صفحه نخست

سیاست

اقتصاد

جامعه

فرهنگ‌وهنر

ورزش

شهرآرامحله

علم و فناوری

دین و فرهنگ رضوی

مشهد

چندرسانه‌ای

شهربانو

افغانستان

عکس

کودک

صفحات داخلی

هوای تازه در شرق مشهد

  • کد خبر: ۱۴۷۲۲۶
  • ۰۵ بهمن ۱۴۰۱ - ۱۳:۵۰
آیا می‌توانیم در زمین‌های وسیع تک مالکی این منطقه توسعه محلات پیشرفته افقی ایرانی اسلامی و خانه‌های ویلایی دوستدار خانواده و تولید را نمونه سازی و معرفی جهانی کنیم؟

قراردادی نانوشته، نظریه‌ای بر جان‌ها نشسته، فهمی مشترک، اراده‌ای قوام یافته درباره حاشیه شهر وجود دارد که به این محلات مستضعف قوی، درجه ۲ و تقلیل گرایانه می‌پردازد؛ حتی وقتی که آسفالت، رنگ آمیزی، مدرسه و چمن مصنوعی را به آنجا می‌برند، انگار همین که حداقل‌ها تأمین شود خیلی هم خوب است. بله، خوب است، اما نه وقتی که هزینه فضاآرایی شهری کوتاه مدت بیش از ۲۰ میلیارد، فقط یک کلان پروژه غرب شهر بیش از ۲۰ هزار مترمربع و هزینه طراحی چندنقشه و راهبرد کم مایه و کم عمق بیش از ۲ میلیارد تومان است! یعنی مقیاس هزینه‌های متن، کلان شهر اروپایی و مقیاس هزینه حاشیه شهر، روستایی کویری! ضعیف نگه داشتن و حفظ فاصله‌ها یعنی همین رویکرد. سلام به طبقاتی شدن نظام یافته!

این ماجرا روی دیگری هم دارد. عده‌ای اندیشه ورز پیدا شده اند که حرف‌های دیگری می‌زنند و افق نگاه را خیلی بالا برده اند؛ از خرداد ۱۳۴۲ آمده اند این مسافران زمان، این مغز‌های پیشرفته. آن قدر در مدرنیته علمی و عملی نفس کشیده ام که تفاوت هوای تازه این‌ها را با جان درک کنم. چندسال پیش که به قلعه خیابان می‌رفتیم تا پرسش نامه پر کنیم، دانشجو‌های مکتب مدرن خاورمیانه‌ای (!) هشدار‌های امنیتی به هم می‌دادند و من ته دلم غصه می‌خوردم که چه بسا نخودفروش این محله از پدر کارخانه دار فلان دختر هم کلاسی که ساکن فلان منطقه برخوردار شهر است، خیلی آدم حسابی‌تر باشد. حالا این اندیشه ورزان چهل ودویی می‌گویند اینجا باب الرضا (ع) است!

یعنی از تقلیل آدم‌ها به موادفروش، رسیده ایم به هویت یابی آن‌ها به عنوان خادم الرضا (ع) و آدم‌ها و محیطی که رنگ تعالی می‌دهند؛ چکیده‌ای از شهر رضوی. امام رضا (ع) در باور ما انسان کامل، و حرم قطعه‌ای از بهشت است و اینجا دروازه‌ای از شرق فرامرزی تمدنی به مشهد جهان شهری آینده. وقتی علی (ع) باب مدینه علم پیمبر (ص) است، باب مدینه عالم آل پیمبر (ص) هم باید علوی باشد و علوی یعنی جامع دین و دنیا، ماده و معنا؛ یعنی از هر نظر پیشرفته، عادلانه، اخلاقی و الهی؛ یعنی رو به بی نهایت! سلام به حقیقت متعالی یکپارچه! سلام به بستر زندگی معنایافته! سلام به شهرک شهیدباهنر! در این پارادایم دیگر سخن از مدرسه، شبکه فاضلاب، چمن مصنوعی و آسفالت جزو بدیهیات است. این‌ها دنباله‌های پست پیشرفت هستند و سخن این بار از پیشران ها، نقش ها، کنش‌ها و مکان‌های جهان شهری است.

آیا می‌توانیم در زمین‌های وسیع تک مالکی این منطقه توسعه محلات پیشرفته افقی ایرانی اسلامی و خانه‌های ویلایی دوستدار خانواده و تولید را نمونه سازی و معرفی جهانی کنیم؟ آیا می‌توانیم نمونه فناوری‌های فرهنگی کالبدی یعنی مکان‌های فراغتی با هدف تربیت انسان کارآمد را خلاق و نوآورانه ایجاد کنیم و خانه دوم‌های تربیتی دوست داشتنی ویژه را متناسب این مردم مهیا کنیم؟ آیا می‌توانیم در شبکه استخوان بندی و ساختار فضایی مشهد پیوندی عمیق بین حاشیه و حرم مطهر رضوی ایجاد کنیم و این محله را نقطه الف پیوند دودویی با حرم مطهر رضوی تعریف و متجلی کنیم؟ وجوه کالبدی و کارکردی این معنا چه هستند؟ کدام فهرست فعالیت‌ها و کاربری‌ها ذیل معنای مکتب رضوی در این باب الرضا (ع) قابل کشف و نوآوری بوده است تا با آن‌ها مکان‌های تولیدی و اقتصادی و فرهنگی ذیل امر زیارت و ذیل سبک زندگی رضوی ایجاد کنیم؟

کدام جنس کارها، کدام تولیدات، کدام مهارت ها، کدام بازار، کدام مشتری، کدام مدل مصرف؟ چگونه مسجد را به عنوان مرکز ثقل و چهارراه همه تعاملات محلی و کنش‌های یادشده تعریف کنیم و حکمای قوم را برای نگه داشتن نسخ تسبیح پیشرفت به این مرکز فرماندهی برسانیم؟ این مسجد تمدن ساز، مسجد چندعملکردی، مسجد اجتماعی چیست؟ چگونه با عینک زنانه و مادرانه به محله و زندگی نگاه کنیم و برای زنان محله چه نقش‌هایی تعریف کنیم که نه در اباحیگری غرب قرار گیرند و نه در تحجر و تحقیر و حاشیه نشینی اندیشه عملی شرق؟ پایگاه این زن معاصر مسلمان ایرانی چگونه جایی است؟ با این دست پرسش‌ها به سراغ شهرپردازی و فرامتنی کردن حاشیه می‌روند تا آن هوای تازه چهل ودویی، نوشهر‌های انقلاب اسلامی هزاروچهارصدی را بسازد؟ ما نیز با آن‌ها همراه شویم...

ارسال نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تائید توسط شهرآرانیوز در سایت منتشر خواهد شد.
نظراتی که حاوی توهین و افترا باشد منتشر نخواهد شد.