الهه فیاضی| فیلم «زهرمار»، ساخته جواد رضویان، با نشان دادن داستان زندگی فردی که قرار است به زودی نماینده مجلس بشود، به نقد جایگاه اجتماعی افراد می پردازد.
«زهرمار» یک نقد اجتماعی است که در قامت یک کمدی درام ایرانی، خودنمایی می کند. فیلم نامه این فیلم، ساختاری سه پرده ای و روایتی خطی دارد که در ورود به پرده دوم با پیش داستانی از زندگی حاج حشمت روبه رو می شویم و انگار قرار است مابقی فیلم درمورد این معمای زندگی حاج حشمت باشد، اما معما رها می شود و درگیر قصه جدیدی می شویم که همراه شدن لیلی با قهرمان قصه است.
حاج حشمت، مداحی ساده زیست، عاشق مسلک و مردمی است که نمی تواند دلی را بشکند. سیامک انصاری ایفاگر نقش اصلی این فیلم است و تاحدود زیادی به خوبی از پس نقشش برمی آید؛ طراحی شخصیت های اغراق شده در اطراف حاج حشمت، از عکس همسر مرحومش بر روی دیوار بگیر تا خواهرزنی که قصد جلب توجه وی را دارد تا برزو ارجمند و برادر و همسر برادرش که بازیگران کاملا فرعی فیلم هستند و اصرار دارند خطبه طلاقشان را یک شخصیت معروف مثل حاج حشمت بخواند، همه و همه مخاطب را گیج می کند و در ادامه بین خنده و اخم، مستاصل می گذارد. در اوایل پرده دوم می بینیم که مردی سربه زیر و مذهبی در آستانه یک موقعیت سیاسی و اجتماعی که شرایط حساسی دارد، با زنی همراه می شود که شکل وشمایل و لباس پوشیدنش کاملا با رفتار، افکار و موقعیت حساس حاج حشمت متضاد است.
پرواضح است که همراه شدن لیلی و حشمت، قرار است به تحول این زن بینجامد. درنتیجه موقعیت هایی که باید به این تحول بینجامد، باید قهرمان و مخاطب را در روند فیلم دچار افت وخیز کند، اما موقعیت های طراحی شده ایستایند و پیش برنده نیستند و تحول قهرمان را باورپذیر نمی کنند.
در پرده سوم نیز تحول اغراق شده حشمت را می بینیم که به یک باره از آدمی بی دست وپا، تبدیل به یکه بزنی می شود که به تنهایی به سراغ آدم بدهای قصه می رود و معلوم نیست چطور، همه را یک تنه لت وپار کرده است. تنها تصوری که از این سکانسِ حذف شده و بهتر است بگوییم به تصویر کشیده نشده می توان تجسم کرد، سکانسی از فیلم های پرزدوخورد هندی است.
نقطه های عطف و کشمکش ها در زهرمار، آن قدر ضعیف هستند که نمی توانند از قهرمان های قصه، از حشمت و لیلی، یک قهرمان تاثیرگذار بسازند. آن ها انگار قهرمان های زندگی خودشان هستند و با اندکی مدیریت کردن، از آن مشکلات رد می شوند؛ مشکلاتی که بزرگند ولی به علت پرداخت نادرست، کوچک انگاشته می شوند.
با وجود تمام کم وکاستی های این فیلم، می توان گفت جواد رضویان نمی خواسته است فیلمی تجاری و گیشه پسند بسازد. او می خواهد دغدغه های جامعه را بگوید. بگوید که بدها مطلقا بد نیستند. گاهی اگر کسی باشد که به موقع آستین هایش را بالا بزند، مشکلات پیچیده، ویرانگر و بغرنج تر از این نخواهند شد. او می خواهد گوشزد کند که تمام مردم این شهر به کمک احتیاج دارند.
«زهرمار» شاید یک فیلم ناموفق در ساخت، فیلم نامه و حتی تصویربرداری باشد اما فیلمی است که به راحتی می توان آن را با خانواده در سینما تماشا کرد، بدون دیدن شوخی های مبتذلی که امروز در سینمای کمدی باب شده است.