به گزارش شهرآرانیوز، این ماجراهای وحشتناک از تیر ماه گذشته هنگامی در مشهد آغاز شد که در ۳ شب متوالی یک اصله درخت چنار با قدمت ۶۰ ساله مورد هجوم فرد یا افراد ناشناس قرار گرفت. ابتدا آثار اسیدپاشی روی درخت چنار نمایان شد و سپس تیغههای اره تنه درخت تنومند را نشانه رفت و آن را در آستانه مرگ زودهنگام قرار داد، اگرچه کسبه و اهالی محل در بولوار احمد آباد مشهد عکس العملی در این باره نداشتند، اما حامیان و فعالان محیط زیست در فضاهای مجازی به مطالبه گری پرداختند و غم از دست دادن چنین درخت زیبایی را به تصویر کشیدند.
این مطالبه گری شهرداری را به تکاپو انداخت وگروهی از کارکنان شهرداری منطقه احمد آباد برای جلوگیری از مرگ زودهنگام درخت مذکور تیمار آن را در دستور کار قرار دادند و ...
در حالی که هیچ کس نمیدانست در پس این ماجرای تکان دهنده، راز عجیبی نهفته است، ناگهان حادثه وحشتناک دیگری در ساختمان مقابل درخت چنار و در آن سوی خیابان رخ داد. همزمان با آغاز اغتشاشات اخیر درمحدوده بولوار احمدآباد یک مرکز بینایی سنجی در زیرزمین ساختمان مذکور طعمه شعلههای سرکش آتش شد و چندین میلیارد تومان خسارت مالی به بار آورد همه لوازم و تجهیزات و عینکهای موجود در این مرکز در آتش سوخت و در حالی به خاکستر تبدیل شد که ارتباط این آتش سوزی با اغتشاشگران گره خورد و متصدی آن به پیگیری راهکارهای قانونی برای یافتن عامل یا عاملان این خرابکاری (آتش افروزی) پرداخت، اما ماجرای این آتش افروزیها به پایان نرسید و دوم و نوزدهم آذرماه گذشته باز هم داروخانهای در طبقه همکف این ساختمان تجاری طعمه شعلههای آتش شد.
با آن که امدادگران آتش نشانی به دلیل شرایط اغتشاشات در آماده باش کامل بودند و بی درنگ در تاریکیهای شب خود را به محل آتش سوزی (ساختمان مقابل درخت چنار) رساندند، اما باز هم خسارتها از ۴.۵ میلیارد تومان گذشت و داروها و تجهیزات زیادی در آتش سوخت و خسارتهای هنگفتی هم به تاسیسات و ساختمان مذکور وارد آمد.
با اظهارنظرهای کارشناسی امدادگران آتش نشانی، مبنی بر عمدی بودن آتش سوزیهای مذکور، پروندههایی در کلانتری احمد آباد تشکیل شد و ماجرای این آتش افروزیها در حالی زیر ذره بین تحقیقات پلیسی قرار گرفت که هنوز هم فرضیه آتش سوزیهای سریالی به اغتشاشگران مرتبط میشد.
در حالی که بررسیهای تخصصی در این باره ادامه داشت، یازدهم دی ماه نیز شعلههای آتش از در ورودی مجتمع تجاری (ساختمان مقابل درخت چنار) باز هم زبانه کشید و خودروهای نجاتگران آتش نشانی را آژیرکشان وارد خیابان احمدآباد کرد.
احتمال سرایت آتش به طبقات بالای ساختمان چند طبقه، دلهره عجیبی را به راه انداخت، اما امدادگران بی ادعا مانند همیشه دل به میان شعلههای آتش زدند تا از بروز یک فاجعه دلخراش جلوگیری کنند. شیلنگهای سنگین خودروهای آتش نشانی در دستان امدادگران، قوت قلبی برای ساکنان و مالکان فروشگاههای تجاری شد، اما وحشت از رسیدن زبانههای سرکش آتش به کنتورهای گاز این ساختمان، دلهای امدادگران را به تپشی غیرقابل وصف انداخت. بی درنگ گاز محل قطع شد و نیروهای امداد و نجات آتش نشانی مشهد در حالی شعلههای آتش را فرونشاندند که باز هم بیش از ۵۰۰ میلیون تومان خسارت به تاسیسات ساختمان مذکور وارد آمده بود.
طولی نکشید که با گزارش ماجرای آتش سوزیهای سریالی به سلسله مراتب فرماندهی، سرهنگ احمد نگهبان به بررسی دقیق گزارشهای مذکور پرداخت و دستورات ویژهای را برای پیگیری جدی با بهره گیری از همه امکانات پلیس صادر کرد.
فرمانده انتظامی مشهد از نیروهای انتظامی خواست به طور شبانه روزی برای شناسایی عامل یا عاملان این خرابکاریهای هولناک اقدام کنند و آنها را به پنجه عدالت بسپارند.
به دنبال دستور محرمانه رئیس پلیس مشهد، چندین گروه اطلاعاتی و عملیاتی وارد عمل شدند و به سرنخهایی از یک زن نقابدار رسیدند که با پوشش زنانه در دوربینهای ترافیکی منطقه مشاهده میشد. بررسیهای بیشتر و همچنین واکاوی دقیق در حوادث و آتش سوزیهای قبلی نیز بر حضور این زن نقابدار مهر تایید میزد، اما دقت در رفتارها و حرکات این زن هنگام تردد در ساعات وقوع آتش سوزیها نشان داد که او یک مرد حدود ۴۰ ساله است که لباس زنانه به تن دارد.
به همین دلیل رصدهای اطلاعاتی پلیس با بهره گیری از تجربیات فرمانده انتظامی مشهد، وارد مرحله جدیدی شد و آنها با چهره زنی این مرد جوان به سرنخهایی رسیدند که نشان میداد این فرد ارتباطی با متصدی داروخانهای در آن سوی خیابان دارد و ترددهای مشکوکی در آن منطقه داشته است. این گونه بود که با هماهنگیهای قضایی، متصدی داروخانه مذکور احضار شد و مورد بازجوییهای فنی قرار گرفت.
این مرد جوان که ابتدا مدعی بود از ماجراهای مذکور اطلاعی ندارد، وقتی شواهد و دلایل مستند پلیس را دید، دیگر نتوانست حقیقت ماجراهای تکان دهنده را انکار کند و به ناچار دسیسههای دلهره آور خود را افشا کرد و گفت: به دلیل مشتریان زیادی که داروخانه مقابل داشت، حسادت وجودم را فرا گرفت و برای آن که ضربهای به داروخانه رقیب بزنم تا او داروخانه اش را به مکان دیگری منتقل کند تحت تاثیر پیشنهاد شوم یکی از دوستانم قرار گرفتم و فرد سابقه داری را برای اجرای نقشههای خودم اجیر کردم. وی درباره خشکاندن و قطع درخت چنار هم مدعی شد: آن درخت مقابل دید داروخانه را گرفته بود و من برای آن که فضای دید را برای جذب مشتری بیشتر کنم تصمیم به این عمل گرفتم.
در پی اعترافات متهم مذکور، بلافاصله عوامل انتظامی با راهنماییهای رئیس پلیس مشهد، عازم مخفیگاه مرد ۴۰ ساله (آتش افروز سابقه دار) در بولوار شاهنامه شدند و او را که به «زبل خان» معروف بود در حالی دستگیر کردند که به طور ضربتی و غافلگیرانه در محاصره نیروهای انتظامی قرار گرفته بود.
این فرد که در فیلم دوربینهای ترافیکی با پوشش زنانه دیده میشد، در بازجوییها به صراحت آتش افروزیهای سریالی را پذیرفت و گفت:متصدی داروخانه مرا برای اقدامات خرابکارانه اجیر کرد و تاکنون نیز ۸۶ میلیون تومان در ۴ مرحله از وی دریافت کرده ام، اما مرکز بینایی سنجی را به اشتباه آتش زدم و تصورم بر این بود که زیرزمین ساختمان مذکور محل انبار داروهای مرد داروخانه دار رقیبی است که طرف مقابل مرا برای وارد کردن خسارت به آن اجیر کرده بود.
بررسیهای بیشتر در این باره با معرفی متهمان به مراجع قضایی همچنان ادامه دارد.
منبع: خراسان