آزاده چشمه سنگی | شهرآرانیوز؛ اگر بیماری حصبه، مرتضی ممیز را روز کنکور پزشکی خانه نشین نکرده بود، شاید حالا او را پزشکی توانا میشناختیم. اما روزی که از بستر بیماری بلند شد، فقط چند صندلی در آزمون هنر خالی مانده بود که پس از کنکور، به لطف ظرفیتهای باقی مانده، وارد دانشگاه هنرهای زیبای تهران شد.
رشته نقاشی آن چیزی نبود که خانواده ممیز برای پسرشان آرزو داشتند، اما قدر شاگردی علی محمد حیدریان را که خودش روزگاری هنرجوی کمال الملک بود، فقط مرتضی ممیز درک میکرد. او رشته نقاشی را درحالی فرامی گرفت که هم دانشکدهای سهراب سپهری بود و پس از اتمام تحصیلات با احمد شاملو شروع به همکاری کرد. سال ۱۳۴۴ هم که مدرک کارشناسی اش را گرفت، رفت بلاد کافهها و معماری ها؛ فرانسه. آنجا مشغول تحصیل در رشته طراحی غرفه و ویترین بود که دل باخته فیروزه صابری شد.
چند سال بعد با یکدیگر ازدواج کردند تااینکه سرطان فیروزه صابری، به زندگی عاشقانه شان دستبرد زد؛ همان بیماریای که سال ۸۴ مرتضی ممیز را به آغوش خاک برد. اما حدفاصل روزگاری که ممیز از پاریس به ایران برگشت تا زمانی که به بستر بیماری افتاد، روزی نبود که ممیز نفس هایش را خرج هنر نکرده باشد. طوری پدرانه هوای مطبوعات نوپا و باانگیزه را داشت که هیچ نشریهای نبود دست یاری به سمت ممیز دراز کرده و چیزی دستگیرش نشده باشد. اگر دوندگیهای او نبود، شاید تا سالیان سال نامی از رشته گرافیک دربین عناوین دانشگاهی به چشم نمیخورد. سندیکای گرافیستهای ایران با همت ممیز ایجاد شد و راه اندازی دوسالانه گرافیک ایران پیشنهاد او بود.
مرتضی ممیز نشان درجه یک فرهنگ وهنر جمهوری اسلامی را سال ۸۳ دریافت کرد و یک سال پیش از آن، چهره ماندگار شد؛ چهرهای که به طراحی لوگوهای ماندگارش شهرت داشت. لوگوی مشهور نشان استاندارد، سایپا، آتش نشانی و موزه رضا عباسی جزو آثار اوست که حاصل سالها تجربه و تحقیق و ممارست بود. او به گرافیک ایران شخصیت داد و گرافیک همان چیزی بود که به نشریات شخصیت میداد.
آیدین آغداشلو، گرافیک ایران را به قبل و بعد ممیز تقسیم میکند. پیش از ممیز، گرافیستها کارمندان سادهای بودند که صفحات کتاب و مجلات را تصویرگری میکردند، اما ممیز، شأن رسمی و هنری گرافیک را برای جامعه تعریف کرد. حتی تعرفه قیمت گذاری و ملاکهای ارزش گذاری یک اثر گرافیکی از زمان او آغاز شد. بسیاری از دانستههای مرتضی ممیز را میشود در دهها جلد کتاب ارزشمندی که از خود به یادگار گذاشته بود، پیدا کرد. «هنر گرافیک در ایران» و «طراحی جلد کتاب»، از کاربردیترین کتب او در زمینه گرافیک است. اما آنچه ممیز را حتی پس از حیاتش جاری و زنده نگاه داشت، پرورش هنرجویان و شاگردانی بود که با آموختههای او، قدمهایی جسورانه برداشتند و آثاری ماندگار خلق کردند و نگاه او به هنر را در آثارشان، ساری و جاری ساختند.