به گزارش شهرآرانیوز؛ در خلاصه داستان این سریال که با قلم سعید جلالی و علیرضا کاظمیپور نوشته شده آمده است: «امیرعلی پس از آزادی از زندان در تلاش است تا سالهای از دست رفته را جبران کند و زندگی تازهای را برای خود بسازد، اما سرنوشت شرایط دیگری را برای او رقم میزند و او برای رسیدن به خوشبختی ناگزیر است تا با مشکلات بزرگتری دست و پنجه نرم کند و …»
تاکنون ۱۸ قسمت از این سریال روی آنتن شبکه سه رفته است و براساس نشانهها، انتظار میرفت «بیهمگان» پس از مدتها نام یک سریال تلویزیونی را سر زبانها بیندازد. چند عامل دست به دست هم داد و مانع از رقم خوردن این اتفاق شد. شرایط عمومی جامعه و نیز مصاحبه اخیر سعید جاللی درباره ممیزیها، دو عامل فرامتن در این باره هستند. فارغ از این، «بی همگان» از برخی ایدههای تکراری هم لطمه خورده است.
محور اصلی این سریال داستان زندگی جوانی به نام امیرعلی (محمد صادقی) اســت که به دلیل عدم توانایی در پرداخت بدهی مالی به زندان میافتد. پس از آزادی ســراغ دختر مورد علاقه خود الناز با بازی میترا رفیع میرود که دختری متمول اســت. پدر او مهرداد (مهدی سلطانی) مانع از ازدواج اســت که البته در این مسیر چند اتفاق دیگر هم رخ میدهد. رقبای امیرعلی که در شرکت مهرداد هستند، با دسیسه یک قتل را گردن او میاندازند. امیرعلی در زندان است، اما ذرهای از عشق میان او و الناز کم نشده.
بهرنگ توفیقـی پیش از بیهمگان، ســریال «افرا» را سـاخت که شــباهتهایی میان این دو سریال دیده میشود. انتخاب بازیگران همان سریال از جمله محمد صادقی، مهدی ســلطانی، نســرین بابایی و ســپردن نقشهایی شبیه نقشی که در ســریال «افرا» داشتند، موجب شــده تا عناصر تکراری بیهمگان بیشتر به چشم بیاید. در ســریال افرا، محمد صادقی خواستگار دختر مهدی ســلطانی بود که در اینجا هم همین رابطه تکرار شده است. در آنجا با این خواستگاری از طرف پدر دختر مخالفت میشود، در بیهمگان هم همین اتفاق میافتد. در سریال «افرا» پسر نسـرین بابایی به دلیل ارتکاب به قتل به زندان میافتـد و در اینجا هم همین اتفاق تکرار شده است. این نکتهای است که پیشتر به آن اشاره کردیم و همچنان یکی از مهمترین عوامل لطمهزننده به بیهمگان است.
وظیفه یک سـریال تلویزیونی چیزی جز این است که مخاطب را سرگرم کند؟ میدانیم که در تلویزیون، مالک مهم این است که هر ســریال پند و حرف داشته باشد. این مسئله را ابتدا به ساکن نمیتوان یک عیب دانست منتها با زبان «شیرین»تر هم میتوان پیام را منتقل کرد. در سریال «بیهمگان»، اما ماجراهایی مثل قتل، زندان و تومور مغزی پدر باعث ایجاد فضایی تلخ شده. گویی در تلویزیون ملودرامها به بار نمینشینند جز اینکه تلخ تلخ تلخ باشند! این موارد در سریالهای قبلی سیما به وفور یافت میشد و همین حال اجزای تشکیلدهنده دیگر ســریال تلویزیون یعنی «آتشسرد» است. خب طبیعی است که مخاطب از تکرار این همه تلخی دلزده میشود و بخشی از ناکامی بیهمگان را باید در همین مسئله جستوجو کرد.
حکایت عشـقها و موانعی کــه برســر راه دلدادگان وجود دارد، تم اصلی ســریالهای تلویزیون اســت. در بیهمگان پســری از خانواده نه چنــدان برخوردار، عاشــق دختری از خانوادهای ثروتمند شــده که شرح دادیم مشکالت سر راه آنها چیست. این موضوع تکراری، عامل دیگری است که به بیهمگان لطمه زده. به این بیفزایید مصاحبه اخیر سعید جاللی با خبرگزاری ایلنا را که از سختگیریهای تلویزیون برای روایت قصههای عاشقانه گفته.
این همه اتفاق بد و تلخیهای بی پایان برای قهرمان قصه، آن هم در شرایطی که هنوز نصف سریال پخش نشده، در این روزهایی که مردم به شادی و آرامش نیاز دارند، واقعا چه معنی دارد!
چرا در این روزهایی که مردم به شدت درگیر فشارهای سنگین اقتصادی اند و حال عمومی مردم روبراه نیست، سریالی به این تلخی راهی کنداکتور میشود؟! ملودرامی تلخ با اندک چاشنی مسائل اقتصادی که هر شب میزان تلخی و غم و غصه آن بیشتر میشود و مخاطب به ناچار باید بر سر همه گرفتاریها و استرسهای روزانه خود، هر شب شاهد این تلخیها هم باشد.
اینجاست که جای خالی تدبیر و مدیریت درست رسانه در تلویزیون به شدت احساس میشود؛ مدیریتی که با توجه به نیاز روانی جامعه و مخاطب، سریالی با محتوا و مضمون درست راهی آنتن کند؛ طبیعی است که وقتی حال روحی مردم مساعد نیست، لااقل با پخش سریالی کمدی و طنز این خلا را پر کرده و لااقل ساعتی ذهن پر از استرس و خسته بیننده را آرام کند.
گفتنی است: مجموعه تلویزیونی جدید شبکه سه سیما با حضور چهرههای مشهور زیادی پخش آن به نیمه رسیده که در این مجموعه مهران مهام به عنوان تهیه کننده و بهرنگ توفیقی کارگردانی را بر عهده دارد.
این داستان درباره داستان زندگی امیرعلی است. امیرعلی پس از آزادی از زندان در تلاش است تا سالهای از دست رفته را جبران کند و زندگی تازهای را برای خود بسازد، اما سرنوشت شرایط دیگری را برای او رقم میزند و او برای رسیدن به خوشبختی ناگزیر است تا با مشکلات بزرگتری دست و پنجه نرم کند و موانع زیادی بر سر راهش برای رسیدن به عشقش الناز پیش میآید و…
مهدی سلطانی سروستانی، سمیرا حسنپور، محمد صادقی، میترا رفیع، کاوه خداشناس، کاظم هژیرآزاد، سپند امیرسلیمانی، نسرین بابایی، مسعود شریف، مهدی ماهانی، داریوش سلیمی، جلیل فرجاد، هادی قمیشی، مهسا باقری، سلمان خطی، افسانه ناصری، علیرضا درویش، علی کاظمی، علیرضا نعمت اللهی، مهدی احدی، بردیا دیانت، امیرحسین آصفی، بهنام مومنی، یاسین مسعودی، علی جلالی و مریم اصفهانی بازیگران این سریال هستند.