نازنین جلایری- سلام امامرضاجان! امروز هم مثل همیشه دلم هوای حرمت را کرده است. دلم میخواهد دوباره در صحن بنشینم و برایت حرف بزنم، از کوچکترین مسائل روزمره گرفته تا آن دعاهایی که فقط خودت میدانی.
چه حس خوبی است همسایهی تو بودن، اینکه چند روز یک بار بعد از مدرسه راهم را کج کنم و به سمت آرامش آسمانیات بیایم، مثل همین سهشنبهی دو هفتهی پیش که دلم گرفته بود و میتوانستم در پناه تو خود را احساس کنم.
امامرضاجانم، تو تنها طبیب قلب بیقرارم هستی. تو خوب میدانی که تنها پناه من هستی، تنها پناهی که میتوانی مرا تا بینهایت ببری و به بالهای کوچکم توان پرواز بدهی.
الان که فکر میکنم، میبینم تو بزرگترین نعمت خدا برای من هستی. برایم دعا کن! دعا کن عاشق تو باشم چندان که عشق تو را در سراسر زندگیام ببینم.