صفحه نخست

سیاست

اقتصاد

جامعه

فرهنگ‌وهنر

ورزش

شهرآرامحله

علم و فناوری

دین و فرهنگ رضوی

مشهد

چندرسانه‌ای

شهربانو

افغانستان

عکس

کودک

صفحات داخلی

خیانت اینستاگرامی به دلیل بی تفاوتی‌های شوهر

  • کد خبر: ۱۵۵۱۲۰
  • ۲۴ اسفند ۱۴۰۱ - ۱۳:۲۶
زن جوانی که از طرف شوهرش به خیانت متهم شده است، داستان زندگی‌اش را بازگو کرد.

به گزارش شهرآرانیوز، محبوبه و آرش ۱۰ سال قبل با هم ازدواج کردند، حالا آرش از همسرش شکایت و او را متهم به خیانت کرده است. محبوبه از چرایی این شکایت و روز‌هایی که گذراندند، می‌گوید.

*اتهام رابطه نامشروع را قبول داری؟

قبول ندارم. من فقط با یک نفر چت کردم و حتی او را ندیدم. آرش او را دیده، آن‌ها با هم قرار گذاشتند و صحبت کردند، اما من او را ندیدم.

*چرا با مردی غریبه چت می‌کردی؟

برای اینکه همیشه در زندگی‌ام تنها بودم، آرش که حالا غیرتی شده ماه‌ها من را تنها ول می‌کرد و می‌رفت.

*انگار در زندگی‌ات مشکلات زیادی داشتی.

من و آرش ۱۰ سال قبل با هم ازدواج کردیم. آرش پسر همسایه بود، ما همدیگر را زیاد می‌دیدیم. عاشق شدیم و ازدواج کردیم. آرش موبایل‌فروش بود و زندگی خوبی هم داشت. بعد از ازدواج همه چیز عوض شد.

*چه چیزی عوض شد؟

شش ماه که از ازدواج‌مان گذشت آرش انگار یک آدم دیگر شد. بیشتر با دوستانش وقت می‌گذراند بعد هم کلاً انگار من را از زندگی‌اش حذف کرد. ما با هم اختلافات زیادی پیدا کردیم.

*چرا بچه‌دار نشدید؟

آرش دوست نداشت بچه داشته باشد. کلاً سمت من نمی‌آمد و حتی نمی‌گفت چرا با من این‌قدر سرد برخورد می‌کند.

*چرا از همسرت جدا نشدی؟

خانواده من طلاق را قبول نداشتند. از من حمایت نمی‌کردند و من هم نمی‌توانستم بدون رضایت آن‌ها طلاق بگیرم، مجبور شدم ادامه دهم.

*از چه زمانی چت کردن با مرد غریبه را شروع کردی؟

در اینستاگرام با هم آشنا شدیم. از عکس‌های من خوشش آمد و بعد هم چت‌های ما شروع شد.

*شوهرت کی متوجه شد؟

طبق معمول یک هفته بود که خانه نیامده بود. با دوستانش به سفر رفته بود، در این مدت من به او زنگ نزدم و اصلاً با هم صحبت نکردیم به همین خاطر هم مشکوک شده بود. کلاً از رفتارم فهمیده بود که من دیگر مثل سابق نیستم.

*همسرت تو را دوست دارد؟

اگر من را دوست داشت زن صیغه نمی‌کرد. خواهر یکی از دوستانش را صیغه کرده. من هم که دیدم این‌طوری است تصمیم گرفتم او را از زندگی‌ام حذف کنم.

*یعنی انتقام گرفتی؟

من قصد خیانت نداشتم. از دست شوهرم عصبانی بودم. او من را از زندگی حذف کرده بود طلاق هم که نمی‌شد بگیرم.

*حالا می‌خواهی چه کنی؟

نمی‌دانم. فقط می‌دانم اشتباه کردم. آبروریزی بزرگی شد. به شوهرم گفتم طلاق بگیریم فعلاً که قبول نکرده. حالا نمی‌دانم چه می‌شود.

منبع: اعتماد

ارسال نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تائید توسط شهرآرانیوز در سایت منتشر خواهد شد.
نظراتی که حاوی توهین و افترا باشد منتشر نخواهد شد.