الهام ظریفیان | شهرآرانیوز؛ جواد همایونی هنرمند تعزیه خوان شناخته شده مشهدی است که از کودکی به همراه پدربزرگش نقالی و پرده خوانی میکرده و اکنون بیش از بیست سال است در هنر تعزیه خوانی، پرده خوانی، نقالی، نقاشی و دوخت پردههای نقالی و تزیین لباسهای تعزیه کار میکند. او همچنین گروهی فرهنگی و مذهبی به نام هیئت عشاق الحرمین را تشکیل داده و به ثبت اداره فرهنگ و ارشاد اسلامی و شورای هیئات مذهبی رسانده است و در قالب این گروه هنرهای خیابانی از جمله تعزیه، نقالی و پرده خوانی را به مناسبتهای مختلف در مشهد اجرا میکند.
آموزش و تربیت نسل جوان تعزیه خوان اتفاق مهمی است که او در این گروه آن را دنبال میکند. همایونی در این باره بیش از همه به تربیت نیروی کارآمد و آگاه تأکید دارد و میگوید خیلی مهم است کسی که تعزیه کار میکند، امام حسین (ع) را بشناسد و چشم بسته هر حرفی را نزند. به بهانه اجراهای مختلف تعزیه در ایام عزاداری شهادت امام حسین (ع) و یاران وی، با این هنرمند گفت وگوی کوتاهی کرده ایم که در ادامه میخوانید.
نسل در نسل تعزیه کار میکردیم، ولی با مطالعه و تحقیق به این نتیجه رسیدم که تعزیه باید به روز شود. تعزیه نوینی که من و گروهم کار میکنیم، به گونهای است که هم چهارچوب اصلی تعزیه را دارد و هم درعین حال از نظر محتوا و مفهوم به روز است. هنر تعزیه به صورت وحشتناکی درگیر خرافات و تحریفات شده است و متأسفانه این هنر را دارد به قهقرا میبرد. ما سعی کردیم این تحریفات را جدا کنیم. همین طور زمان تعزیه را کاهش دادیم. در گذشته تعزیه سه یا چهار ساعت طول میکشید، اما ما ۴۵ دقیقه یا نهایتا ۵۰ دقیقه اجرا میکنیم. این تغییرات باعث استقبال مخاطبان در مناطق مختلف شهر شده است و از بین کسانی که به دیدن تعزیه میآیند، همه اقشار دیده میشوند.
این نیاز را طی سالها کار با گروههای مختلف میدیدم. میدانستم بعضی از محتواهایی که در تعزیه یا نقالی استفاده میشوند با سیره و اصل حرکت امام حسین (ع) منافات دارد. در گذشته مردم وقت زیادی داشتند و تعزیه خوانها معمولا میخواستند مردم را سرگرم هم بکنند. آنها برای اینکه اشکی از مردم بگیرند، تحریفاتی را اضافه میکردند تا بتوانند مردم را بیشتر نگه دارند. اکنون خوشبختانه مردم آگاهتر شده اند.
حتی بچهها خیلی مسائل را درک میکنند و واقعا نیازی نداریم که تحریفاتی داشته باشیم. واقعه عاشورا آن قدر بزرگ هست که نخواهیم بزرگ ترش کنیم. مصیبت امام حسین (ع) آن قدر عظیم است که زمین وزمان برای آن گریه میکنند و نیاز نداریم با دروغ مردم را وادار به گریه کنیم. خیلی از مردم وقتی مظلومیت امام حسین (ع) را درک میکنند، اشکشان با شنیدن نام ایشان جاری میشود.
دلایل مختلفی دارد. یکی این است که مردم در نگاه کردن و دیدن تنبل شده اند. مردم این روزها کمتر وقت دارند و نمیتوانند پنج ساعت برای دیدن یک تعزیه وقت بگذارند. حتی روضه خوانهای حرفهای سعی میکنند روضه را در ۱۰ دقیقه تمام کنند. شناخت نسل امروز درباره امام حسین (ع) آن قدر هست که نیاز نداریم دروغ بگوییم و اصل ماجرا را تحریف کنیم.
تعزیه امروز باید حاوی مسائل تازه و بدیع باشد و وقایع عاشورا و شخصیتها را به گونهای خلاقانه و بدیع روایت کند که مردم جذب شوند. متأسفانه در تعزیههای قدیمی تعزیه خوانها بیشتر از یک یا دو تعزیه نمیخواندند. یا از حضرت ابوالفضل (ع) میخواندند، یا از حضرت علی اکبر (ع) یا نهایتا از جناب حُر. مردم بارها این تعزیهها را دیده بودند. خیلی مهم است که بتوانیم محتواسازی داشته باشیم و هر سال و هر ماه که میگذرد محتواها را به روز کنیم تا برای مردم جذابتر باشند.
اولین و بهترین روش به نظرم این است که با کسانی که در این حوزه سررشته دارند مشورت کنیم. اینها یک عمر تحقیق و مطالعه کرده اند و همه این مطالعات چندین ساله را در دو ساعت در اختیارتان میگذارند. منبع دوم کتابهایی است که مورد تأیید بزرگان مذهب و مکتب ماست. سومین راه این است که پای حرفهای کسانی بنشینیم که عاشق امام حسین (ع) هستند. خاطرات آنها میتواند راه روشنی را برایمان باز کند که به شیوه مؤثر برسیم.
مسلما اولین راه این است که از تعزیه حمایت شود. هنرمندان همیشه ضعیفترین قشر جامعه هستند. اگر به تعزیه به عنوان یک هنر نگاه کنیم، حمایت میخواهد؛ چه حمایت معنوی و چه حمایت مادی. خیلی از کسانی که تعزیه خوانی را کنار گذاشته اند، به این دلیل بوده است که دیده اند کفاف زندگی شان را نمیدهد. وقتی فکرت از دغدغههای زندگی راحت باشد، مسلما میتوانی در کارت تنوع ایجاد کنی. نسخ خیلی از قدیمیهای تعزیه خوان در طول قرنها مورد تحریف قرار گرفته است، ولی هنوز از همانها استفاده میکنند.
متأسفانه غرور کاذبی در بعضی از آنها وجود دارد که حاضر نیستند از این نسخ دست بردارند. هرچه برایشان استدلال میآوری که این تحریف است و اصلا چنین شعری در شأن امام حسین (ع) نیست، قبول نمیکنند. متأسفانه همین باعث شده است استقبال مردم از تعزیه کمتر شود؛ چون مردم اکنون آگاه شده اند و دیگر این را که به آنها بگویی بوسه گاه پیامبر مانند سنگ شد و چاقو گلوی امام حسین (ع) را نبرید، نمیپذیرند. باید این را بگوییم که شمر شرمش آمد در چشم امام حسین (ع) نگاه کند؛ چون آنها کسانی بودند که نان ونمک اهل بیت (ع) را خورده بودند.
ولی میگویند، چون این نسخ از گذشتگان به ما رسیده است، باید همین طوری بماند؛ اشتباه گذشتگانشان را نمیخواهند اصلاح کنند، درحالی که اگر این کار را بکنند، هم میتوانند زمان تعزیه را کمتر کنند که مردم به کارشان برسند، هم میتوانند محتوای آن را غنیتر کنند. تعزیه هنری است که ثبت جهانی شده است. اگر از آن پاسداری و حفاظت نکنند، همین طور که الان رو به قهقراست، مردم از آن زده میشوند.
متأسفانه اکنون شرایطی ایجاد شده است که در شروع تعزیه اگر صد نفر مخاطب وجود دارد، این عدد در نیمه مجلس به پنجاه نفر میرسد و در انتهای مجلس ۱۰ نفر هم نیستند. دیگر مردم را نمیتوانیم جذب کنیم، درصورتی که امام حسین (ع) جاذب دلهای مردم بوده اند. دوستان بیایند اجراهای ما را نگاه کنند و ببینند که میشود بدون تحریف تعزیه را به روز کرد. میشود هر نمایشی را با تعزیه ترکیب کرد که مردم استقبال کنند.
اگر شغل اصلی شان هم نباشد، در یکی دو ماهی که در طول سال اجرا میکنند، باید بتوانند زندگی شان را بچرخانند. مگر کسی میتواند دو ماه زندگی اش را بدون درآمد بگذراند؟
سازمانها باید حمایت کنند. اگر آنها از هنرمندان تعزیه خوان حمایت کنند، این دوستان نیازی ندارند که منتظر صله مردم باشند. خیلی از آنها هنوز بیمه ندارند. حتی اگر بخواهند بعد از فوت در قطعه هنرمندان دفن شوند هم امکانش را ندارند. اینها دردهایی است که تعزیه خوانها دارند. درست است که این عزیزان پاداش معنوی خودشان را میگیرند، ولی جدا از آن باید امکاناتی فراهم شود که بتوانند ادامه بدهند و هنرشان را آموزش دهند.
البته خود آموزش هم مهم است و کسانی باید این کار را بکنند که چارچوبهای اخلاقی را رعایت میکنند. الان فقط کمکهای مردمی است. خیلی وقتها هم بوده است که دیده ام تعزیه خوانهایی سه ساعت اجرا کرده اند و حتی کرایه رفت وآمد و کرایه لوازمشان را هم خودشان داده اند. بیشتر افراد گروه ما جوان هستند و نیازی به این پول ندارند، ولی همینها چند سال بعد که وارد زندگی شوند، ممکن است مشکلات آن قدر درگیرشان کند که فرصت نداشته باشند از ۳۶۰ روز سال شصت روزش را رایگان برای کارهای فرهنگی بگذارند. باید کمکی باشد که اینها دلشان خوش باشد.
شما به این شصت روز نگاه نکنید. باید پشت این شصت روز سیصد روز تمرین باشد. در قدیم صلهای که مردم میدادند، کفاف میداد؛ چون زندگیها راحتتر بود. پول کمتر میدادند، ولی ماست، تخم مرغ یا حتی گوسفند نذر میکردند و میدادند. در همان ۱۰ روز اول محرم به اندازه یک سالشان از مردم صله میگرفتند. زندگیها کم خرج بود. توقعها کم بود. الان زندگی سخت شده است.
کاملا این امکان وجود دارد، هم برای مجالس تعزیه و هم مناسبتهای مذهبی دیگر و حتی مناسبتهای ملی. ما در دهه کرامت در ۱۰ شب بیست اجرا داشتیم. در دهه ولایت و عید نوروز هم همین طور بود. هنر میدانی که همه اش گریه و ناله نیست. نوروزخوانی، مراسم گل ریزان، ختم صلوات و خوشامدگویی به زائران را هم داریم. مراسم قدیمی بسیاری داریم که همین افراد آنها را اجرا میکردند. در محرم و صفر تعزیه خوانی و پرده خوانی و نقالی و در بقیه سال مراسم دیگر را اجرا میکردند. ما حتی تعزیه شاد داریم. میتوان خیلی از آنها را که الان کمتر خوانده میشوند، احیا کرد. بسیاری از تعزیه خوانها به داستانهای شاهنامه تسلط دارند.
خود ما دست کم هفتهای یک بار در آرامگاه فردوسی این برنامهها را اجرا میکنیم و مردم خیلی خوب استقبال میکنند. در دهه ولایت، تعزیه جنگ خندق را داریم. پردههای حماسی و پردههای کرامات اهل بیت (ع) را داریم که کار کرده ایم و خیلی هم جواب میدهد. ولی متأسفانه خیلیها دوست دارند در همان سبک قدیم بمانند. در واقع مقاومتی در بین برخی پیشکسوتهای این رشته وجود دارد و شاید اینکه تعزیه خوانی خیلی ترویج پیدا نکرده است هم به همین دلیل باشد.