صفحه نخست

سیاست

اقتصاد

جامعه

فرهنگ‌وهنر

ورزش

شهرآرامحله

علم و فناوری

دین و فرهنگ رضوی

مشهد

چندرسانه‌ای

شهربانو

افغانستان

عکس

کودک

صفحات داخلی

نقد و بررسی فیلم «پرونده باز است» کیومرث پوراحمد | «خط غلط، معنی غلط، انشا غلط، املا غلط»

  • کد خبر: ۱۵۰۶۷۹
  • ۲۷ بهمن ۱۴۰۱ - ۱۴:۴۰
  • ۱
فیلم پوراحمد ایده و سوژه خاصی ندارد، اما این چندان مهم نیست؛ اصل کار پرورش و پرداخت درست‌وحسابی است. اما آیا «پرونده باز است» ازاین‌نظر خوب است؟

شریف شیرزاد | شهرآرانیوز، انتخاب بهترین فیلم چهل‌ویکمین دوره جشنواره بین‌المللی فیلم فجر، البته به‌دلیل بی‌کیفیتی اغلب فیلم‌ها، کار دشواری است، اما تعیین بدترین فیلم، به همان دلیل، از آن هم دشوارتر است؛ بااین‌همه، «پرونده باز است» حتما یکی از نامزدهای شایسته این عنوان است.

من، که مثل خیلی از هم‌نسلانم، به‌ویژه برای «قصه‌های مجید»، مدیون کیومرث پوراحمد (و مسلما هوشنگ مرادی کرمانی) هستم، بعد از متحمل‌شدن رنج دیدن فیلم آخر این فیلم‌ساز، احساس کردم بخشی از دینم به او را ادا کرده‌ام و قدری سبک شده‌ام.

البته همچنان سپاس‌گزار پوراحمد هستم که در این سن‌وسال هنوز هم دغدغه نوجوانان و مسائل آن‌ها را دارد، ولی آخر کارگردان سینما باید چنین دغدغه‌ای را به‌شیوه‌ای متناسب با توانایی‌های خودش بروز بدهد، وگرنه بهتر است کلا فیلم نسازد و مثلا بیانیه صادر کند (بماند که آخرین اثر پوراحمد در حد بیانیه هم نیست).

روایت ماجرای قاتلی که به سن قانونی نرسیده است و داوری درباره اینکه او را چگونه بایست مجازات کرد در قالب فیلم یک روش دارد و در قالب گزارش یک روش دیگر __ عوضی‌گرفتن این قالب‌ها فاجعه بار می‌آورد. راستی، اصلا بایست این مشهورات را بازگفت؟! داستان که ظاهرا برگرفته از واقعیت است ازاین‌قرار است که فرهاد کیوانی (پویا نجفی)، نوجوانی ۱۵ساله، نوجوان دیگری به‌اسم علیرضا سرابی را، حین درگیری با او، به‌ضرب چاقو کشته است.

او را به کانون اصلاح و تربیت می‌برند تا بعد از گذراندن سال‌های کودکی در آنجا و رسیدن به سن قانونی مجازات شود. پدر فرهاد (علی باقری) که باغبانی گنگ و بی‌زبان است و همچنین مسئول کانون، آقای سیفی (پژمان بازغی)، امیدوارند بتوانند طی این مدت رضایت اولیای دم را جلب کنند و جان پسرک را که گویی بسیار هم آرام و سربه‌راه است نجات دهند؛ اما خانواده مقتول، به‌ویژه پدر و مادر او، عبدالله و نجمه (حسین پاکدل و نسیم ادبی)، حاضر نیستند از خون تک‌پسر عزیزکرده‌شان بگذرند. حامد محمود (محمدرضا غفاری)، وکیل جوان، که بنابه مناسبات کاری با هما (شادی مختاری)، خواهر روزنامه‌نگار علیرضا، آشنا شده است، با تبیین مسئله بزهکاری نوجوانان برای او، کم‌کم دختر و مادر او را از قصاص منصرف می‌کند؛ اما پدر خانواده سر تصمیمش می‌ماند.در آن‌سو، فرهاد که در کانون دچار مشکلات جدیدی هم شده است روزهای سختی را پشت‌سر می‌گذارد و روزبه‌روز به مرگ نزدیک‌تر می‌شود.

با نهایت تأسف و شرمندگی، باید بگویم که حتی این خلاصه‌داستان هم از اصل فیلم بهتر است. فیلم پوراحمد ایده و سوژه خاصی ندارد، اما این چندان مهم نیست؛ اصل کار پرورش و پرداخت درست‌وحسابی است __ فراوان فیلم‌ دیده‌ایم که خالق آن یک ایده یا سوژه معمولی یا حتی نخ‌نما را چنان پرورده و پرداخته‌ است که شاهکار از آب درآمده است. اما آیا «پرونده باز است» ازاین‌نظر خوب است؟ به‌هیچ‌وجه.

گذشته از ابعاد فنی که هیچ نمود ویژه‌ای در این فیلم نیافته‌اند، فیلم‌نامه و گفت‌وگوها و بازی‌ها هم بسیار پیش‌پاافتاده و تصنعی‌اند: قصه‌های فرعی (ناپدیدشدن یکباره مادر فرهاد، عشق فرهاد به نرگس [راشین ربی]، درگیری قنبر و ناصر [مهبد جهان‌نوش و محمدمتین ستاری]) که قرار است توجیهاتی برای اتفاقات و رفتارهای دیگر فراهم بیاورند خیلی ساده‌لوحانه‌ و گاه کاملا نامربوط‌اند؛ حرف‌های کاراکترها (قاضی‌ها [سام قریبیان و جواد طوسی] و نرگس و خانم فخرِ سردبیر [مه‌لقا باقری]) به‌شدت اغراق‌آمیز و شعاری است؛ بازی‌ بازیگران (حتی کسانی که حرفه‌ای به‌حساب می‌آیند) بسیار مبتدیانه است.

سخن کوتاه: آخرین اثر پوراحمد، حاصل عمر او، مصداق این بیت اسیر شهرستانی است که «نسخه آشفته دیوان عمر ما مپرس/ خط غلط معنی غلط انشا غلط املا غلط».

ارسال نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تائید توسط شهرآرانیوز در سایت منتشر خواهد شد.
نظراتی که حاوی توهین و افترا باشد منتشر نخواهد شد.
نظرات بینندگان
انتشار یافته: ۱
در انتظار بررسی: ۰
غیر قابل انتشار: ۰
مژگان صبری
۱۸:۲۴ - ۱۴۰۲/۰۴/۲۰
در مورد نقد کنونی اثر پرونده باز است: نقد کننده پیام فیلم را اشتباه متوجه شده. کیومرث پوراحمد آنقدر باتجربه و دنیا دیده بود که بعید است خود را برای نصحیت کردن دیگران و گفتن اینکه در قصاص ببخشید وارد ساخت موضوعی تکراری در سینما کند. در این اثر بیننده ترغیب میشود که مقصر را از دید قوه قضائیه ببیند و با مقصر از دید جامعه شناسی مقایسه کند. قانون نسبت به غیرعمدی بودن رخداد کور است. در این حادثه ممکن بود فرهاد کشته شود و علیرضا محکوم به اعدام. در دو اثر اتوبوس شب و کفشهایم کو نیز چنین ظرافتی در کشف پیام فیلم دیده میشود. در اینجا مجال توضیح بیشتر نیست.