صفحه نخست

سیاست

اقتصاد

جامعه

فرهنگ‌وهنر

ورزش

شهرآرامحله

علم و فناوری

دین و فرهنگ رضوی

مشهد

چندرسانه‌ای

شهربانو

توانشهر

افغانستان

عکس

کودک

صفحات داخلی

پاسداشت یک سیاست‌مدار نامی

  • کد خبر: ۱۸۶۹۵
  • ۰۵ اسفند ۱۳۹۸ - ۰۹:۴۴
سید اسماعیل هاشمی رکاوندی عضو هیئت‌ علمی دانشگاه آزاد مشهد
خواجه نصیرالدین توسی، دانشمند ایرانی و مسلمان، شاید از نوادر شخصیت‌هایی بوده که تاریخ ایران و جهان به خود دیده است. وی از هر جهت سرآمد روزگار بود. هم سیاست‌مدار هم فیلسوف و هم ریاضی‌دان و در سایر علوم هم جامع‌الاطراف بود. اینکه سیاست‌مداری وی در شهرتش مؤثر بوده یا علم و دانش او، بین مورخان محل بحث است. زیرا در هر یک از این شاخه‌های علمی و عملی متبحر و زبردست بود. سیاست‌مداری او دستاورد‌های جهانی و ملی برای ایرانیان داشت. البته علم و دانش او نتایج بسیار درخشانی در پرورش سایر دانشمندان و علوم نداشت. دوران وی بدترین زمان برای ایرانیان بود. حملات هولناک مغولان همه تمدن تاریخ ایران را به ورطه نابودی کشانده بود. جامعه سرخورده و به‌هم ریخته ایران در شرایطی به‌سر می‌برد که یک منجی می‌توانست آن را نجات دهد. نظام سیاسی ایران به‌طور کل اسیر پنجه‌های مغولان شده بود و اختلافات مذهبی اجتماعی و درگیری بین شیعه و سنی سراسر عالم اسلامی را درگیر یک جنگ طاقت‌فرسا و تمام‌نشدنی کرده بود. در این شرایط موج دوم حملات مغولان در حال شکل‌گیری و تتمه نظام سیاسی فروپاشیده از زمان خوارزمشاهیان نیز کاملا مضمحل و گروه‌های اسماعیلیه و سایر دولت‌های محلی هم در یک وضع ناهنجار به‌سر می‌بردند. نه از سوی خلافت عباسی امیدی برای کمک به این مناطق وجود داشت و نه قدرت محلی وجود داشت که بتواند پشتوانه‌ای برای نظام‌های در حال فروپاشی باشد. خواجه نصیرالدین زاده خراسان بود. پدرش از اهالی قم یا ساوه بود. وی تحصیل را از نیشابور آغاز کرد و بعد‌ها به سرزمین‌های دیگر مانند خراسان، قزوین، آذربایجان و بغداد گام نهاد. علوم زمانه را فراگرفت و ۲۶سال هم در میان اسماعیلیان قهستان به‌سر برد. وضعیت وی در این بازه زمانی روشن نیست، اما سیاست را خوب آموخته بود. فردی مثمر ثمر که توانسته بود قلعه قهستان را بدون خون‌ریزی به‌دست مغولان واگذارد، درحالی‌که اگر حمله‌ای صورت می‌گرفت، کمتر کسی جان سالم به‌در می‌برد. در واقع تسلیم حاکم قهستان با مشورت خواجه، هم موجب جلوگیری از کشت و کشتار و هم موجب جلب اعتماد و توجه هولاکوخان مغول شد. این سیاست بعد‌ها در ابعاد وسیع‌تر در حمله مغول به بغداد نیز کارگر افتاد. در هر صورت با فتح بغداد جامعه ایرانی سراسر فلات قاره در یوغ مغولان قرار گرفت و این شد پایان کار عباسیان؛ اما این رخداد آغاز راهی بود که باید بازسازی می‌شد و در این راستا هم سرانجام تمدنی جدید پی‌ریزی شد. خواجه نصیرالدین در دربار مغولان مقام وزارت یافت و حاکم بلامنازع جهان آن زمان را از اسب پیاده ساخت و حکومتی از مغولان را پی‌ریزی کرد که نتیجه آن اسلام آوردن مغولان بود، نه مغولی شدن ایران. خواجه هیچ‌گاه شهرت توسی بودن را کتمان نکرد و همچنان مشهور به خواجه نصیرالدین توسی بود. اقدامات وی در ایام وزارت هولاکوخان، اوج فراست ایرانیان را در شرایط دشوار سیاسی به منصه ظهور رساند. نبوغ ایرانی آشکار گردید و این کارکرد موجب شد تا هم ایرانیان نفس تازه‌ای بکشند و هم اینکه همه خشونت و سرسختی مغولان فروکش کند. مسلمان شدن نوادگان هولاکوخان مرهون زحمات خواجه توس بوده است. خود وی هم هیچ‌گاه از علم و دانش و نشر آن فروگذار نکرد. گفته می‌شود بیش از ۱۹۰کتاب و رساله نگاشت که برخی از آن‌ها اهمیت جهانی یافت و منشأ علم و دانش اروپائیان شد.
۵ تن از شاگردان وی هرکدام محور علوم خاصی در جهان اسلام شدند. علامه حلی، ابن‌میثم بحرانی، قطب‌الدین شیرازی، کمال‌الدین عبدالرزاق شیبانی (ابن قوطی) و سیدرکن‌الدین استرآبادی و ده‌ها شاگرد و فرد بنام دیگر و دارای صاحب رصدخانه مراغه که شهرت جهانی داشت. خلاصه کلام اینکه اقدامات وی به‌عنوان یک سیاست‌مدار از چند جهت قابل تحسین است؛
۱- اول اینکه او پی‌ریز یک تمدن اسلامی بوده است، زیرا اقدامات وی سرمنشأ تمدن تازه‌ای بود که توسط مغولان در حال نابودی بود، اما سبب نجات جامعه ایرانی شد. ۲- زبان فارسی زبان رسمی دربار و مردم ایران گردید و از حاکمیت عرب‌زبانان کاملا کاست و بهترین آثار فارسی به رشته تحریر درآمد. ۳- مذهب شیعه در این عصر با حمایت و نقش خواجه جان تازه‌ای یافت. ۴- با راه یافتن خواجه به دربار مغول، جنگ و خون‌ریزی‌های آن‌ها مهار شد. به نحوی که خان تحت کنترل غیرمستقیم وی قرار گرفت. ۵- آرامش به جامعه ایران بازگشت. ۶- احترام و تکریم علما دوباره آغاز شد و هزینه زندگی آن‌ها به نحوی مورد توجه و تأمین دربار مغول قرار گرفت و بیشتر آن‌ها در مراغه جمع شدند و در سایر شهر‌ها نیز دانشمندان و علما مورد حمایت قرار گرفتند. ۷- جمع‌آوری کتب علمی و مذهبی از دیگر اقدامات خواجه نصیرالدین توسی است. زیرا در عصر مغولان با کم‌اهمیت شدن کتاب و علم و دانش انتظار می‌رفت که آثار علمی گذشتگان تباه شود، اما با تلاش وی دوباره کتاب‌های سراسر جامعه ایران جمع‌آوری و در کتابخانه مراغه و بعد‌ها در سایر مکان‌های مهم نگهداری شدند. اقدامات وی حتی در نجات جان دانشمندان اهل سنت نیز قابل چشم‌پوشی نبود. نجات جان ابن‌ابی‌الحدید معتزلی نیز مرهون اقدامات وی بود. بعد‌ها ابن ابی‌الحدید به جمع‌آوری نهج‌البلاغه پرداخت و این اثر شهرت جهانی پیدا کرد. سرانجام اینکه اقدامات خواجه نصیرالدین توسی نه‌تن‌ها موجب نجات جان بیشتر ایرانیان شد، بلکه به نجات زندگی دانشمندان و حفظ کتاب‌های آن‌ها انجامید. حمایت از دانشمندان و تغییر دادن روش کار مغولان نیز ازجمله تأثیرات شگرف اقدامات خواجه توس است. وی در سال۶۷۲ هجری دار فانی را وداع گفت و به سبب اعتقاد به اهل بیت عصمت و طهارت در کاظمین، نزدیک بغداد در جوار امامین کاظمین به خاک سپرده شد. پس از آن همه وقایع و خون‌ریزی اگر خواجه توس به داد مسلمانان نرسیده بود، امروز جهان اسلام وضعیت مساعدی نداشت. در واقع وی عامل اصلی وحدت جامعه اسلامی به‌دور از فرقه‌بندی و قومی‌گرایی است و اقداماتش وی را به سیاست‌مداری دانا و آگاه به زمان و مجتهد بدل ساخت، به شکلی که آثار و نتایج زحمات او تا حدی بود که مغولان را مجبور کرد تا در مقابل تمدن ایرانی سر تعظیم فرود آورند.
ارسال نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تائید توسط شهرآرانیوز در سایت منتشر خواهد شد.
نظراتی که حاوی توهین و افترا باشد منتشر نخواهد شد.