صفحه نخست

سیاست

اقتصاد

جامعه

فرهنگ‌وهنر

ورزش

شهرآرامحله

علم و فناوری

دین و فرهنگ رضوی

مشهد

چندرسانه‌ای

شهربانو

افغانستان

عکس

کودک

صفحات داخلی

نگاهی به برخی دشواری‌های خدمت سربازی |ضدارزش‌هایی که ارزش می‌شوند

  • کد خبر: ۱۷۳۹۹۰
  • ۲۲ تير ۱۴۰۲ - ۱۰:۵۴
  • ۱
سربازان از چالش‌های نظام وظیفه می‌گویند؛ اگر بخواهیم سرباز را معنی کنیم، همه به یک تعریف واحد می‌رسیم؛ کسی که حاضر است جانش را در راه آرمانش فدا کند. دفاع از دین، دفاع از وطن و دفاع از امنیت از جمله این آرمان‌هاست.

به گزارش شهرآرانیوز،برای همین است که در فرهنگ ما سربازی مقدس شمرده می‌شود. در تعریفی کلان‌تر، در فرهنگ ما خدمت کردن به مردم و کشور نیز تقدس دارد. جایگاه معلمان، کادر سلامت، نیرو‌های امدادی و نیرو‌های نظامی و انتظامی به همین دلیل است که در میان مردم ارج و قرب دارند. پس چه جنگ باشد و چه نباشد، نفس خدمت‌کردن ارزشمند است.

دوره سربازی در کنار همه حاشیه‌هایش، فرصتی است برای خدمت به کشور، فرصتی است برای کسب مهارت و کسب تجربه. با این حال، گاه اتفاقات ناخوشایندی برای برخی سربازان در این دوره رقم می‌خورد که نتیجه‌اش چیزی جز تلخ‌کامی نیست. این اتفاقات مربوط به سختی‌های این دوران نیست، که سربازی با سختی عجین شده است. سختی این روز‌ها وقتی دوچندان می‌شود که می‌بینیم زمانی را که باید برای خدمت به کشور صرف شود، برای امورات بعضا شخصی مافوق دارد هدر می‌رود. در این گزارش چند سرباز از تجربه خدمت برای غیر از اهداف اولیه سربازی می‌گویند.

کارگری برای مافوق

محمد یکی از سرباز‌هایی است که اکنون سیزده ماه از خدمتش در مشهد می‌گذرد. او نمونه‌های زیادی از بیگاری سربازان به امور شخصی فرماندهان را شاهد بوده است و دل پری دارد: «اینجا علاوه بر موارد موظفی خدمت که همه ملزم به انجامشان هستیم، گاهی باید کار‌های شخصی مافوقمان را هم انجام دهیم و البته از سربازانی که تخصص خاصی دارند، بیشتر سوءاستفاده می‌شود و به کار گرفته می‌شوند.

به همین علت است که بسیاری از سربازان هنگام ورود به یگان خدمتی بیان می‌کنند که حرفه خاصی یاد ندارند. چندی پیش یکی از هم خدمتی هایم که فوت وفن تأسیساتی را یاد دارد، به درخواست مافوقش لوله کشی آب وفاضلاب منزل شخصی او را رایگان انجام داد. یکی دیگر از دوستانم که پیش از سربازی مکانیک بود، فرمانده روز جمعه او را به منزلش فراخواند تا خودرو شخصی اش را تعمیر کند.

برای شست وشوی خودرو و انجام امور بانکی هم تا دلتان بخواهد از سربازان استفاده می‌شود و این تازه قسمت خوب و راحت ماجراست. چون گاهی هم از سربازان معمولی که حرفه‌ای یاد ندارند، به جای کارگر استفاده می‌کنند. به یاد دارم اسفند پارسال یکی از فرماندهانمان اثاث کشی داشت. گروهی از سربازان را برای جابه جایی اسباب و اثاثیه برد و شب هم بچه‌ها به یگان برگشتند. خودمان را هم چندی پیش فرمانده مان به محل ساختمان در حال ساختش برد و بعد با بیل یک کامیون را پر خاک و نخاله ساختمانی کردیم.»

وقتی از او می‌پرسیم که چرا زیر بار زور می‌روید، پاسخ می‌دهد: «فضای خدمت طوری شده است که فرمانده هر امری داشته باشد، ولو شخصی هم باشد، باید چیزی به جز چشم نگوییم! اگر مقابلشان بایستیم، روی دنده لج می‌افتند. یا مرخصی نمی‌دهند یا پست‌های شبانه بیشتری می‌گذارند و.... ناگزیریم که انجام بدهیم. در بازدید مافوق‌ها هم باتوجه به اینکه با حضور همین فرماندهان انجام می‌شود، امکان گله گذاری نداریم.»

سکوت، تنها راه پیش رویمان است

محمد در پایان گفته هایش از نحوه برخورد بعضی فرماندهان یا سربازان با پایه بالاتر گلایه‌مند است و‌ می‌گوید: «متأسفانه توهین و استفاده جملات ناشایست در بعضی یگان‌های خدمتی به امری عادی تبدیل شده است. این جملات روح و روان سربازان را‌ می‌آزارد و ما هم قدرت این را نداریم که مقابلشان واکنش نشان دهیم. تنها راه پیش رویمان سکوت است.»

خدمت منهای مهارت

محسن یکی دیگر از سربازان تحصیل کرده شهرمان است. او استفاده از سرباز را برای کار‌های شخصی مافوق، امری عادی و رایج می‌داند و با گلایه می‌گوید: «مکانی که من خدمت می‌کردم، معمولا فرمانده کار‌های شخصی اش را به صورت سؤالی به یکی از سربازان که وسیله نقلیه داشت، در میان می‌گذاشت.

سرباز اگر نمی‌پذیرفت، برایش خوب نبود و ممکن بود بد قضاوت شود و یک نقطه خاکستری از او در ذهن فرمانده باقی بماند. اگر می‌پذیرفت، می‌توانست به بهانه انجام آن کار، بیشتر بیرون از محل خدمتش باشد و هوایی تازه کند. به همین دلیل، بچه‌ها از این درخواست‌ها استقبال می‌کردند، اما درمجموع مجبور بودیم زمان زیادی را صرف کار‌هایی کنیم که نه مربوط به خدمت است و نه آورده‌ای دارد و چیزی به مهارتمان اضافه می‌کند.»

تفریح با آزردن تازه وارد‌ها

محسن در ادامه از کار‌هایی می‌گوید که روح و روان سرباز‌ها را برهم می‌زند. او‌ می‌گوید: «یکی از اقدامات مرسوم در محیط نظامی، رنجاندن سربازان تازه وارد است که برای مافوق یا باسابقه‌ها نوعی تفریح محسوب می‌شود؛ به این صورت که وقتی سرباز تازه واردی کارش را انجام ندهد، از نظر دیگران آدم پررویی به نظر می‌رسد و باید شاخش را بشکنند. به همین دلیل او را با اجبار به انجام کار‌های سخت و طاقت فرسای نظامی یا شخصی اذیت می‌کنند.

برای نمونه، یکی از سربازان تازه وارد که دانش آموخته کارشناسی ارشد دانشگاه شهیدبهشتی بود، مافوقش یکی از کار‌هایی که به او سپرده بود، انجام نداده بود و برای همین در ساعات اوج شلوغی و حضور ارباب رجوع که هم نیاز به نیروی پاسخگوی بیشتر و هم هوا به شدت گرم بود، مجبورش کردند علف‌های هرز باغچه را بکند! یا یک سرباز دیگر را فرستادند پشت بام اداره را جارو بزند.

یکی دیگر از کار‌های غیرمعمول این است که این طور سرباز‌ها را وادار می‌کنند در روزی غیر از روز نظافت گروهی، به تنهایی ساختمان را تی بکشند. چون وقتی آخر هفته و همه در کنار هم این کار را انجام می‌دهیم، راحت‌تر است و اذیت چندانی ندارد.»

ضدارزش‌هایی که ارزش می‌شوند

علیرضا اکنون دوران خدمتش را در بیست وشش سالگی و پس از مقطع کارشناسی تجربه‌ می‌کند. معتقد است فضای سربازی، بعضی جوانان را خودخواه و محافظه کار بار می‌آورد؛ به گونه‌ای که هرچه را از او خواسته می‌شود، به علت ترس از عواقب نپذیرفتن، انجام دهد و درقبال دیگران و سرنوشتشان بی تفاوت باشد:

«یکی دیگر از اشتباه‌های مرسوم، به اصطلاح از زیرکار دررفتن است. یعنی از یک جایی به بعد، یاد می‌گیریم که مهارت‌ها یا دانسته هایمان را انکار کنیم و بگوییم هیچ کاری بلد نیستم و هیچ چیز نمی‌دانیم، یا حتی خودرومان را جایی پارک کنیم که سربازان یا فرماندهان متوجه نشوند وسیله نقلیه داریم و انتظارات شخصی داشته باشند؛ بنابراین فریب کاری و زیرآب زدن، برایمان امری عادی، معقول و مقبول جلوه می‌کند و پس از دوران خدمت سربازی هم در کار‌های روزمره مان از آن‌ها استفاده می‌کنیم.»

آسیب‌های رابطه یک سویه مافوق با سربازان

او یکی از عوامل چنین وضعیتی را رابطه یک سویه مافوق در محیط‌های نظامی می‌داند: «در این محیط‌ها امکان برقراری دیالوگ وجود ندارد و جز اطاعت تصمیم دیگری نمی‌شود گرفت. البته شاید بسته به شخص فرمانده، بعضی جا‌ها این گونه نباشد، اما استثنا هستند و روال معمول همین یک سویگی است که شاید اقتضای فرماندهی باشد.

زیرا همه امور یگان به دست اوست و باعث می‌شود عده‌ای با تملق سعی کنند عزیزکرده او شوند و زیرآب بقیه اعم از سرباز‌ها یا دیگرکارکنان را نزد فرمانده بزنند. فرماندهان هم معمولا همین را دوست دارند. من چند جا خدمت کرده ام و از نزدیک دیده ام که به راحتی از سیاست «تفرقه بینداز و حکومت کن» استفاده می‌کنند.»

پیگیری از نهاد‌های نظارتی، آب در هاون کوبیدن است

این سرباز وظیفه درباره پیگیری اصلاح مشکلات موجود از رده‌های بالا، بیان می‌کند: «یکی دوبار درباره مسائل گوناگون محل خدمت با بازرسی و عقیدتی سیاسی صحبت کردم و بعضی موارد رسیدگی شد و مشخص بود از نهاد‌های نظارتی بالادست حساب می‌برند، اما مسئله این است که وقتی موضوعی به عنوان فرهنگ جا بیفتد، تغییردادن و اصلاحش با گزارش و پیگیری‌های این چنینی امکان پذیر نیست و آب در هاون کوبیدن است.

من حتی درباره مشکلات شخصی و روحی وروانی سربازان یا فرماندهان که مستقیم روی عملکرد و رفتارشان در محل خدمت اثرگذار بود، پیگیری کردم، اما فایده‌ای نداشت، درحالی که با توجه به نوع خدمتم، دسترسی به اتوماسیون فرمانده داشتم و‌ می‌دیدم که پیاپی از بالا برای رفتار درست با سربازان و به خصوص مراعات افرادی که مشکلات روحی دارند، تذکر داده می‌شود، اما اجرا نمی‌شود.»

ارسال نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تائید توسط شهرآرانیوز در سایت منتشر خواهد شد.
نظراتی که حاوی توهین و افترا باشد منتشر نخواهد شد.
نظرات بینندگان
انتشار یافته: ۱
در انتظار بررسی: ۰
غیر قابل انتشار: ۱
سرباز
۱۳:۰۱ - ۱۴۰۲/۰۴/۲۲
از اینکه اومدم خدمت شدیدا پشیمونم سربازی اجباری چیزی جز بیگاری نیست از باعث و بانییش متنفرم