محبوبه عظیم زاده | شهرآرانیوز؛ سال ۲۰۱۷ یک کمدین آمریکایی، رمان «شوخی بی پایان» دیوید فاستر والاس را مقابل دوربینها خورد. مِنِلیک دوم، امپراتور اتیوپی نیز که قلبش در اواخر عمر، حسابی با او سر ناسازگاری داشت و چند حمله قلبی را از سر گذراند، تصمیم گرفت با خوردن انجیل شفا پیدا کند، اما در نهایت، پس از آخرین حمله قلبی و در حال بلعیدن انجیل مرد. بله، این یک واقعیت است که در طول تاریخ کسانی بوده اند که کتاب میخوردند! البته «کتاب خواری» داریم تا «کتاب خواری»!
کتاب خوار شدن اتفاقا مسلک خودش را دارد و آیین و آداب مخصوصی و به همین سادگی هم نیست که آدم دهانش را باز کند و آن الیاف سلولزی را ببلعد و بفرستد پایین. روایت پیش رو شرح ساعاتی هم نشینی با احسان رضایی، یکی از کتاب بازها و کتاب خوانها و کتاب خوارهای قهار است که کتاب «آداب کتاب خواری» را نیز نوشته است. مخاطب این دورهمی مجازی که دومین کارگاه آموزشی از سلسله کارگاههای آموزشی چی کتاب در مشهد است، کسانی هستند که تمایل دارند انس و الفت بیشتری با کتابها برقرار کنند، بیشتر به آنها نزدیک شوند، حداکثر بهره را از آنها ببرند و در یک کلام، بشوند یک کتاب خوار واقعی.
قبل از پاسخ به سؤال اصلی نشست که همان «چگونه به یک فرد کتاب خوار تبدیل بشویم؟» است، بد نیست سرکی بکشیم به کتاب «مسافر، برج، کرم». کتابی که احسان رضایی در آغاز نشست گریزی به آن میزند و از سه استعاره اصلی دنیای خواندن که کتاب خوانها و کتاب خوارها به طور قطع با آن آشنا هستند میگوید. کتابی که آلبرتو مانگوئل، پژوهشگر برجستۀ ادبیات و رمان نویس آرژانتینی، در آن با گشت وگذار در میان آثار برجسته ادبی و شخصیتهای داستانی، این سه استعاره را بررسی میکند: مسافر؛ خوانندهای که با کتاب و در کتاب، به جهانی که کتاب برایش میسازد سفر میکند. برج عاج، یا همان دژ و قلعه؛ جایی که خواننده در آن ساکن است و درواقع در آن پناه میگیرد از شر آسیبهای زمانه وهرآنچه در پیرامونش میگذرد و کرم؛ همان کرم کتابها یا خوره کتابها و کتاب خوارها که آنها از کتاب و کلمه جدایی ندارند و کتابها و کلمات از آن ها؛ اصطلاحی رایج از قرن شانزدهم که رضایی میگوید «آداب کتاب خواری» اش نیز از همین عنوان الهام گرفته است.
روزهای سخت و عجیبی را از سر میگذرانیم و به قول احسان رضایی کتاب خواندن راهی است برای مدیریت موقعیتهای سخت. او معتقد است هنوز که هنوز است، در گپ و گعدههای مان، صحبت از کتابها جای خود را در کنار صحبت از فوتبال یا سیاست یا مسائل روزمره باز نکرده است و درواقع هنوز وقتی بخواهیم درباره کتاب حرف بزنیم، اتفاق عجیبی محسوب میشود و حتی شاید فضل فروشی قلمداد شود. در صورتی که وظیفه ماست تا خوبها و خوبیها را در جهان پراکنده کنیم. پس برویم سر وقت همین مسئله اصلی و خوبمان که پاسخ به این پرسش است: آداب کتاب خواری چیست یا چه کنیم که کتاب خوار شویم؟
آیا صرف برخورداری از سواد خواندن و نوشتن، میتوانیم یک کتاب خوان قهار یا یک کتاب خوار شویم؟ خیر. احسان رضایی میگوید اولین قدم برای تبدیل به یک فرد کتاب خوار این است که بپذیریم کار سختی پیش رو داریم و در نتیجه باید خودمان را آماده رویارویی با این مسیر صعب بکنیم. اما سختی به چه معنا؟ مسائل مالی و هزینهای که باید تقبل کنیم یک بخش این ماجراست و دیگری، زمان گذاشتن است و صرف وقت. (با توجه به اینکه هر فرد سرعت مطالعه مخصوص به خودش را دارد) چشم پوشیدن از بسیاری لذتهای دیگر که یکی از آن ها، دست کشیدن از زرق و برقهای فضای مجازی و شبکههای اجتماعی است. کاری که اراده زیادی میخواهد، اما در مقابل، شما وقتی این مهارت را یاد بگیرید و در لذت آن غرق شوید، به چیزی دست پیدا میکنید که آن دستهای که سختی اش را تحمل نکرده اند اصلا از عظمت و زیبایی آن خبری ندارند.
کتاب خواری مهارتی است که باید آن را به دست آورد. اما چگونه؟ احسان رضایی میگوید: «نباید فراموش کنیم که هر مهارتی با تکرار و تمرین و ممارست به دست میآید و موفقیت حاصل میکند.»
همراهی با یک دوست یا گروه کتاب خوان قدم سومی است که رضایی از آن نام میبرد. او معتقد است در این مسیر سخت که کسب مهارت در آن نیازمند تمرین است، بهتر است یک همراه داشته باشیم که این همراه، میتواند یک دوست کتاب خوان باشد یا جمعها و گروههای کتاب خوانی، چون «وقتی آدم تنها نیست و متعلق است به یک جمع، انگیزه روانی بسیار بالایی پیدا میکند و مسیر سخت پیش رویش سهلتر به نظر میآید.»
صحبت به دوست و همراه کتاب خوان که میرسد، رضایی یادی از برنامه «کتاب باز» و سروش صحت میکند که از مدتی پیش، مشابه بسیاری از برنامههای محبوب و پرهوادار صداوسیما، از آنتن حذف شد. احسان رضایی مدتی به عنوان یکی از کارشناسان کتاب باز در آن حضور پیدا میکرد و برای مخاطبان از شعر و شاعران و نویسندگی و نویسندگان و کتابها و متعلقات این دنیای جذاب سخن میگفت. او میگوید بازخوردهای مثبت زیادی از مردم بابت حضور در این برنامه گرفته است و همیشه این سؤال را از خودش میپرسید که چرا مردم تا این حد به کتاب باز علاقه دارند. سؤالی که پاسخش را این گونه پیدا کرده است: «چون تعامل من و سروش در پشت صحنه و جلوی صحنه کاملا یکی بود. یعنی ما به حساب اینکه جلو دوربین قرار گرفتیم فیلم بازی نمیکردیم. همین حس واقعی بود که به مردم منتقل میشد و مردم نیز آن را دوست داشتند.»
«من کتاب هایم را به صورت موضوعی در کتابخانه ام چیده ام و این روش شخصی من است.» این را احسان رضایی میگوید و همین «روش شخصی داشتن» را یکی دیگر از راهکارهایی میداند که در مسیر کتاب خوار شدن به کمکمان میآید. روشی که از چیدمان و جلد کردن کتابها شروع میشود و تا اینکه چطور کتاب را بخوانیم، چطور یک کتاب را انتخاب کنیم، سیر مطالعاتی مان چگونه باشد و... را شامل میشود. حالا اگر در ذهن برخی از شما این سؤال به وجود آمده است که سروشکل ظاهری کتاب خواندن آیا واقعا تأثیری در ذات این مسئله میگذارد یا نه؟ ارجاعتان میدهیم به این بخش از گفتههای رضایی: «بله، نظم ظاهری نظم ذهنی را به ارمغان میآورد.»
توصیه پنجم او این است که راهی برای استفاده از کتاب پیدا کنید. رضایی بر این باور است که پیدا کردن کاربرد برای یک کتاب، چه در حد استفاده از متن آن در نقل وقولها و مکالمات روزمره باشد، چه در یک اقدام جدی تر، میتواند به این سؤال منجر شود که: «کتاب در زندگی به من چه کمکی میکند؟» که در نتیجه، این مسیر، هدفمندتر، جذابتر و مفیدتر خواهد شد.
بخش پایانی این نشست مجازی، با پرسش و پاسخهای مخاطبان همراه بود که در خلال آن، نکات دیگری نیز مطرح شد.
توصیههایی نظیر اینکه سعی کنیم نویسنده و مترجمهای خوش قلم را شناسایی کنیم یا به جای اینکه دنبال خواندن کتابهای زیادی باشیم، یک کتاب را چند مرتبه بخوانیم تا درک بهتری از آن پیدا کنیم.