به گزارش شهرآرانیوز، مسعود نقاشزاده امروز، ۳۱ مردادماه، در کارگاه همآفرینی سینمایی از مجموعهکارگاههای رویداد «روایت شهر» که در کارخانه نوآوری مشهد برگزار شد، اظهار کرد: ایدهپردازی در سینما کار بزرگی است که بهنظر میرسد حتی در برخی فیلمهای ساختهشده نیز اتفاق نیفتاده است.
وی بیان کرد: کارگردانی درباره فیلمنامهنویسی است و کارگردان خوب باید درباره فیلمنامهنویسی موارد زیادی یاد بگیرد. کارگردانی چیزی نیست جز قصهگویی با ابزار سینماتیک. کارگردانی پردازش سینمایی یک داستان است.
نقاشزاده، با بیان اینکه ممکن است بسیاری از موقعیتها در سینمای حرفهای و با استانداردهای بینالمللی با آنچه در ایران اتفاق میافتد تفاوتهایی داشته باشد، عنوان کرد: سرمایهگذاری در دنیا در صنعت سینما و صنایع وابسته آن بهصورت مستقیم و شخصی صورت نمیگیرد، بلکه توسط شرکتهایی انجام میشود که کار آنها تأمین منابع است و این شرکتها تخصصی هستند.
این نویسنده و کارگردان سینما افزود: در ایران یک سرمایهگذار پول زیادی را سرمایهگذاری میکند. چرخه صنعت-سرمایه در سینمای ما درست کار نمیکند و سرمایهگذار از منطق اقتصادی سرمایه پیروی نمیکند.
وی خاطرنشان کرد: سرمایهگذار خود را فردی تخصصی در ساخت فیلم نمیشناسد و در این بخش ما تهیهکننده داریم. در سینمای ما بخش بزرگی از تهیهکنندهها، پیش از اینکه در مفهوم تخصصی و فرهنگی کار کنند، اجرایی هستند. در فیلم کوتاه و مستند شرایط تهیهکنندهها در ایران بهتر بوده و بیشتر فرهنگی هستند. تهیهکننده باید امکان تأمین منابع را داشته باشد.
نقاشزاده ادامه داد: ما در ایران تهیهکننده را کسی میشناسیم که پول و اعتبار میآورد. تعداد انگشتشماری از تهیهکنندهها فهم فیلمسازی دارند، اما در دنیا تهیهکننده فیلمساز است. در سینمای حرفهای دنیا تهیهکننده بهعنوان کسی که فیلمسازی را میشناسد نقش تعیینکنندهای دارد.
این نویسنده و کارگردان سینما اضافه کرد: در اینجا دوگانگیای وجود دارد که کارگردان در موقعیت یک شخصیت روشنفکر و هنرمند بوده و تهیهکننده در موقعیت فردی پولدار است. این مناسبات در دنیای حرفهای با این ترکیب وجود ندارد. در بخش خصوصی بهاندازه کافی نهادهای تخصصی ایجاد نشده که برای فیلم کوتاه و مستند گروه بزرگتری از افراد را تحت پوشش بگیرند؛ بیشتر نهادهای دولتی هستند که آنها نیز وظیفه و محدودیتی دارند و انتظارات کسی که میخواهد فیلم بسازد در چارچوب آن محدودیتها قابل تعریف نخواهد بود.
وی، با اشاره با اینکه، علاوه بر تهیهکننده، مدیر تولید نیز در موفقیت پروژهها نقش تعیینکنندهای دارد، تصریح کرد: حتی گاهی، قبل از استخدام کارگردان، مدیر تولید را تعیین میکنند. در ایران مدیران تولید بیشتر کارچاقکن هستند، در حالی که چنین کسی باید توان مذاکره و تعامل با گروه بزرگی از هنرمندان را داشته باشد و فرایند تولید فیلم را بشناسد. مدیر تولید بهقدری به تهیهکننده نزدیک است که امکان دارد عوامل تا پایان کار تهیهکننده را نبینند و با مدیر تولید ارتباط داشته باشند.
نقاشزاده گفت: ساختار صنعت سینمای ایران دچار معضلات جدی است. وضعیت زیرساختهای سینمای ما با شرایط تولید تناسب ندارد. ما از حیث تولید در دنیا رتبه دهم تا دوازدهم را داریم که رتبه بالایی است، اما در زیرساخت انتهای جدول هستیم. در چند سال اخیر تعداد سینماها نسبت به یک دهه قبل ۵۰درصد افزایش پیدا کرده، اما ما بهازای هر یک میلیون نفر ۷ پرده سینما در کشور داریم.
این کارگردان سینما و تلویزیون بیان کرد: ما در میانه وضعیتی هستیم که دستگاههای رسمی به ساخت برخی فیلمها و بخش خصوصی نیز به ساخت فیلمهایی دیگر علاقه دارند که نمیدانم خوباند یا نه، اما فروش خوبی دارند. این دوگانگی که بهسمت ساخت فیلم دولتی برویم یا بخش خصوصی خطاست. سیاستگذاری نباید تنها براساس فروش و یا تنها براساس مضامین و حرفهای مهم باشد.
وی افزود: یکی از معضلات جدی در سینمای ایران این است که ژانرها را بهطور کامل از بین بردهایم. فیلمها یا کمدی و اغلب سخیفاند و یا فیلمهایی روشنفکری و مردمگریز هستند. در سال ۶۸ جمعیت کشور ۴۵میلیون نفر بود و ۹۰میلیون بلیط فروخته شد، اما در سال ۹۲ جمعیت نزدیک به ۷۵میلیون بود و ۸.۵میلیون بلیط فروخته شد و تعداد تماشاگران ۹۵درصد کاهش پیدا کرد.
نقاشزاده ادامه داد: اتفاقات نامناسبی در جریان سیاستگذاری در حال رخدادن است. ما بهاندازه کافی و متوازن زیرساختهای سینما را توسعه ندادهایم. الآن عادتهای سینما رفتن در ایران تغییر کرده است. فضای رقابتی کاملا مدیریتشده به توسعه سینما در جهات مختلف کمک میکند.
این کارگردان سینما و تلویزیون، با بیان اینکه فیلمِ اول ساختن در همه دنیا سخت است، اما در ایران راحت، عنوان کرد: سرمایهگذار و تهیهکننده فیلم اول را هندوانه دربسته میدانند و بخش خصوصی چندان در این زمینه ریسکپذیر نیست. بخش خصوص نسبت به سرمایه و بخش دولتی نسبت به محتوا حساس است.
وی بیان کرد: یک فیلمنامه خوب چهار ویژگی دارد: باید باورپذیر، جذاب، تأثیرگذار و معنادار باشد. در سینمای ایران بسیار رایج است که باید فیلم شخصی خودت را و حدیث نفس بسازی. ما فیلم سفارشی نداریم. دو نوع نویسنده وجود دارد: نویسندهای براساس سفارشی که میدهند فیلم میسازد، یعنی تحت قرارداد فیلمنامه مینویسد. نویسندههایی هم هستند که خودشان مینویسند. بیش از ۹۰درصد فیلمنامهنویسان حرفهای تحت قرارداد فیلمنامه مینویسند.
نقاشزاده اضافه کرد: برای فیلم اول نیاز به فیلمنامه خوب است که مشتری داشته باشد. برای ساختن یک فیلمنامه خوب به قصه خوب و موقعیتی نیاز است که توجه مخاطب را جلب کند، احساسات مخاطب را برانگیزد. نحوه ارتباط هنرمند با مخاطب ارتباط عاطفی بوده و ارتباط عقلانی در مراحل بعد است.
این کارگردان سینما و تلویزیون، با اشاره به اینکه مشکل اصلی بسیاری از فیلمنامهها به ایده برمیگردد، تصریح کرد: علت این مشکل این است که نمیدانیم ماهیت ایده چیست. ما چهار نوع ایده داریم که شامل ایده اولیه، ایده مفهومی، ایده موضوعی و ایده دراماتیک است. چیزی که ژرفساخت فیلمنامه بوده ایده دراماتیک است.