شکیبا افخمی راد | شهرآرانیوز؛ «انگشتر» فیلمی کوتاه است که به اثرات مخرب جنگ و بازماندگان آن میپردازد. «انگشتر» تا به امروز در جشنوارههای مختلفی، چون «فناسیس» اروگوئه، «سن رافائل» اسپانیا، «هریتیج» آمریکا و «فرفیلم» کوزوو به نمایش درآمده و همچنین توانسته است جایزه بهترین فیلم حقوق بشر از جشنواره «پینک سیتی»» هندوستان و نشان شایستگی بهترین فیلم کوتاه، از جوایز جهانی «آکولید» آمریکا، را به دست آورد.
رسولی خود تهیه کنندگی، نویسندگی و کارگردانی اثر را برعهده داشته است و هادی شیبانی به عنوان تدوینگر، محبوبه سلطانی به عنوان طراح صحنه و لباس، آناهیتا موسوی به عنوان طراح چهره پردازی و یوسف صفایی به عنوان مدیر فیلم برداری از جمله عواملی هستند که او را همراهی کرده اند. محمد جهان پا و سپیده مذهب هم دو بازیگری هستند که در این فیلم به ایفای نقش پرداخته اند. رهام رسولی در گفتگو با شهرآرا درباره ویژگیهای اولین اثرش و همچنین شرایط ساخت فیلم کوتاه در مشهد توضیحاتی ارائه کرده است که در ادامه میخوانید.
فیلم کوتاه «انگشتر» که محوریتش جنگ و تبعات آن است، در بهمن سال گذشته طی دو روز جلوی دوربین رفت و پس از دو ماه در اواخر فرودین ۱۴۰۱، با به پایان رسیدن مراحل پس تولیدش آماده پخش و نمایش شد؛ فیلمی که داستان پیرمردی از بازماندگان جنگ و ماجرای انگشتری گم شده او را روایت میکند.
مسائل جنگ و بازماندگان آن همیشه دغدغه من بوده است؛ اینکه وقتی جنگی در میگیرد، همیشه به کشته شدهها و تعدادشان نگاه میشود و کسی به بازماندگان جنگ که اعضای خانواده خود را از دست داده اند و دچار مشقت فراوان شده اند فکر نمیکند. یعنی هیچ وقت در نظر گرفته نمیشود که افراد بازمانده دیگر زندگی شان به شکل طبیعی برنمی گردد و امکان دارد سالها تحت تأثیر جنگ باشند. از آنجایی که من در دهه ۶۰ به دنیا آمدم و با فضای جنگ تا حدودی آشنا هستم، در دورهای که هنرجوی انجمن سینمایی جوان بودم، به ایده داستان «انگشتر» رسیدم، اما بنا به دلایلی حدود چهار سال ساخت فیلم مسکوت ماند تا اینکه پارسال فیلم نامه را تکمیل کردم و آن را جلوی دوربین بردم. در واقع این فیلم ادای احترامی است به همه بازماندگان جنگ و تروریسم در ایران و دنیا.
در فیلم «انگشتر» نشانههایی از تم و محیط خاورمیانه دیده میشود، باوجود این سعی کردیم داستان آن را به جغرافیای خاصی محدود نکنیم تا همه مردم دنیا بتوانند با آن ارتباط برقرار کنند. یعنی به مخاطب این حس منتقل نمیشود که مثلا درباره جنگ خاصی در فلان منطقه جغرافیایی صحبت میکنیم. مزیت دوم فیلم «انگشتر» این است که خیلی کوتاه و موجز به موضوع مدنظرش در دو بازه زمانی حال و گذشته میپردازد و پیامش را مستقیم بیان میکند. البته فیلمهای دیگری هم ساخته شده که کوتاهتر از «انگشتر» هستند، ولی اصولا آثاری بوده اند که داستانشان در یک بازه زمانی روایت میشده است و مانند ما دو بازه زمانی را تعریف نکرده اند.
به دلیل شیوع کرونا و همچنین بالا بودن هزینههای ساخت با مشکلاتی روبه رو شدیم، ولی مشکل اصلی ما فیلم برداری در فصل زمستان بود. ما در ابتدا میخواستیم کار را در پاییز جلوی دوربین ببریم، ولی به دلیل فوت پدرم، ساخت فیلم به زمستان موکول شد. ازآنجاکه باید صحنههایی را در فضای باز فیلم برداری میکردیم، سرما خیلی اذیتمان کرد، اما در مجموع چالش جدی دیگری نداشتیم.
ما در هفتههای گذشته یک اکران تقریبا خصوصی در سینما اطلس مشهد داشتیم که آنجا «انگشتر» در کنار دو فیلم کوتاه دیگر از آثار مرتبط با انجمن سینمای جوان به نمایش درآمد، اما هنوز اکران جشنوارهای و گستردهای در ایران نداشته ایم و منتظریم تا دور اول پخش جهانی به پایان برسد و بعد به سراغ پخش داخلی و اکران از طریق پلتفرمها و هنر و تجربه برویم.
فیلم کوتاه مظلوم است و بیشتر جامعه نمیدانند ساختار آن چیست. در مشهد نیز شاید در مجموع ۵ درصد مردم با فیلم کوتاه آشنا باشند، اما در هرحال همین اکرانها و برنامههایی که انجمن سینمای جوان هرازگاهی برگزار میکند، درکنار فعالیتهای رسانهای میتواند در آشنا کردن مردم با فیلم کوتاه مؤثر باشد. فقط کمی صبر و تلاش میخواهد.
یکی از مشکلات فیلم سازی هزینههای بالای آن است؛ به طور مثال ساخت یک فیلم کوتاه معمولی الان حدود ۷۰ تا ۸۰ میلیون تومان خرج دارد؛ از این رو فیلم سازان مجبور میشوند همه سرمایه و پس اندازشان را خرج کنند تا بتوانند اثرشان را جلوی دوربین ببرند. از طرف دیگر بعد از ساخت و پخش هم، معمولا سرمایه شان برنمی گردد. از این رو نهادها و افرادی که میتوانند از ساخت آثار حمایت کنند باید پای کار بیایند.
البته برخی نهادها مانند انجمن سینمای جوان و حوزه هنری الان هم در زمینه حمایت از فیلم سازان فعالیت میکنند، ولی میزان این حمایتها نسبت به ظرفیت مشهد و تعداد فیلم سازان خوبی که دارد، بسیار کم است. مشکل دیگری هم که در مشهد وجود دارد کمبود امکانات، چه از لحاظ ابزاری و چه از لحاظ نیروی انسانی و عوامل است. درهرحال فیلم سازی کاری گروهی است و بعضی مواقع نیاز است که عواملی با تجربیات خاص از شهرهای مختلف در پروژهای حضور داشته باشند. به نظر من باید ارتباط و همدلی در میان فیلم سازان بیشتر شود تا عوامل بتوانند از تجربیات همدیگر استفاده و آثار باکیفیت تری تولید کنند.
نه چندان. یک فیلم ساز شاید اثرش را برای دویست تا سیصد جشنواره بفرستد و درنهایت برای نمایش در بیست جشنواره کارش پذیرفته شود. راهیابی به جشنوارههای خارجی هم با وجود آنکه اتفاق بزرگی محسوب میشود، به تنهایی برای فیلم ساز آورده مالی ندارد، مگر اینکه فیلم موفق به کسب جایزه شود. البته در برخی جشنوارهها جایزه مالی به فیلم ساز داده نمیشود یا اگر هم داده شود، رقم آن بسیار ناچیز است. در جشنوارههایی که پول خوبی به فیلم سازان برگزیده داده میشود هم معمولا رقابت بسیار سنگینی درجریان است.
در واقع یک فیلم حتی ممکن است به چهل جشنواره برتر جهانی راه پیداکند، ولی جایزهای دریافت نکند؛ بنابراین حضور در جشنوارهها نمیتواند برای فیلم سازان توجیه مالی داشته باشد. اما پخش از طریق پلتفرمها و گروه هنر و تجربه که البته این روزها کم رنگ شده است، تا حدودی به بازگشت سرمایه کمک میکند. در مجموع میتوان گفت اصولا برای فیلم کوتاه بازگشت سرمایهای رخ نمیدهد و اگر فیلم ساز از طریق نهاد و تهیه کننده شخصی حمایت نشود باید همه هزینههای کارش را خودش پرداخت کند.
برای حضور در چند پروژه به عنوان تهیه کننده و مدیر تولید صحبت کرده ام که احتمالا مراحل تولید آنها تا حدود یک یا دو ماه آینده آغاز میشود. اما فعلا قصد ندارم اثری را کارگردانی کنم و درهرحال برنامه ریزی هستم تا سال آینده فیلم کوتاه جدیدی را جلوی دوربین ببرم.