مشهد

چندرسانه‌ای

شهربانو

توانشهر

افغانستان

عکس

کودک

صفحات داخلی

بانوی نویسنده مهاجر در نخستین کتاب خود از دغدغه‌های هم‌میهنان یا به قول خود افغانستانی‌ها وطن‌دارانش نوشته است.
گروه ادبیات و اندیشه| درواقع داستان‌های «دل‌اندروا» ماجرا‌های آدم‌هایی را روایت می‌کند که اهل افغانستان‌اند، اما ماجرایی که برایشان رخ می‌دهد در حال و هوای عشق و ارادت به امام رضا (ع) می‌گذرد، اتفاقی که به‌جز علاقه این مردم ستمدیده به امام هشتم (ع)، ریشه در زادگاه نویسنده، یعنی شهر مشهد، دارد.

این مجموعه داستان در دوازدهمین نشست تخصصی ماهانه نقد آثار به‌نشر در فروشگاه مرکزی این انتشارات بررسی شد.

سید ابوطالب مظفری، منتقد این نشست، در آغاز توضیحاتی درباره نام این مجموعه‌داستان ارائه کرد: «دل‌اندروا» ترکیبی قدیمی است که در افغانستان بسیار رایج است و در خراسان نیز به کار می‌رود. این ترکیب را در ادبیات کلاسیک و آثار شاعرانی مانند انوری و فرخی می‌توان یافت. از نظر لغوی این واژه بیشتر «سرگردانی و حیرانی» معنا شده، اما معتقدم «دل‌اندروا» به معنای سرگردانی دل است. همچنین در سال‌های اخیر در ادبیات داستانی به جای تعلیق از کلمه «اندروا» به معنای دودلی و آویختگی استفاده می‌کنند.
این شاعر و نویسنده انتخاب نام کتاب را مثبت ارزیابی کرد و گفت: در نام کتاب نباید مستقیم‌گویی رخ دهد و از طرفی لازم است عنوان از ترکیبی نسبتا خوب و ایهامی در دل برخوردار باشد. این اتفاق برای نام این مجموعه‌داستان افتاده و در کنار آن، نام اثر با مضمون داستان‌ها مرتبط است، زیرا قهرمانان داستان‌ها در موقعیت «دل‌اندروا» قرار می‌گیرند.

مظفری درباره محتوای کتاب هم توضیح داد: «دل‌اندروا» از وضعیت جامعه مهاجر افغانستانی می‌گوید. مردم افغانستان در ۴۰ سال اخیر همواره میان ماندن و نماندن، رفتن و نرفتن تردید داشته‌اند. در نخستین داستان این مجموعه نیز مادری انتظار می‌کشد که ببیند آیا فرزندش می‌آید یا نمی‌آید. امنیت خاطری برای شخصیت‌های داستان‌ها وجود ندارد و این تعلیق در ذهن آن‌ها در نام کتاب بازتاب می‌یابد. این نویسنده مهاجر بهره‌مندی کتاب از دغدغه‌های دینی را حسن آن دانست، اما یادآور شد که برخی از داستان‌های آن سفارشی می‌نمایند. او در ادامه، زبان را در داستان‌نویسی یک وسیله به شمار آورد و خاطرنشان کرد: این در شعر است که زبانْ اصل واقع می‌شود درحالی‌که دغدغه نویسنده در داستان‌های «دل‌اندروا» بیش از آنکه درباره داستان و فضاسازی و طرح باشد، زبان و فراگیری واژه و اصطلاح است.

ام‌البنین ماهر، نویسنده «دل‌اندروا»، هم در توضیحاتی درمورد این مجموعه، آن را دربردارنده داستان‌هایی با موضوعات رضوی دانست و تنها یک داستان را از این لحاظ مستثنا کرد. او گفت: من در ایران به دنیا آمده‌ام و برای شناخت فرهنگ افغانستان باید بیشتر می‌کوشیدم. ازاین‌رو به مطالعه داستان‌های نویسندگان مطرح افغانستانی و آشنایی بیشتر با لهجه فارسی دری پرداختم. توصیه استاد مظفری نیز به من این بود که باید بپذیرم در اینجا به دنیا آمده‌ام و نفس کشیده‌ام، اما در عرصه ادبیات مهاجرت قلم بزنم. در این برنامه، جواد نعیمی، نویسنده پیش‌کسوت مشهدی و دبیر نشست، هم بیان کرد: در گذشته واژه «دل‌اندروا» درگستره خراسان زیاد به کار برده می‌شد. در این گستره عظیم لفظ دری نیز حاکم بوده است و طبیعتا امروز نیز چنین واژه‌هایی به کار می‌رود.

او این مجموعه داستان را به عنوان نخستین کتاب ام‌البنین ماهر دارای نکاتی مثبت دانست.
ارسال نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تائید توسط شهرآرانیوز در سایت منتشر خواهد شد.
نظراتی که حاوی توهین و افترا باشد منتشر نخواهد شد.