صفحه نخست

سیاست

اقتصاد

جامعه

فرهنگ‌وهنر

ورزش

شهرآرامحله

علم و فناوری

دین و فرهنگ رضوی

مشهد

چندرسانه‌ای

شهربانو

افغانستان

عکس

کودک

صفحات داخلی

«رضا حداد» در خانه ابدی‌اش آرام گرفت

  • کد خبر: ۱۶۵۱۶۴
  • ۳۱ ارديبهشت ۱۴۰۲ - ۱۱:۳۱
در آخرین روز اردیبهشت‌ پیکر «رضا حداد» کارگردان تئاتر در میان ناباوری بسیاری از همکاران و خانواده‌اش به سمت خانه ابدی بدرقه شد.

به گزارش شهرآرانیوز؛ در آخرین روز اردیبهشت‌ماه پیکر رضا حداد کارگردان تئاتر که دو روز قبل براثر ایست قلبی از دنیا رفت، در میان اندوه و ماتم و اشک‌های خانواده و دوستانش برای وداع به خانه هنرمندان ایران آورده شد.

مراسم تشییع این هنرمند تئاتر صبح یکشنبه، ۳۱ اردیبهشت با اجرای محمد سلوکی و حضور جمعی از هنرمندان برگزار شد.

شهرام گیل آبادی -ریس کانون کارگردانان تئاتر- در ابتدای این مراسم بیان کرد: ما همه امروز بازیگران رضا حداد هستیم؛ بازیگر آخرین کار او. صبح که میخواستم لباس بپوشم یادم آمد یک بار گفته بود اگر اتفاقی برای من افتاد لباس سفید بپوشید و اینجا که آمدم، دیدم خیلی‌ها سفید پوشیده‌اند.

او افزود: متاسفم که بگویم در این روز‌ها مرگ آسان شده است، به اندازه تمام فشار‌های روحی و روانی این روزها. رضا فقط ۵۴ سال سن داشت، اما همه بدانند که مرگ خاطره غیرممکن است. هیچ کس نیست از رضا حداد خاطره‌ای در عمق وجودش نقش نبسته باشد. اگر رضا یاد را نساخته بود الان با پریشانی در این مکان جمع نمیشدیم. رضا، همیشه در بین ما هست، چون یادش هست.

وی خطاب به حداد گفت: مطمئنم دراغوش خدا آرامی. متاسفانم که در این شرایط باید رضا را تکریم کنیم او در زمان حیاتش شایسته تمام تکریم‌ها بود. رضا حداد سنگ زیر آسیاب حرف‌های نگفته بسیاری از ما بود. او دوامش بر جریده عالم ثبت است.

محمد چرمشیر در ادامه این مراسم با صدایی بغض‌آلود گفت: همیشه فکر میکردم اگر یک روز من اینجا در تابوت باشم رضا چه می‌کند و حالا رضا اینجا در تابوت است و من نمی‌دانم چه کنم. اما بهتر است از مرگ حرف نزنیم، از رضا حرف بزنیم که از مرگ نمایشنامه می‌ساخت، ولی از زندگی می‌گفت.

او گفت: رضا یکی از پسران من بود و نمی‌دانم از این پس روزهایم را چه کنم.

در بخشی دیگر محمد رحمانیان گفت: لازمه صحبت در اینجا برای مرگ رضا حداد این است که باور کنیم او مرده و هروقت باور کردم که احمد آقالو و پرویز پورحسینی مرده‌اند، مرگ رضا را هم باور می‌کنم. من همیشه یک چیزی از رضا میخواستم، ولی او هیچ وقت چیزی از من نخواست. او هر وقت چهره غمگین ما را می‌دید که کاری داریم یا پولی کم داریم، می‌گفت مگر رضا مرده؟ نه. رضا نمرده. او با دوستان دیگرش تئاتر را تصویری کرد. او نمرده، چون لذت تماشا با ما هست و فکر میکنم رضا مجوز گریستن را برای همه ما صادر کرد.

او در بخش پایانی سخنانش گفت: مرگ رضا مثل عباس نعلبندیان یکی از دراماتیک‌ترین مرگ‌های ۵۰ سال اخیر است.

ابراهیم حقیقی یکی دیگر از سخنرانان این مراسم بود که گفت: رسم است از همراهان شهادت می‌طلبند و شهادت دهیم یکی از مهربانترین عزیزان ما بود که بدجور ما را ترک کرد.

روزبه بمانی نیز با بیان اینکه رضا درباره این روز (مرگ و تشییع) خیلی صحبت می‌کرد، بیان کرد: می‌گفت اول آتیلا بیاید صحبت کند. می‌پرسید شعر چه می‌نویسید؟ و به شوخی میگفتیم برای کدام؟ روی سنگ یا مراسم؟ ا و این شوخی مسخره به اینحا رسید. پاشو رضا بگو حالا من چه بگویم؟

وی گفت: رضا شعر را خیلی خوب میفهمید. او از درون، شعر و تصویر را خیلی خوب میفهمید، ولی مهمترین ویژگی او رفاقت بود. ببینید اینجا از همه طیف تفکر آمده‌اند و کاش این مسئله در سیاست ما وجود داشت.

سپس ستاره پسیانی در حالی‌که با گریه به سختی صحبت می‌کرد گفت: پدرم اینجا نیست و حالش هم اصلا خوب نیست، اما از من خواست از طرف او متنی را بخوانم.

آتیلا پسیانی نوشته بود: رضا قلبم مالامال از اندوه است که پایانی ندارد. تو برای من از برادر نزدیک‌تر بودی. همه جگرم یک پاره خون است. قول میدهم برای علی عموی خوبی باشم.

 ادامه دارد...

منبع: ایسنا

ارسال نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تائید توسط شهرآرانیوز در سایت منتشر خواهد شد.
نظراتی که حاوی توهین و افترا باشد منتشر نخواهد شد.