صفحه نخست

سیاست

اقتصاد

جامعه

فرهنگ‌وهنر

ورزش

شهرآرامحله

علم و فناوری

دین و فرهنگ رضوی

مشهد

چندرسانه‌ای

شهربانو

افغانستان

عکس

کودک

صفحات داخلی

«جنگ جهانی سوم»، فیلمی که هدر رفت | هیولا بیدار می‌شود

  • کد خبر: ۱۶۴۸۸۶
  • ۳۰ ارديبهشت ۱۴۰۲ - ۱۱:۱۲
«جنگ جهانی سوم» فیلمی خاص است که نشانه‌هایی از نگاه یک فیلم ساز میان سال را در هومن سیدی برملا می‌کند؛ کارگردانی که به نظر می‌رسد به مرز پختگی رسیده است.

محمد عنبرسوز | شهرآرانیوز؛ فیلم تازه هومن سیدی که یکی از محبوب‌ترین کارگردان‌های چند سال اخیر سینمای ایران بوده، در فضایی متفاوت ساخته شده است، با رویکردی که شباهت چندانی به آثار قبلی این فیلم ساز ندارد. «جنگ جهانی سوم» فیلمی خاص است که نشانه‌هایی از نگاه یک فیلم ساز میان سال را در هومن سیدی برملا می‌کند؛ کارگردانی که به نظر می‌رسد به مرز پختگی رسیده و در فیلم جدیدش کمتر نشانی از شلوغ بازی و خودنمایی به چشم می‌خورد.

متن، منهای حاشیه

برخلاف تفاسیر فرامتنی رایج که در فضای سیاست زده امروز قصد دارند از این فیلم یک مانیفست نمادپردازانه بسازند، «جنگ جهانی سوم» اثری سرراست درباره تحقیر شدن و تبدیل آدم‌های سالم به جانوران ددمنش است که در بستر یک اجتماع ناسالم مبتنی بر قانون جنگل، سرنوشتی محتوم به نظر می‌رسد.

اساسا این گونه نیست که سرِ شکیب، در اثر پوشیدن لباس هیتلر یا بازیگر شدن، گیج رفته و دیکتاتور درونش فعال شده باشد. برعکس، او از آزار دیدن و به جایی نرسیدن صدایش است که به بن بست استیصال می‌رسد، در حالی که تنها آرزوی ساده اش این است که مردم او را به حال خود رها کنند. همه مؤلفه‌های بیرونی -از پول و شهرت گرفته تا لباس و خانه- برای شکیب بی ارزش است؛ چنان که خودش تصریح می‌کند: «من هیچ کس نبودم، هیچکس هم نیستم». بر همین اساس، می‌توان گفت که فیلم ادعای محتوایی بزرگی، مبنی بر پرداختن به یک سوژه ملتهب یا بازنمایی یک ایده پیچیده سیاسی اجتماعی را ندارد و این نقطه قوت بزرگ آن است؛ زیرا سازندگانش فرصت پیدا می‌کنند بر مؤلفه‌های سینمایی متمرکز شوند.

فیلم نامه کم حرف

یکی از مهم‌ترین آفت‌های هنر‌های نمایشی ایران در سال‌های اخیر، نزدیک شدن فیلم نامه‌ها به قصه‌های رادیویی بوده است. بخشی از فیلم‌های سینمایی و سریال‌های ایرانی به نحوی ساخته می‌شوند که صرفا با شنیدنشان می‌توان بخش زیادی از داشته‌های اثر را درک کرد، بدون اینکه چیزی از دست برود.

نقطه قوت فیلم نامه «جنگ جهانی سوم» به همین کاستن از خصلت شنیداری و تمرکز بر ویژگی‌های بصری بازمی گردد. موضوع فیلم نامه ساخته جدید هومن سیدی را احتمالا بار‌ها و بار‌ها در قالب فیلم‌ها و سریال‌های مختلف ایرانی و خارجی دیده ایم؛ قصه یک انسان بی آزار و خوب که بر اثر ناملایمات اجتماعی، به موجودی دیوصفت تبدیل می‌شود.

روشن است که نویسندگان «جنگ جهانی سوم» به خوبی از تکراری بودن این طرح یک خطی قصه خود مطلع بوده اند، اما تعمدا، با پرهیز جدی از پرحرفی، عرصه را برای بروز خلاقیت‌های بصری کارگردان باز گذاشته اند. هومن سیدی هم توانسته است کارگردانی تمیزی را در فیلم تازه خود به نمایش بگذارد و این موضوع را بیش از هر چیز دیگر مدیون خویشتن داری فیلم نامه است.

شکیبایی شکیب

برخلاف آنچه از هومن سیدی انتظار می‌رفت، «جنگ جهانی سوم» کار خود را با صبر و حوصله آغاز می‌کند و به سبک فیلم‌های اصغر فرهادی، تا نیمه راه مشغول شخصیت پردازی است. سکوت‌های طولانی فیلم نامه از یک طرف به مخاطب اجازه می‌دهد بیشتر به شخصیت اصلی نزدیک شود و از سوی دیگر این فرصت را در اختیار کارگردان قرار می‌دهد که با تمرکز و وسواس، روی جزئیات تک تک نما‌ها فکر کند. در محور اول، نتایج دل نشین خویشتن داری‌های فیلم نامه «جنگ جهانی سوم» را می‌توانیم در بازی دقیق و فنی محسن تنابنده در نقش شکیب ملاحظه کنیم.

نویسندگان، به جای اینکه بخواهند فاصله بین سطور را با دیالوگ پر کنند، اجازه داده اند که زمینه برای هنرنمایی حسی در چهره بازیگر فراهم شود و انصافا تنابنده هم از این فرصت نهایت بهره را برده است. این یکی از بهترین تک نوازی‌های سال‌های اخیر سینمای ایران است که بازیگر نقش نقی معمولی را در قامت یکی از قبراق‌ترین هنرپیشه‌های سینمای ایران به مخاطب معرفی می‌کند.

تنها مشکل اجرای تنابنده این است که در یکی دو سکانس، به واسطه ضعف نقش مقابلش، از نفس افتاده؛ جایی که انتخاب حاتم مشمولی حسابی به کیفیت بازی‌های اثر لطمه زده است. مشمولی چهره‌ای دوست داشتنی و به غایت احترام برانگیز است که حضورش در ویدئوکست برنامه «کتاب باز» یکی از گفتگو‌های حیرت انگیز سال‌های اخیر تلویزیون را رقم زد. با این حال، انتخاب او برای یکی از نقش‌های مهم «جنگ جهانی سوم» اشتباه غیر قابل اغماض هومن سیدی لقب می‌گیرد.

بازی مصنوعی او در این فیلم، چنان به قامت اثر زار می‌زند که گویی پلان‌های او و تنابنده جداگانه فیلم برداری شده و در تدوین به هم چسبیده اند. این موضوع در سکانس هتل، تداوم و یکدستی اثر را خدشه دار کرده و اجرای محسن تنابنده را هم تحت الشعاع قرار داده است. از سوی دیگر، اما کم حرفی فیلم نامه باعث شده است کار هومن سیدی، در مقام کارگردان، حسابی به چشم بیاید. کارگردان نیز ظرفیت‌های این موقعیت را قدر دانسته و با انتخاب‌های هنرمندانه اش «جنگ جهانی سوم» را به اثری متمایز تبدیل کرده است.

راهزن‌های سینما

«جنگ جهانی سوم»، فیلمی در نما‌های باز با مختصاتی ویژه است که تماشا کردنش روی پرده عریض سینما با دیدنش در مانیتور‌های خانگی زمین تا آسمان تفاوت دارد. در واقع می‌توان گفت که تماشای فیلم تازه هومن سیدی در خانه این اثر را به باد می‌دهد و لو رفتن نسخه باکیفیتش باعث شده است این فیلم یکی از هدر رفته‌ترین فیلم‌های سال‌های اخیر ایران لقب بگیرد.

ارسال نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تائید توسط شهرآرانیوز در سایت منتشر خواهد شد.
نظراتی که حاوی توهین و افترا باشد منتشر نخواهد شد.