فوتبال ایران در دو فصل گذشته با افت زیادی در ترانسفرکردن بازیکن به لیگهای خارجی روبهرو شده است. در هیاهوی اخبار نقلوانتقالاتی، موضوعی تلخ خودنمایی میکند و آن هم این است که بازیکنان ایرانی شاغل در لیگبرتر دیگر جذابیتی برای بازار خارجی ندارند؛ یک هشدار بسیار بزرگ برای لیگ پیر، فرتوت و مصرفگرای ایران که جای مناسبی برای بازیکنان جوان نیست.
در پنجره نقلوانتقالاتی این فصل و تا این لحظه دو بازیکن از تیمهای ایرانی به باشگاههای خارجی پیوستهاند. محمدامین حزباوی، مدافع بیستساله تیم امید ایران، پس از فصلی درخشان در رده ملی و همچنین باشگاهی با تیم فولاد خوزستان، توجه السد قطر را برانگیخت و با قراردادی پنجساله به یکی از تیمهای بزرگ آسیا پیوست.
چندسال پیش مرتضی پورعلیگنجی در این تیم توپ میزد و حالا حزباوی دیگرمدافعوسط ایرانی است که در فصل گذشته راهی این تیم پرافتخار شده است. فدراسیون فوتبال قطر همچنین بهصورت جدی در پی این است تا برای حزباوی تابعیتی قطری بگیرد و او را به تیمملی این کشور ببرد؛ پیشنهادی که تاکنون با موافقت مدافع جوان کشورمان همراه نشده است.
دیگرلژیونر جدیدی که این فصل از یک تیم ایرانی به باشگاهی خارجی پیوسته، مجتبی مقتدایی است؛ مدافع کناری و بیستوهفتساله فصل قبل تیم سقوط کرده نفت مسجدسلیمان که عملکرد ضعیفی در این فصل داشت و حتی در برههای کوتاه از این تیم بهعلت کمکاری کنار گذاشته شد، با تیم استقلال تاجیکستان به توافق رسیده و قرار است فصل بعد در لیگ این کشور و همچنین لیگ قهرمانان آسیا شرکت کند. آرش اکبری، دیگربازیکن ایرانی بود که در سالیان گذشته در فوتبال تاجیکستان مشغول به بازی بود و حالا شاهد حضور مقتدایی هم هستیم.
محمد سلطانیمهر و محمدعلی کاظمی دیگربازیکنان شاغل در فوتبال ایران هستند که توجه قهرمان بلامنازع فوتبال تاجیکستان را جلب کردهاند. اما همه میدانیم که حضور بازیکنان ایرانی در لیگ درجهچندم تاجیکستان هیچ سود و منفعتی برای فوتبال ایران و حتی خود آن بازیکن نخواهد داشت و فقط کمی از لحاظ مالی به نفع آن بازیکن خواهد بود.
پس از لیگ بیستویکم و در پنجره نقلوانتقالاتی سال ۱۴۰۱ فقط یک انتقال مستقیم از فوتبال ایران به خارج از کشور داشتیم. امیرحسین حسینزاده پس از درخشش و قهرمانی با استقلال در لیگ بیستویکم، به عضویت باشگاه شارلروای بلژیک درآمد تا همبازی علی قلیزاده شود، اگرچه امیرحسین نتوانست نمایش خوبی در جمع گورخرها داشته باشد و حالا باید دوباره او را برای فصل جدید در لیگبرتر ایران ببینیم. با وجود این، برتری این فصل نسبت به فصلی که در آن قرار داریم، این است که ترانسفر حسینزاده به یک تیم اروپایی بود، اما در پنجره سال ۱۴۰۲ هردو بازیکن به تیمهای آسیایی پیوستهاند.
پس از لیگ بیستم، شش بازیکن ایرانی در پنجره تابستانی به عضویت تیمهای خارجی درآمدند. محمد نادری و مهدی قایدی از استقلال بهترتیب به عضویت تیمهای آلتایاسپور ترکیه و شبابالاهلی امارات درآمدند. پرسپولیس هم دو خروجی داشت؛ محمدحسین کنعانیزادگان به الاهلی قطر پیوست و احمد نوراللهی نیز همتیمی قایدی در شبابالاهلی شد. سپاهان هم دو بازیکنش را به تیمهای اروپایی فروخت.
محمد محبی راهی سانتاکلارای پرتغال شد و احسان حاجصفی دوباره سر از فوتبال یونان درآورد و اینبار لباس آاکآتن را پوشید. نکته تلخی است که بهجز نوراللهی و حاجصفی چهار نفر دیگر به فوتبال ایران بازگشتند و نتوانستند به حضورشان در خارج از ایران ادامه دهند. وضعیت بسیار آشفتهای است. آیا چند سال بعد که مهدی طارمی، علیرضا جهانبخش، سردار آزمون و چند بازیکن انگشتشمار دیگر به پایان فوتبالشان رسیدند، ما بازهم در سطح اول یا حتی دوم اروپا نماینده درخورتوجهی خواهیم داشت؟
دیگرنگرانی کاملا مشخص، ثباتنداشتن بازیکنان ایرانی در لیگهای خارجی است. بیشتر بازیکنان لژیونری که در این سالها راهی تیمهای خارجی شدهاند، خیلی زود به فوتبال ایران برگردانده شدهاند و نتوانستهاند دوران باشکوه و مثبتی را در باشگاههای خارجی سپری کنند. بههرحال چیزی که در وضع کنونی میتوان گفت، این است که لیگبرتر فوتبال ایران و بازیکنان ایرانی جذابیتی برای باشگاههای خارجی، حتی آسیایی، ندارند و باشگاهها باید به بازیکنسازی توجه بیشتری کنند.